خلاصه داستان قسمت ۱۸۶ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۸۶ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۸۶ سریال ترکی شربت زغال اخته
عامر به فاتح میگه که من تو کافه ام گورکم هم اینجاست میخوای بیا اینجا فاتح بعد از قطع تماس به داخل میره که عامر میگه تو اینجا بودی؟ فاتح میگه آره تا قطع کردم دیدمتون اومدم اینجا حالا موضوع چیه؟ عامر ماجرای سین جیم کردن گورکمو میگه که فاتح به گورکم میگه واقعا چجوری اجازه دادی به خودت عمومو بکشی اینجا؟! گورکم میگه واسم سوال بود که چرا انقدر دوست داره یه تازه عروس و داماد از هم جدا بشن؟ عامر میگه هر مشکلی که دارین بین خودتونه پای منو وسط نکشین و از اونجا میره که فاتح با گورکم دعوا میکنه. آذرخش هرچی منتظر میمونه تا بیان واسه جلسه کاری میبینه کسی نمیاد که از اتاقش بیرون میره و عبداله خان بهش میگه که الان ساعت نمازه همه رفتن منم دارم میرم بعد از نماز کارو از سر میگیریم آذرخش میگه باشه پس منتظر میمونم. عامر تو مسیر به خودش میگه این گورکم از اون چیزی که فکر میکردم خطرناک تره اگه چیزی برملا بشه وضعیت خیلی بد میشه! کلیپ چیمن و امید پخش شده و حسابی ویو خورده آنها خوشحالن و وقتی مدیر برنامه امید میاد تو دفتر بهشون میگه حالا همه میپرسن چیمن تو کدوم فیلم بازی کرده؟ مدیربرنامه اش کیه چیمن جا خورده و میگه شوخی میکنی؟! شعله و امید خوشحال شدن و امید به مدیربرنامه اش میگه خوب تو مدیربرنامه چیمن هم باش او قبول میکنه.
بعد از نماز دو نفر برای مصاحبه کاری قرار بوده بیان که آذرخش میفهمه هالوک خودش سرخود ردشون کرده بوده آذرخش کلافه میشه و به خودش میگه باهاش ماجراها دارم! فاتح با گوکم تو کافه قرار میزاره تا باهم حرف بزنن و کدورت برطرف بشه و میگه بالاخره تازه ازدواج کردیم باید باهم کنار بیایم تا کامل اخلاقامون دست هم بیاد اما گورکم خیلی خودخواهانه میگه من نه، تو با من کنار میای و عادت میکنی! فاتح جا میخوره. گیرای به نیلای زنگ میزنه و میگه چند نمونه از کرم ساخته شده و یکشنبه رونماییه سپس بهش میگه بیاد تا کارهاشو بکنن نیلای خوشحال میشه و با یاغی میره اونجا. روزگار پیش نورسما میره و درباره خودشون حرف میزنه که نورسما بهش میگه نه من دوتا ازدواج ناموفق داشتم و تو زندگیت خیلی شبیه امیده روزگار میگه آدما باهم فرق دارن اما نورسما در آخر میگه همین دوستیمون خوبه و میره. گیرای برای دوعا باز هم دسته گل میفرسته که سولماز خوشحال میشه از اینکه رابطشون داره خوب پیش میره. شعله به عبداله خان زنگ میزنه و میگه میخوام واست غذا درست کنم شب بیا اینجا او قبول میکنه و به پنبه زنگ میزنه که شب کارم طول میکشه دیرتر میام. پنبه که شک داره بهش بهم میریزه و از فکر و خیال سر درد میگیره سپس نیلای را صدا میزنه و میگه حالم خیلی بده! او به عبدالله خان زنگ میزنه و او سریعا خودشو به خانه میرسونه….