خلاصه داستان قسمت ۱۷۳ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۷۳ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۷۳ سریال ترکی شربت زغال اخته
دوعا رفته خونه پدر فاتح تا جمره را پنبه و فاتح ببینه پنبه خوشحال میشه. نورسما رفته پیش روزگار و درباره احساسش به خودش حرف میزنه که روزگار انکار نمیکنه و میگه مشکلش کجاست؟ یعنی چی که میگی محاله کسی جزء امید عاشقت بشه؟ مگه تو چه مشکلی داری؟ من انکار نمیکنم به نظرم اونایی که انکار میکنن مشکل دارن! نورسما یاد تمام توجه های روزگار به خودش میوفته و بعد از استعفاء میره. دوعا وقتی میخواد از خونه پنبه بره نیلای بدرقه اش میکنه و میگه من میخوام برم پیش گیرای نمیتونم بیشتر تحمل کنم شاید جواب آزمایش اومده نمیگه بهم بالاخره پولداره شاید پول داده تا زودتر بهش بگن دوعا میگه هرکاری میخوای بکنی بکن و راهی مراسم تقدیر از مادرش میشه. تو راه چیمن بهش زنگ میزنه تا حالشو بپرسه و باهم حرف میزن و دوعا میگه که دارم میرم مراسم تقدیر از مامان چیمن از اینکه اونو دعوت نکرده و بهش چیزی نگفته ناراحت میشه ولی وقتی مراسم شروع شده و آذرخش داره سخنرانی میکنه چیمن به اونجا میره که آذرخش با دیدنش عصبی میشه و رشته کلام از دستش خارج میشه شعله متوجه چیمن میشه و به سولماز میگه.
آذرخش با چیمن دعوا میکنه که چرا اومده اونجا و بعد از کمی حرف زدن از اونجا میره که چیمن گریه میکنه و ناراحت میشه و به خانه اش میره. تو خونه نیلای وقتی میبینه گورکم داره اتاق جمره را اندازه میگیره تا عوض کنه بکنه اتاق لباس و کار خودش باهاش دعوا میکنه در آخر پنبه میاد و میگه دیگه داری زیاده روی میکنی هرکاری کردی هیچی نگفتم ولی این اتاق تغییر نمیکنه چون اینجا خونه منه و خانم این خونه ام منم! پنبه وقتی فاتح میاد بهش میگه که فاتح با گورکم حرف میزنه و میگه این نشدنیه اون اتاق جمره ست! گورکم قبول میکنه. نیلای پیش گیرای رفته و انقدر باهاش حرف میزنه که او کلافه میشه و از دوعا کمک میخواد دوعا به دروغ میگه میام یه سر باشه ولی وقتی نیلای میگه دوعا سر مراسم تقدیر مادرشه نمیاد او میفهمه که سرکارش گذاشته. بگوم قبل از رفتن از خونه آذرخش از لباس های آذرخش عکس میگیره و در فضای مجازی منتشر میکنه که انگار ماله اونه موقع رفتن با مته خان روبرو میشه. نورسما موقع رفتن امید به برنامه اش میگه که استعفاء داده. وقتی اون میره بعد از چند ساعت نورسما میگه من چرا نرفتم؟ چرا پیش امید نیستم؟ او به محل برنامه امید میره که میبینه شله معارفه اش بوده و چیزی نگفته و وقتی میفهمه که امید از قصد اونو نادیده گرفته و نخواسته متعهل دیده بشه بهش برمیخوره. وقتی به خونه میره وسایلشو جمع میکنه و با گریه میره از خونه. عبداله خان آخرشب به خونه ای میره که شعله اونجا منتظرشه و دور از چشم همه زندگی راه انداختن واسه خودشون…
