خلاصه داستان قسمت ۱۷۰ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۷۰ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۷۰ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۷۰ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۷۰ سریال ترکی شربت زغال اخته

روزگار با آذرخش تو اتاق درباره احساسی که به نورسما پیدا کرده حرف میزنه آذرخش میگه اشتباهه تو دلت مخفیش کن و بزار فروکش کنه اون یه زنه متعهله! امید که حرفاشونو شنیده شوکه شده و بعد از رفتن آذرخش میره پیش روزگار و باهاش دعوا میکنه روزگار میگه اشتباه متوجه شدی! اما امید میگه چیو اشتباه متوجه شدم؟ و بعد از زدن حرفاش بهش میگه نورسمارو اخراج میکنی و دیگه باهاش ارتباطتو قطع میکتی وگرنه خودت میدونی! و میره روزگار عصبی میشه. عامر برای مته خان ماشین هدیه خریده و اونو سورپرایز میکنه مته خان خوشحال میشه. تو دانشگاه دوعا، گیرای که شرکت دارویی داره اونجا یه کنفرانس داشت که با دوعا روبرو میشه و دوباره باهم حرف میزنن گیرای کم کم از دوعا خوشش اومده باهم میرن قهوه میخورن تا کمی درباره حرف های نیلای حرف بزنن سپس در آخر شماره همدیگرو میگیرن تا اگه لازم شد شماره همو داشته باشن. کایهان رفت به شرکت پدر گوکان و اونجا حرف های مذهبی میزنه که اونا از اشتباه گفتن و رفتارهاش جا خوردن. آذرخش و عامر باهمدیگه در حال فیلم دیدنن که مته خان میاد و از آذرخش بابت تمیز کردن اتاقش تشکر میکنه و میگه ولی دیگه این کارو نکنین بهم ریخته باشه واسه من بهتره و میره تا ماشینشو به دوستاش نشون بده.

امید با نورسما حرف میرنه و وقتی میشنوه که به جای اخراج شدن ترفیع گرفته دو روز بعد روز عروسی فاتح و گورکم است. جلوی در خانه پدر گورکم میزنن و میرقصن طبق رسم و رسومات سپس به داخل میرن دنبال عروس. بعد از رفتن همه به طرف سالن، گوکان به چیمن میگه تو نمیتونی بیای چون زن عقدی و رسمی من نیستی بابام گفت آبروشو نبریم. مراسم عروسی شروع شده و کایهان وقتی میبینه چیمن نیست بهم میریزه او با دیدن گوکان میره پیشش و حساب میگیره که به دروغ بهش میگه حالش کمی بد بود نیومد کایهان قانع میشه و به چیمن سریع زنگ میزنه اما او جواب نمیده. فردای آن روز گورکم وقتی از خواب بیدار میشه بدون حجاب میره تو سالن که که پنبه ازش میخواد بره روسری سرش کنه الان مصطفی و زلفی میان زشته او میگه من محجبه نیستم در اصل برای دل مادر و پدرم پیش اونا حجاب داشتم پنبه جا میخوره و میگه یعنی دروغ میگفتی به خانواده ات؟ گورکم میگه به شما چه؟ من دوعا نیستم هرکاری کنین ساکت باشم خرم از پل گذشته پا رو دمم بزارین زندگیتونو سیاه میکنم که پنبه شوکه شده….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا