خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار را مطالعه می کنید. ما را تا آخر این پست همراهی کنید. سریال ترکی بهار یکی از جدیدترین و دیدنی‌ترین سریال‌های سال ۲۰۲۴ این کشور است که از شبکه شو تی وی پخش می‌شود. کشور ترکیه بیشتر در ساخت آثار عاشقانه و درام تبحر دارد و کمتر به سراغ ژانرهای متفاوت می‌رود. درام پزشکی یکی از آن ژانرهای کمتر دیده شده در این کشور است که البته نمونه‌های موفقی از آن در ترکیه به روی آنتن رفته است. سریال Bahar 2024 به کارگردانی نسلیهان یشیلیورت (Neslihan Yeşilyurt) و نویسندگی آیچا اوزوم (Ayça Üzüm) در کمپانی MF Yapım ساخته شده است و از شبکه Show tv به روی آنتن می‌رود. این اثر اقتباسی از روی سریال کره‌ای دکتر چا (Doctor Cha) محسوب می‌شود که کیم د جین (Kim Dae-jin) و کیم جونگ-ووک (Kim Jung-wook) کارگردانان آن بودند. این سریال روزهای یکشنبه، سه شنبه و پنجشنبه ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی پخش میشود و یه ساعت بعد از جم تیوی پلاس بر روی آنتن می رود.

خلاصه داستان سریال ترکی بهار

سریال ترکی بهار درباره زنی به همین نام است که علیرغم پزشک بودن، بخاطر خانواده فداکاری می‌کند و شغلش را کنار می‌گذارد. او سال‌هاست که همسر تیمور یاووزاوعلو است و برای خانواده خود تمامش را گذاشته است اما روزی بیمار می‌شود و پزشکان تشخیص می‌دهند که بهار باید پیوند کبد انجام دهد. حال کبد تیمور، همسرش، تنها می‌تواند او را نجات دهد اما قضیه آنقدرها ساده نیست…


 

قسمت ۲۹ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۹ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۹ سریال ترکی بهار

تو بیمارستان فیلمبرداریه و دکتر رها با دستیارهاش طبق گفته کارگردان که خواسته بود طبیعی رفتار کنن عمل میکنن و بعد از ضبط فیلم از اونجا میرن، کارگردان و گروه فیلمبرداری از رفتار غیر طبیعی دکتر رها جا میخورن و جلوی خنده شونو میگیرن. آراز تو آسانسور با رنگین روبرو میشه و رنگین ازش معذرت می‌خواد..….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۸ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۸ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۸ سریال ترکی بهار

همه شوکه شدن که بهار میکروفنو میگیره و میگه برای مطرح کردن این موضوع امشب وسط این مراسم معذرت خواهی میکنم پس بهتره به مراسممون برسیم و وقتی می‌خواد بره سر میز رنگین بهش میگه تبریک میگم باعث شدین یکبار دیگه به عشق امیدوار بشیم! بهار خودشو از بین همکاران بیرون میکشه و میره..….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۷ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۷ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۷ سریال ترکی بهار

تیمور میره خونه رنگین تا باهاش حرف بزنه رنگین بهش میگه درسته اونجوری که برنامه ریخته بودیم پیش نرفت بچه هات دیر یا زود به مادرت میگن که بهش خیانت میکردی دیگه باید ماجرارو قبول کنیم و بگیم تیمور ازش میخواد تا اونو درک کنه رنگین میگه پس ماجرای ما همینجا تموم شده و ازش میخواد تا بره که شروع کنه..….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۵ و ۲۶ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۵ و ۲۶ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۵و۲۶ سریال ترکی بهار

در بیمارستان دکتر هما جلسه ترتیب میده و به دکترها میگه که قرارداد همکاریشون با دکتر رنگین تا آخر همین ماهه و دکتر رنگین تصمیم نداره که تمدید کنه و می‌خواد به نیویورک بره. بعد از اتمام جلسه تیمور که این موضوع رو فهمیده به رنگین زنگ می‌زنه و ازش می‌خواد که به نیویورک نره و همون جا بمونه سپس..….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۴ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۴ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۴ سریال ترکی بهار

دکتر اورن با کلی اسپری رنگ میره به بیمارستان و به پارلار و هما و بهار میگه بریم یکم نقاشی کنیم شهرو و همگی خوشحال میشن. سپس به یه پارک اسکیت برد میرن و دکتر اورن میگه خیالتون راحت مجوز دارم و شروع میکنن نقاشی کشیدنو یه خانواده قارچی میکشن و هما در آخر عکسشو میگیره و میزاره تو صفحه مجازیش..….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۳ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۳ سریال ترکی بهار

بهار میاد پیش اورن و پارلا و به پارلا میگه امشب بیا خونه ما تنها نمون پارلا قبول میکنه. شب تیمور با مادرش داره میز میچینه و تدارکات شامو انجام میدن که وقتی بهار با بچه ها میره خونه از این کار اونا جا میخورن. تیمور با دیدن پارلا معذب میشه و میگه ای کاش میگفتی مهمون داریم بهار میگه آره داریم یه بشقاب اضافه کنین سر میز…….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۲ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۲ سریال ترکی بهار

سلیم به تیمور میگه که به پارلا گفتم تو باباشی تیمور میگه بگو که داری مزخرف میگی! سپس قطع میکنه سلیم که تیمور سعی میکنه با رنگین حرف بزنه اما هرچی زنگ میزنه کسی پاسخگو نیست. پارلا به مادرش زنگ میرنه که پرستار برمیداره و میگه که مادرش تصادف کرده و پارلا به سمت بیمارستان حرکت میکنه..….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۱ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۱ سریال ترکی بهار

رنگین و بهار وقتی از اتاق زینب بیرون میرن رو صندلی میشینن و به خاطر وضعیت زینب گریه میکنن سپس یاد گذشته شون میوفتن. بهار به لحظات بچه دار شدنش فکر میکنه و رنگین به ازدواج کردنش و شروع کردن رابطه اش با تیمور. پارلا و هما با همدیگه سر قرار با پسر عکاس میرن و با پیدا کردن یه لوکیشن نقاشی را شروع میکنن.….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰ سریال ترکی بهار
قسمت ۲۰ سریال ترکی بهار

قسمت ۲۰ سریال ترکی بهار

بهار وقتی به خونه میره به بچه‌هاش میگه که قراره شب با پدرتون بریم شام رستوران خودش ازم خواست که دو نفری بریم. رها و آراز شوکه شدن و با تعجب میگن واقعا؟ خود بابا خواست؟ او تایید می‌کنه و میره برای شب حاضر بشه. آنها وقتی به رستوران میرن می‌بینن که تیمور با چاعلا اونجا قرار داشتن تیمور جا خورده.….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۹ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۹ سریال ترکی بهار

رنگین وقتی کمی آروم میشه از تو بغلش بیرون میاد و بهش میگه که نمیخوام دیگه تو زندگیم باشی و ازش فاصله میگیره و میره. اورن میره جلو و به تیمور میگه خیر باشه تیمور میگه شما اینجا چیکار میکنین؟ تیمور میگه اومدم به مریضم سر بزنم شما چیکار میکنین؟ اورن میگه اومدم پرونده بردارم و میرن.….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۸ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۸ سریال ترکی بهار

آراز با پدرش حرف میزنه و ازش تشکر میکنه که تیمور میگه واسه چی؟ آراز میگه واسه طرز برخوردت با دوروک تیمور میگه یکم فکر کردم دیدم واقعا باهات خوب رفتار نمیکردم سپس پیشنهاد میده برن ماهیگیری که آراز قبول میکنه. تیمور میبینه بهار با اورن به بیمارستان اومدن که میره میپرسه کجا بودین؟….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۷ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۷ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۷ سریال ترکی بهار

چاعلا به بیمارستان رفته دنبال بهار تا باهم برن طبق قرارشون ناهار بخورن اما بهار که کار داره نمیتونه بره و باهم میرن تو کافه بیمارستان و قهوه میخورن چاعلا عصبی و کلافه ست و میگه آخه این چیه؟ قرار بود بریم بیرون! بعد از گذشت چند دقیقه دکتر اورن از اونجا رد میشه و با بهار حرف میزنه که چاعلا با دیدنش جا میخوره و به بهار میگه همچین دکتر جذابی اینجاست و تو باهاش کار میکنی بعد منو باهاش اوکی نمیکنی؟! بهار میگه مگه  هرکی خوشتیپ و جذابه باید باهات اوکی کنم؟ سپس تصمیم….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

 

قسمت ۱۶ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۶ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۶ سریال ترکی بهار

آقا جهان به دکتر رها زنگ میزنه و میگه بهارو کار دارم بگو بیاد. بهار تو حیاط داره میره که دکتر اورن صداش میزنه و میگه کجا میری؟ آقا جهان کارت داره کجا داری میری؟ و بهش میگه برگرد داخل. رها وقتی میخواد پاکتو باز کنه هدیه پارلارو واسه مادرش ببینه پارلا از دستش میگیره و میگه الان نه با مادرت باهم ببینین….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۵ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۵ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۵ سریال ترکی بهار

آراز با دکتر اورن رفتن به یه غذاخوری. آنجا باهم کمی حرف میزنن و آراز حالش بهتر میشه سپس دو نفر میان اونجا و ازشون میخوان تا برن فوتبال بازی کنن چون مسابقه دارن ولی دو نفر کمه آنها قبول میکنن و میره بازی میکنن. چاعلا به بهار زنگ میزنه و میگه با یه نفر دارم میرم سر قرار واسم دوعا کن خوب باشه….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۴ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۴ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۴ سریال ترکی بهار

رنگین تنهایی نشسته و به زندگی که داشته فکر میکنه و گریه میکنه از طرفی بهار هم به حرف های تیمور درباره مرخصی و فاصله گرفتن از دستیاری فکر میکنه و اشک میریزه. فردای آن روز تو بیمارستان دکتر رها، اورن و تیمور میرن پیش آقا جهان تا حالشو بپرسن و وضعیتشو بهش بگن که جهان ازشون میخواد به بهار بگن بیاد اونجا.  ….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۳ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۳ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۳ سریال ترکی بهار

تیمور سریعا بهار را میزاره رو تخت و بهش شوک میزنه و تا بهتر شدن حالش بالاسرش میمونه. بهار تو حالت بین هوشیاری و بیهوشیه و مدام میگه دستبند که تیمور جا خورده. تیمور به رنگین پیام میده که دستبندو دربیاره از تو دستش که رنگین عصبی میشه و حرص میخوره. رئیس بیمارستان دکتر رها میاد و به اورن و تیمور میگه….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۲ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۲ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۲ سریال ترکی بهار

پارلا وقتی به خونه میره مادرش اونو دعوا میکنه که اونجا چیکار میکردی؟ پارلا میگه که برم یه خانواده ببینم میدونی چی دیدم؟ یه خانواده کامل و گرم که دور یه میز بودن و باهم غذا میخوردن چیزی که تو بهم بدهکاری! تو همیشه بهم یه خانواده بدهکاری و با گریه میره که رنگین بهم میریزه و گریه میکنه.….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۱ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۱ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۱ سریال ترکی بهار

درباره جهان رئیس هیئت مدیره، کمیسیون پزشکی تشکیل داده شده و دکتر اِورَن نظرشو میده و با تیمور یه جورائی دوئل میکنن. دوست و همکار آراز که از بهار خوشش اومده وقتی باهاش تنها میشه دست و پا شکسته بهش میگه که ازش خوشش اومده و پیشنهاد دوستی میده بهش که بهار به بهونه کار داشتن میره.….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۰ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۰ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۰ سریال ترکی بهار

پارلا به مادرش رنگین زنگ میزنه و خبر میده که رنگین میگه اصلا تکونش نده الان زنگ میزنم آمبولانس تا بیاد لوکیشن بده. سپس همگی به بیمارستان میرن و تیمور جا میخوره و به رنگین میگه اینا از کجا همو میشناسن؟ رنگین میگه از کلاس نقاشی! تیمور تعجب میکنه و میگه چی؟ اون که کلاس نقاشی نمیره!….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۹ سریال ترکی بهار
قسمت ۹ سریال ترکی بهار

قسمت ۹ سریال ترکی بهار

بچه جیلان به کمک بهار و رنگین به دنیا میاد ولی گریه نمیکنه ولی وقتی گریه بچه شو میشنوه خوشحال میشه ولی رنگین میگه وضعیت بچه کمی بحرانیه باید بره تو دستگاه. بهار آرومش میکنه و میگه بچه تو زود بغل میکنی دکتر اودت از رفتار بهار با بیمار لبخند میزنه.….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۸ سریال ترکی بهار
قسمت ۸ سریال ترکی بهار

قسمت ۸ سریال ترکی بهار

مادر تیمور پیشش میره و بهش میگه میبینم کیف اصلم واسش خریدی که! مادرش میگه آره خریدم عیب نداره برای برگردوندنش لازم بود تیمور میگه اینجوری خیلی خرج کردی! مادرش میگه لازم بود عوضش آخرش خوب شد. هما میاد میگه فردا تولدمه قراره کلی هدیه های قشنگ بگیرم….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۷ سریال ترکی بهار
قسمت ۷ سریال ترکی بهار

قسمت ۷ سریال ترکی بهار

بهار وقتی تو مصاحبه قبول شده همه بهش تبریک میگن و او حسابی خوشحال شده. بهاز از بیمارستان بیرون میزنه که تیمور دنبالش میره. تو لابی تیمور ماجرای بهارو میگه و ازش میخواد که جوری رفتار نکنه که اونو میشناسه چون مادرش فامیلیشو عوض کرده و میره که آراد جا خورده….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۶ سریال ترکی بهار
قسمت ۶ سریال ترکی بهار

قسمت ۶ سریال ترکی بهار

بهار تو فضای مجازی متوجه میشه که رنگین دوست دختر سابق تیمور هم تو همون بیمارستانی کار میکنه که تیمور اونجاست اونم ۳ ساله! بهار جا میخوره و تصمیم میگیره برای رفتن به اون بیمارستان واسه کار تو بخش رنگین درخواست بده. بهار به اداره ثبت احوال میره و با جوازی که از دادگستری گرفته درخواست میکنه….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۵ سریال ترکی بهار
قسمت ۵ سریال ترکی بهار

قسمت ۵ سریال ترکی بهار

بهار با چاعلا تو کلاب صحبت میکنه و میگه که تیمور اومده به من کارت معلولیت داده چاعلا حرص میخوره و میگه نگفتی معلولیت من تویی! سپس باهم کمی درد و دل میکنن و از خاطراتشون باهم حرف میزنن که چاعلا میگه اگه میتونستی به عقب برگردی اون موقع چیکار میکردی؟….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۴ سریال ترکی بهار
قسمت ۴ سریال ترکی بهار

قسمت ۴ سریال ترکی بهار

بهار نصفه شب میبینه تیمور تو حال خوابیده و میره سیلی بهش میزنه تیمور میگه چیشده؟ تو الان منو کتک زدی؟ بهار میگه آره چون حوصله ام سر رفته، تیمور جا میخوره و میگه یعنی فقط واسه همین سیلی زدی؟ تو حالت خوبه؟ بهار میگه آره منم امروز یه سیلی خوردم و از خواب بیدار شدم و میخوام جوری که لیاقتمه رندگی کنم….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳ سریال ترکی بهار
قسمت ۳ سریال ترکی بهار

قسمت ۳ سریال ترکی بهار

تیمور شب میره پیش مادرش و باهاش حرف میزنه و میگه میخوام برم عمل کنم و به بهار کمک کنم اومدم بهت بگم تو هم موافق باشی اما مادرش بهش میگه اگه نباشم چی؟ اصلا مگه تو مقصر این وضع بهاری؟! چرا باید الکی جون خودتو به خطر بندازی بری زیر تیغ جراحی هان؟….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲ سریال ترکی بهار
قسمت ۲ سریال ترکی بهار

قسمت ۲ سریال ترکی بهار

بهار تو بیمارستانه که مادرش میره پیشش و نگرانشه که بهار آرومش میکنه و میگه چیزی نیست. بچه هاش پیشش میرن و بهار میگه چیزی نیست زود مرخص میشم میام خونه دوباره حرصتون میدم. تیمور با معشوقه اش به پاریس رفته و تو رستوران باهم در حال شام خوردنن که میز کناریشون مرد از زنه خواستگاری میکنه….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱ سریال ترکی بهار
قسمت ۱ سریال ترکی بهار

قسمت ۱ سریال ترکی بهار

چاعلا با دیدن بهار میگه تو چرا انقدر خسته و داغونی؟ بهار ازش میخواد تا یکم بهش پول قرض بده تا آخر ماه بهش بده او میگه باشه بسپار به من ولی به یه شرط باید چروکاتو بسپاری به من! بهار میگه نه نمیخوام ولی چاعلا به زور میبرتش و بوتانش واسش تزریق میکنه و شروع میکنه همزمان باهاش حرف زدن و میگه تو پولداری ولی….برای خواندن ادامه مطلب روی تیتر کلیک کنید.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا