خلاصه داستان قسمت ۱۳۹ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۳۹ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۳۹ سریال ترکی شربت زغال اخته
سولماز در حال رد شدن از جلوی رستورانه که زلفی میبینتش و دعوتش میکنه داخل و میگه بیاین یه قهوه بخورین و دکور جدیدو ببینین سولماز قبول میکنه. سولماز وقتی میره داخل پنبه باهاش خوش و بش میکنه و مثل یه مشتری باهاش رفتار میکنن که سولماز جا میخوره ولی خودشو جمع و جور میکنه. مهری با مته خان تو کافه قرار میزاره و اونجا بهش میگه که ازش خوشش میاد مته خان جا میخوره و بهش میگه تو دختر خیلی خوبی هستی مهری واست خیلی ارزش قائلم ولی تو تایپ من نیستی! مهری ناراحت میشه و به بهونه کار داشتن سریع از اونجا میره مته خان بهم میریزه. دوعا طبق گفته شعله رفته به دفتر و اونجا امید واسش توضیح میده که باید چیکار کنه. سولماز به لمان میگه یه چیزیش کمه و لمان ازش میخواد تا درست کنه که ببینن چجوری درست میکنه سولماز قبول میکنه و با پنبه جفتشون شروع میکنن به درست کردن همان غذا تا ببینن مزه کدوم بهتره که مزه جفتشون خوب شده. عبداله خان به شعله زنگ میزنه که میبینه خاموشه سپس میره دم در خانه اش هرچی در میرنه میبینه کسی درو باز نمیکنه. مهری رفته خونه چیمن و باهاش میخواد حرف بزنه که زنگ در خانه زده میشه و میبینه که عبداله خانه. او به داخل میره و به سولماز میگه موفق نشدم با شعله تماس برقرار کنم نگرانش شدم او میگه رفته خارج از کشور عبداله خان میگه من خبر نداشتم سولماز میگه اگه چیزی نگفته بهتون پس دیگه جایی ندارین تو زندگیش شما زندگی دختر منو نابود کردین برین سر خونه زندگی خودتون.
چیمن وقتی حرف های مهری را میشنوه عصبی میشه و میگه اعصابمو این مته خان خورد کرد من باهاش حرف میزنم مهری میگه نه چیزی نگو اصلا هرچی بود تموم شد و رفت. تو کانال روزگار میزه پیش نورسما و بهش میگه از کارت خیلی راضیم و بهش ترفیع داده او جا میخوره و حسابی خوشحال میشه. بقیه که قدیمی تر بودن تو کانال حسادت میکنن و باهم درباره این موضوع پچ پچ میکنن. ارطغرل دنبال آذرخش اومده تا باهم برن ناهار بیرون، سر ناهار خوردن ارطغرل بهش پیشنهاد میده تا باهم ازدواج کنن اما آذرخش میگه من دوتا ازدواج ناموفق داشتم نمیخوام واردش بشم همینجوری خیلی خوبه مشکلی نداریم که ارطغرل میگه باشه اگه نمیخوای که هیچی. گورکم وقتی به اتاق کارش میره ایمیلشو چک میکنه و ایمیل عامر را میبینه و با خودش میگه از این مخمصه چجوری دربیام؟ و یادش میاد که با پدرش دعواش شده بود چون او بهش گفته بود که بشینه خونه ازدواج کنه و به بچه داری مشغول بشه جای کار کردن و درباره حجابم باهم بحث کرده بودن که گورکم گفته بود حجاب اجباری نمیشه! اما پدرش میگه تا وقتی که اسم من روی توعه باید طبق قوانین من زندگی کنی. گورکم که عصبی شده بوده آخر شب حاضر میشه و بدون حجاب میره کباب که اونجا با عامر روبرو میشه او با یادآوری این خاطره میگه همه ی اینا تقصیر توعه بابا! شب دوعا وقتی میره خونه فاتح میپرسه کجا بودی دیر کردی؟ دوعا میگه رفته بودم دفتر شعله رفته مسافرت ازم خواسته تا برمیگرده من کاراشو بکنم. اونجا دوعا کمی با پنبه کل کل و بحث میکنه که فاتح دوعارو میبره با خودش. مته خان تو خونه میبینه عامر داره مشروب میخوره و جا میخوره عامر میگه تصمیم گرفتم دیگه رفتار خشک نداشته باشن مته خان باهاش درباره مهری که ابراز علاقه کرده و جوری که جوابشو داده به عامر میگه او بهش میگه خوب نگفتی بهش اونم جوونه غرور داره بزار یکم آروم بشه بعد حرف بزن باهاش….