خلاصه داستان قسمت ۱۵ سریال ترکی بهار + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۵ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز به‌عنوان تهیه‌کننده این مجموعه شناخته می‌شود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روز‌های فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش می‌شود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانه‌دار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی می‌شود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و می‌گوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!

قسمت ۱۵ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۵ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۵ سریال ترکی بهار

آراز با دکتر اورن رفتن به یه غذاخوری. آنجا باهم کمی حرف میزنن و آراز حالش بهتر میشه سپس دو نفر میان اونجا و ازشون میخوان تا برن فوتبال بازی کنن چون مسابقه دارن ولی دو نفر کمه آنها قبول میکنن و میره بازی میکنن. چاعلا به بهار زنگ میزنه و میگه با یه نفر دارم میرم سر قرار واسم دوعا کن خوب باشه بهار میگه یعنی نمیشناسیش داری میری؟ چاعلا میگه نه تو فضای مجازی باهاش آشنا شدم بهار سرزنشش میکنه و میگه مراقب خودت باش. آراز و دکتر اورن میرن به کشتی اورن. اونجا اورن ازش میپرسه که چرا رابطه ات با سلن بهم خورده؟ او باهاش درد و دل میکنه درباره رفتار سلن که دکتر ازش میپرسه فکر نمیکردی انقدر سخت باشه کار کردن مادرت اونجا نه؟ آراز میگه واقعا نه از طرفی رفتار سلن باهاش از اونور رفتار بابام، اون دوروکم که چسبیده به مامانم یه طرف! اورن بعد از کمی حرف زدن ازش میخواد بخوابه تا استراحت کنه چون روز سختی داشته. آخرشب اورن  به بهار عکس میده و با شوخی بهش میگه پسرتو گروگان گرفتم فردا ساعت ۹:۱۵ جلوی در بیمارستان قهوه میاری تا پسرتو تحویل بدم او میخنده و قبول میکنه و میگه برای محض اطلاع تو خواب خروپف میکنه.

فردای آن روز جلوی بیمارستان تیمور آنها را باهم میببنه که اومدن بیمارستان و جا میخوره. بهار میره به اتاق ظریفه و میبینه نگهبانی مدام داره سرفه میکنه سپس واسش سرم میزنه تا حالش بهتر بشه. وقتی میخواد ببره ظریفه را برای شروع درمان تو راهرو بیمارستان رنگین میاد و با بهار حرف میزنه که وقتی برمیگرده میبینه ظریفه فرار کرده و نیست. جو متشنج میشه و زنگین جلوی همه بهار را سرزنش میکنه و سرش داد میرنه و میگه این گزارشو هم میدم به دکتر رها شاید اونا هم به این نتیجه برسن که تو به درد اینجا نمیخوری! و میره. بهار با جهان روبرو میشه که جهان باهاش حرف میزنه و میگه اگه از پس دوستاش برنمیای اونی که توش خیلی قوی هستین انتخاب کن. بهار که دیگه تصمیم استعفاش قطعی شده میره پیش تیمور و بهش این خبرو میده و بعد از کمی حرف زدن میگه تو خونه میبینمت و میره بعد از رفتنش تیمور به خودش میگه چرا خوشحال نشدم؟ و بهم میریزه. سپس به اتاق رنگین میره و میگه تموم شد بالاخره و همدیگرو میبوسن. دختر رنگین شروع میکنه عکس های مادرش و تیمور را قیچی کردن و همه عکسارو رو یه برد قلب شکل میچسبونه سپس تو پاکتی میزاره و اسم بهار را روش مینویسه تا واسش بفرسته. هما به اونجا میاد و با دیدن پاکت میگه این چیه؟و میخواد باز کنه تا ببینه چی واسه مادرش درست کرده!….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا