خلاصه داستان قسمت ۱۱۱ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۱۱ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۱۱ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۱۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۱۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

فاتح با شنیدن حرف‌های دوعا حسابی به سرش زده و حتی نمی‌تونه تصور کنه که دوعا با مرد دیگه‌ای باشه به خاطر همین سرگردان تو کوچه خیابان‌ها رانندگی می‌کنه و برای مشورت گرفتن پیش عمویش عامر میره عامر وقتی ماجرارو می‌شنود به فاتح اطمینان میده که همچین کاری دوعا نمی‌کنه خیالت راحت باشه او همچین دختری نیست فاتح کمی دلش قرص شده اما تصمیم گرفته تا به خودش ثابت کنه که همچین چیزی نبوده. فردای آن روز به اتاق دوعا میره و جلویش زانو می‌زند و دوباره ازش خواستگاری می‌کنه دوعا حیرت زده میشه و میگه مگه حرف‌های دیشبمو فراموش کردی؟ فاتح میگه اون حرفا یه لحظه هم از ذهنم بیرون نمیره اما انقدر دوست دارم که چشم پوشی می‌کنم تو هم اشتباه منو ببخش و دوباره از اول شروع کنیم سپس انگشترو تو انگشتش می‌کنه و از اتاق بیرون میره دوعا متعجب شده. آذرخش با یادآوری حرف‌های عامر به خاطر احساسات پاک و عمیقی که به عامر داشت اشک می‌ریزه و برای خودش متاسف میشه سلماز پیشش میره و با شنیدن این ماجرا تعجب می‌کنه و آذرخش را در آغوش می‌گیرد و آرامش می‌کند.

دوعا به خانه مادرش میره و او را دلداری میده دوعا میگه انگار تمام مردهای این خانواده خیانت کارن آذرخش میگه نه اصلاً اینجوری نیست این شکلی فکر نکن سپس نگاهی به انگشتر گرانبهای تو انگشت دوعا می‌اندازد و میگه اگه شوهرتو دوست داری بهش یه فرصت دیگه بده ببخشش به خاطر بچه‌ات. فاتح تو شرکت از یوسف می‌خواد تا فیلم دوربین‌های مداربسته کانال را گیر بیاورد و بفهمند که دوعا آن روز با چه کسی از آنجا رفته بیرون سپس ازش می‌خواد هر کاری بکنه تا این ماجرا برایش روشن بشه. عامر به پسرش و عبدالله خان میگه که از آذرخش جدا شده آنها شوکه میشن و عبدالله خان متاثر میشه و میگه شما خیلی خوب پیش می‌رفتین فکر نمی‌کردم اینجوری بشه! نورسما با یادآوری اینکه امید در شرکت صبح تا شب بیکاره و چه فداکاری‌هایی برای زندگیشون می‌کنه دستش را می‌گیرد و ازش عذرخواهی می‌کنه و میگه دیگه نمیزارم کسی تو زندگیمون دخالت کنه. شعله به کانال پیش روزگار میره و درباره تدارکات جشن ۵ سالگی کانال با هم صحبت می‌کنند پلین از اینکه روزگار به شعله نزدیک شده احساس خطر می‌کنه و چشم ازشون برنمی‌داره. دوعا وقتی به خانه برمی‌گرده ماجرای جدایی مادرش از عمو عامر را برای آنها تعریف می‌کنه پنبه جا می‌خوره و میگه این امکان نداره عامر همچین کاری نمی‌کندپه! دوعا میگه ولی مثل اینکه انجام می‌داده سپس وقتی پنبه میگه فردا سالگرد ازدواجشون هست دوعا ازش می‌خواد تا جشن بگیرند اما پنبه میگه این مراسم‌ها برای غربیاست و ما ازشون تقلید نمی‌کنیم نیلای به بهونه‌ای به اتاقش میره…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا