خلاصه داستان قسمت ۱۸۴ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۸۴ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۸۴ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۸۴ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۸۴ سریال ترکی شربت زغال اخته

گیرای با نیلای، عبدالله خان و پنبه در حال صحبت کردن درباره پماد سوختگی هستن. فاتح با گورکم تو اتاقشونن که فاتح وقتی می‌فهمه گیرای مهمون خونشون هست عصبی میشه و به هم می‌ریزه آنها هم به سالن میرن. گیرای به نیلای میگه بریم با هم طرز درست شدن کرمو بهم بگی نیلای قبول می‌کنه و با هم به آشپزخانه میرن. گیرای از مواد اولیه ساده‌اش تعجب می‌کنه بعد از رفتن گیرای فاتح به خاطر اومدن گیرای به اونجا کمی به هم ریخته و خانواده‌اش را بازخواست می‌کنه. گورکم عصبی میشه و بهش میگه باز تو چت شده؟ دوباره بحث دوعاست؟ متوجه ای من اینجام؟ فاتح میگه چه ربطی داره؟ اینا رو به هم ربط نده! جو خانه به هم می‌ریزه و گورگم با فاتح دعوا می‌کنه و در آخر زیر سینی چای می‌زنه و همه استکان‌ها را می‌شکند و به اتاقش میره. فاتح دنبالش میره و تو اتاقشون هم دوباره کمی بحث و دعوا می‌کنند. عامر آذرخش را برای بیکار شدنش دلداری میده و میگه می‌تونیم یه کاری کنیم ما تو شرکتمون می‌خوایم یه تیم تبلیغات درست کنیم کی بهتر از تو که مدیریتشو بگیری! آذرخش خوشحال میشه و قبول می‌کنه عامر به یوسف زنگ می‌زنه تا صبح زود اتاق آذرخش را آماده کنه.

فردای آن روز چیمن پیش امید و شعله میره تا برای فیلمبرداری کلیپ به محل لوکیشن برن. فاتح کمی حال نداره که به گورکم میگه فکر کنم سرما خوردم امروز شرکت نمیرم تو برو صبحانتو بخور بعد از رفتن همه به سرکارشون فاتح به پایین میره که نیلای با دیدنش به پنبه میگه این فاتح یه چیزیش میشه پنبه میگه گفت که سرما خورده! نیلای میگه نه بحث این نیست ماجرا عشق و عاشقیش نسبت به دوعاست که هنوز تموم نشده واسش! پنبه دعا می‌کنه که همچین چیزی نباشه. عبدالله خان وقتی تو شرکت با یوسف روبرو میشه او بهش ماجرای کار کردن آذرخش اونجا رو بهش میگه عبدالله خان جا می‌خوره و به اتاق کار آذرخش میره او بهش تبریک میگه و با دیدن عامر به بهونه کار ازش می‌خواد به اتاقش بره. عبدالله خان مخالفت می‌کنه و میگه مگه قوانین این شرکتو نمی‌دونی؟ عامر باهاش صحبت می‌کنه و در آخر میگه که لطفاً با من مثل فاتح و مصطفی برخورد نکن منم اینجا تو این شرکت سهم دارم و از اتاقش بیرون میره. فاتح بعد از رفتن گورکم به دوعا زنگ میزنه و بهش میگه میام دنبال جمره هم من هم خانواده‌ام دلتنگش شدیم دوعا قبول می‌کنه و میگه بیا….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا