خلاصه داستان قسمت ۱۵۶ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۵۶ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۵۶ سریال ترکی شربت زغال اخته
شعله به دوعا زنگ میزنه که دوعا میپرسه به موقع رسیدی؟ او میگه نه متأسفم عزیزم دیر رسیدم و شعله با گریه به طرف خانه میره. حال پنبه به شدت بد میشه و میره تو اتاقش تا استراحت کنه. تو خونه آذرخش دوعا و شعله را سرزنش میکنه واسه دروغشون سپس از شعله میخوان تا بچه را نگه نداره ولی او میگه من نزدیکه ۴۰ سالمه شاید دیگه بچه دار نشم! سپس بعد از کمی حرف زدن میره تو اتاقش. فردای آن روز سر میز صبحانه نورسما ماجرای حاملگی شعله را میگه که امید شوکه میشه سپس کمی با هم بحث و دعوا میکنن که امید میره منت کشی سپس ازش معذرت خواهی میکنه. فاتح با گورکم حرف میزنه و او ازش میپرسه که ماجرا چی بود؟ اصلا چیشد؟ فاتح میگه نمیدونم والا اصلا چیشده همه ما شوک شدیم! گورکم میگه زن قبلیت چرا باید به مادرت بگه که حامله ست؟ او هنوز دوست داره! فاتح بگه از طرف من تموم شده ست! و قرار میشه هر کدومشون برن با خانواده شون حرف بزنن. گورکم وقتی پیش پدرش میره و میخواد حرف بزنه پدرش میگه تموم شد نه تنها ازدواجت بلکه رابطه کاریمونم باهاشون قطع میشه دیگه! گورکم با فاتح قرار میزاره و بهش میگه که همه چیز تموم شد خانواده ام مخالف این ازدواج شدن و منم نمیتونم نادیده بگیرمشون! تازه فقط به رابطه ما بسنده نکردن و رابطه کاریمونم قطع شد.
فاتح میگه میخوای حرف بزنم باهاشون؟ گورکم میگه نه الان همه عصبین بهتره یه مدت بگذره ببینیم شدنی هست یا نه فاتح قبول میکنه و گورکم چند دقیقه بعد میره. چیمن به گوکان زنگ میزنه که او جواب نمیده و با دیدن اسمش میگه دیگه کارم باهات تموم شد ریسک نمیکنم و گوشیو میزاره تو جیبش چیمن بهش پیام میده که دلم واست تنگ شده فکر کنم تو جلسه ای باهم قرار بزاریم؟ گوکان که فهمیده اون دختر آذرخش مادر زن سابق فاتحه جواب نمیده و با دیدن گورکم تو شرکت میگه تموم شد همه چیز؟ او میگه آره تموم شد گوکان خیالش کمی راحت میشه. تو کانال نورسما به روزگار خبرو میده که روزگار جا میخوره. تو شرکت وقتی خبر قطع رابطه کاریشون به گوش عامر و فاتح و مصطفی میرسه فاتح هصبی میشه و میگه ببین این کار بابا چیکار کرد با زندگیمون حتی زندگی بچه های مارو هم داغون کرد! از سر و صدا کایهان از مته خان میپرسه چیشده؟ مته خان ماجرارو میگه که کایهان تعجب میکنه. امید برای بهتر شدن حال و هواش میره به تراپی و اونجا مشاوره میده تا حالش بهار بشه و به مشاور میگه من عصبی و افسرده نیستم خانم دکتر من فقط ناراحتم!….