خلاصه داستان قسمت ۱۸۳ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۸۳ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۸۳ سریال ترکی شربت زغال اخته
گورکم از کیف اصلی که فاتح واسش خریده بود و نیلای و پنبه حرص میخوردن واسه پولی که بابت اون داده بود دوتا خریده با پول خودش و میره بهشون میده و میگه این مال شماست واستون خریدم تا دیگه چشمتون دنبال هدیه های من نباشه تازه با پول خودم خریدم نه فاتح! و میره. نیلای خوشحال و پنبه عصبی شده و پنبه بهش میگه بزار سرجاش باید پس بدیم. آنها میرن به اتاقشو و بهش پس میدن و بعد از کمی کل کل کردن میرن. دوعا به چیمن میگه که گیرای بوسیدتش او خوشحال میشه و بغلش میکنه. گیرای جواب آزمایش پماد را میگیره و دکتر بهش میگه که خیلی خوبه روش کار بشه میشه به بیرون عرضه بشه گیرای لبخند میزنه و میگه خوبه. تو کانال برای روزگار نامه میاد که درباره برنامه آذرخش پرونده باز شده و اگه دوباره پخش بشه برنامه کانال پلمپ میشه. روزگار به آذرخش خبر میده و برنامه را کنسل میکنه. فاتح تو شرکت با عامر حرف میزنه درباره دوعا و گیرای که تو دانشگاه دیدش و میگه که خیلی بهم ریختم فهمیدم هنوز حسم بهش تموم نشده عامر باهاش حرف میزنه و میگه که شما از هم جدا شدین توقع داشتی تو ازدواج کنی اون تا آخر عمرش تنها باشه؟ با این وضعی که داری بهتره به طلاق با گورکم فکر کنی چون بعدا بچه دار بشین وضعیتتون اصلا قشنگ نمیشه و میره که فاتح تو فکر میره.
چیمن میره پیش امید و مدیر برنامه اش که اونا تصمیم میگیرن چیمن بازی کنه او جا میخوره و میگه من آخه میترسم خراب کنم! اما اونا میگن نگران نباش. گیرای به نیلای زنگ میزنه و درباره کرم باهاش حرف میزنه نیلای میگه بیا سرش خونه ما اینجا حرف بزنیم او قبول میکنه. شعله جمره را از دوعا میگیره و میگه امروز ما باهمیم و با خودش میبرتش خونه خودش و به عبدالله خان میگه که سریع بیا اینجا یه مهمون داریم. عبدالله خان میره خونه پیش شعله و با دیدن جمره خوشحال میشه و با جمره سه تایی وقت میگذرونن. فاتح جلوی در خانه دوعا رفته که چیمن میبینتش و فاتح میگه اومده بودم جمره را ببینم چیمن میگه پیش شعله ست رفتن ببرون فاتح میگه باشه پس فردا میام. چیمن به خونه میره و بهشون میگه که فاتح اومده بود همان موقع فاتح با دعوت تماس میگیره و باهاش دعوا میکنه که چرا جمره دست شعله ست! دوعا هم جوابگو میده و قطع میکنه. گیرای به خانه عبدالله خان رفته و به نیلای میگه که میخواد کرم تولید کنه نیلای خوشحال میشه و با مصطفی دعوتش میکنن واسه شام پنبه تو رودربایسی میمونه و اونم دعوتش میکنه….