خلاصه داستان قسمت ۱۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته
کایهان به شرکت میره و با مته خان حرف میزنه و میگه که کایهان رفته به مهری گفته تو دوسش داری اونم واسه همین اومده پیشت و ابراز علاقه کرده ولی چون ردش کردی خیلی حس بدی گرفته اونم خودکشی کرده مته خان جا خورده و نگران حال مهری میشه سپس از طرف کایهان ازش معذرت میخواد ارطغرل میگه تو چرا پسرم تو از اول با مهری صادق بودی! وقتی ارطغرل داره از شرکت میره با دیدن کایهان بهش حمله میکنه و شروع میکنه به کتک زدنش همه جمع میشن و اونارو از هم جدا میکنن. ارطغرل را میبرن تو اتاق کار عبداله خان و اونجا باهاش حرف میزنن، آنها وقتی میفهمن که چه اتفاقی افتاده نگران میشن و از اینکه مهری حالش خوبه خداروشکر میکنن. ارطغرل به عامر میگه احتمالا ما واسه یه مدت از اینجا بریم با دکتر مهری هم حرف زدم اونم استقبال کرد گفت فکر خوبیه عامر میگه کجا میرین؟ او میگه میریم لندن شرکتی که تازه زدم اونجارو تو دست میگیرم مهری هم یه کلاس زبان بره. تو کانال آذرخش با روزگار حرف میزنه و میگه ماجرای چیمنو روزگار شوکه شده. بعد از رفتن ارطغرل عامر کایهان را سرزنش و دعوا میکنه که چرا به چیزی که به اون مربوط نیست دخالت کرده! سپس ادامه میده و میگه به جای این به بچه خودت برس اصلا میدونی چیمن ازدواج کرده؟ کایهان شوکه میشه.
گورکم میره پیش چیمن و گوکان و بهشون میگه که شب افطاری داریم بیاین شما هم سپس رو به چیمن میگه بازم بهت تبریک میگم یه زندگیو از هم پاشوندی! و میره. کایهان به خانه اش میره و بعد ار حرف زدن با لمان سپس میره به خانه آذرخش و با آنها حرف میزنه و میگه چرا همون اول به من نگفتین این موضوعو! و بعد از کمی حرف زدن به خانه خودش میره و از اینکه خانواده جدید چیمن از عبداله خان هم پولدارترن خوشحاله. فاتح هم خانه پدر گورکم دعوته و وقتی به اونجا میره و چیمن را میبینه شوکه میشه. فاتح وقتی باهاش تنها میشه و میگه این بازیا چیه؟! مامانت میدونه؟ چیمن میگه تو توی جایگاهی نیستی که بخوای منو سرزنش کنی و ازش میخواد تو زندگیش دخالت نکنه. همگی سر میز میشینن که فاتح هنوز واسش عجیبه وجود چیمن اونجا اونم محجبه! پدر گوکان به چیمن میگه که حالا که محجبه شدی باید نماز و روزه هم بگیری و بخونی از فردا روزه میگیری و نمازم گورکم بهت نشون میده چیمن قبول میکنه….