خلاصه داستان قسمت ۱۴ سریال ترکی پناهم ده + عکس

خلاصه داستان قسمت ۱۴ سریال ترکی پناهم ده را در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز،  تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.

قسمت ۱۴ سریال ترکی پناهم ده
قسمت ۱۴ سریال ترکی پناهم ده

قسمت ۱۴ سریال ترکی پناهم ده

مته ناز را با خودش میبره به خانه فیلیس تا اونجا از مادرش دلجویی کنه. سپس باهاش کمی حرف میزنه و ازش معذرت میخواد سپس میره تا حاضر بشه. اینجیلا حاضر شده و همان لباسیو پوشیده که مته بهش هدیه داده بود. مبرا میره تو اتاق اینجیلا و ازش میپرسه این لباس از کجا اومد؟ او میگه پس انداز داشتم خریدم سپس عمه اش بهش میگه خوبه به زودی عروسیه تو هم هست کسی که میخواد باهات ازدواج کنه میخواد مراسم خیلی زود پیش بره اینجیلا بهم میریزه بعد از رفتنش امینه میره پیششو با دیدنش میگه وای چقدر خوشگل شدی! و میگه چجوری ازت دور باشم قراره بری تو یه خونه دیگه! اینجیلا بغلش میکنه و میگه منم قلب و احساسم میمونه پیش شماها امینه میگه باشه زیادی بزرگش نکن نمیخوای بری اونور دنیا که! سپس اینجیلا میره پیش ناز. ناز با دیدنش میگه این لباس از کجا اومد؟ او میگه پس انداز داشتم خریدم ناز که دیده او حسابی خوشگل شده بند لباسشو پاره میکنه و میخنده و میگه دیدی چقدر بی کیفیت بود؟ بعد برای مسابقه با من خودتو شبیه رقاص های کاباره کردی؟ سپس میخنده و میگه برو یه چیز دیگه بپوش.

اینجیلا پیرهن مشکی پوشیده و ناز با دیدنش میگه حالا شد. فیلیس و عزت میان و سرویسی که واسش خریدنم بندازن گردنش و ازش میخواد اون گردنبدی که فکر میکنه واسش شانس میاره راد بیاره و به این خرافات توجه نکنه او قبول میکنه ولی از اینجیلا میخواد گردنبندو بزاره تو کیفش. مته با مادرش درد و دل میکنه و میگه چرا خودتو اینجا تو خونه حبس کردی! نمیای بیرون! امروز عروسی پسرته! سپس ازش گلگی میکنه که تو هیچ یک از خاطرات و بخش های زندگیش حضور نداشته سپس گریه میکنن که مته در آخر میگه فدا سرت و میره. خانواده مته اومدن خونه عروس و تو حیاط میزنن و میرقصن. پشت در اتاق عروس مته میخواد بره تو که اینجیلا به گفته ناز درو باز نمیکنه تا اول شیرینی بگیره مته به طرفش دکمه ای که خودش بهش داده بود را میخواد بده که اوزان میگه این چیه دیگه مته میگه کسی که باید میفهمید فهمید سپس بعد از دادم مقداری پول به اینجیلا، او درو باز میکنه و همگی به طرف سالن عروسی راهی میشن….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی پناهم ده + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا