خلاصه داستان قسمت ۱۵۷ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۵۷ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۵۷ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۵۷ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۵۷ سریال ترکی شربت زغال اخته

تو شرکت عامر با فاتح و مصطفی حرف میزنه و میگه باید یه رئیس جدید بیاد بالا سر کار که فاتح و مصطفی هیچ کدوم زیربار نمیرن اما مصطفی از فاتح تعریف میکنه و میگه تو تاجر بهتری هستی نسبت به من بهتره تو باشی او قبول میکنه. امید میره پیش شعله و ازش میپرسه ماجرا چیه؟ شعله ماجرارو واسش تعریف میکنه و میگه که قصد داره نگهش داره امید میگه کاری کن که خوشحالت میکنه من پشتتم شعله تشکر میکنه. عامر با آذرخش حرف میزنه و ازش میخواد شب بیاد پیشش آذرخش قبول میکنه. پنبه پیش مادر گورکم میره و باهم حرف میزنن او بهش میگه رسول خان مخالف این ازدواجه و دیگه اجازه نمیده حداقل الان نمیشه باهاش حرف زد تا ببینیم چی میشه. چیمن با دوعا حرف میزنه تا ببینه کسی که میخواست با فاتح ازدواج کنه کی بوده او میگه نمیدونم و میره پیش جمره که چیمن به خودش میگه ولی من پیداش میکنم میفهمم کیه! پنبه با گورکم حرف میزنه و ازش میخواد تا عقب نکشه و به خاطر خودشون بجنگن با همه چیز و ازش میخواد با پدرش حرف بزنه سپس وقتی به خانه میره برای خانواده اش میگه ماجرارو. شعله به خانواده اش میگه که میخواد بچه را نگه داره سولماز با کلافگی میره اتاقش.

شب ارطغرل و مهری رفتن به خونه لمان و کایهان و اونجا چیمن به مهری میگه که فکر کنم گوکان بیخیالم شده مهری میگه نه بابا حتما سرش شلوغه. چیمن میگه اصلا ولش کن و از مته خان میپرسه که اسم و فامیل دختری که فاتح باهاش میخواد ازدواج کنه چیه مته خان میگه گورکم اردن چیمن میگه با گوکان نکنه نسبتی داره! آنها میگن نه بابا فقط یه اردن نیست که. فردای آن روز کایهان قبل از رفتن به شرکت به لمان میگه که شعله حامله ست لمان جا میخوره. نیلای با پنبه و زلفی به خارج از شهر رفتن تا بره را به یک مزرعه دار بسپارن که نیلای با حرف هایی که میزنه صاحب مزرعه عصبی میشه و قبول نمیکنه بره رو. تو کانال روزگار به نورسما میگه امشب جشن قسمت ۱۰۰ ییلدیزه یادت نره سپس بهش میگه به امیدم بگو بیاد نورسما میگه نمیاد ولش کن روزگار میگه تو بگو خواست میاد نخواست نمیاد تو هم زیاد خودتو درگیرش نکن تا آخر عمرت که نباید پرستاری کنی! جدا میشی سپس باهم کمی صحبت میکنن درباره سبک زندگی روزگار و چجوری خونسرد بودنش. پنبه به دفتر شعله میره و حرف های سنگینی به شعله و امید میزنه و میره شعله بهم میریزه و عصبانی میشه امید هم از طرز رفتارش کلافه شده دیگه. چیمن به شرکت گورکم اردن رفته که آدرسو از ارطغرل گرفته بود. سپس میگه فکر کنم اینجا شرکت گوکانه تو اینترنت دیده بودمش. او نیش منشی میره و میگه میخوام گورکم اردن را ببینم که بهش میگن همین الان رفت برین بهشون میرسین چیمن از شرکت سریع بیرون میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا