خلاصه داستان قسمت ۱۸۷ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۸۷ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۸۷ سریال ترکی شربت زغال اخته
پنبه خودشو به حال بد زده و عبداله خان به شعله زنگ میزنه و میگه نمیتونم بیام شعله ناراحت میشه و شمع های میزی که چیده بود را خاموش میکنه و میره به سمت خونه مادرش. چیمن پیش امید رفته و با خوشحالی میگه یعنی قراره واقعا فیلم بازی کنم؟ او میگه آره ولی باید اول تست بازیگری بدی چیمن هیجان داره و باهم نوشیدنی میخورن به مناسبت موفقیت در کار. پنبه حالش بهتر شده و میره تو سالن پیش خانواده اش و میگه شماها مثل مسکن هستین واسم باشین خوبم نباشین حالم بده خداروشکر عبداله خان یاد حرف های شعله میوفته که میگفت حرفاشو جدی نگیر. شعله حالش حسابی گرفته ست و میره سرشو میزاره رو پای سولماز. فردای آن روز مراسم رونمایی از کرم نیلای هستش و همه حاضر شدن تو سالن که پنبه و عبداله خان میرن پایین و پنبه به گورکم میگه که عبداله خان خانواده تو امشب دعوت کردن اینجا گورکم خوشحال میشه و دستشو میبوسه پنبه دستشو میاره جلو اما گورکم اعتنایی نمیکنه و میره همه جا میخورن و فاتح وقتی بهش میگه گورکم میگه ندیدم. سپس به طرف مراسم راهی میشن اونجا وقتی دوعا با سولماز و آذرخش میرن گیرای دستای دوعارو میگیره و باهاش گرم احوالپرسی میکنه که فاتح میبینه و بهم میریزه گورکم بهش میگه چیشد؟ باز خشکت زد که! فاتح میگه چیزی نیست فقط داشتم نگاه میکردم و میرن.
خانواده آذرخش میرن پیش پنبه اینا و بهشون تبریک میگن فاتح مدام چشم به دوعا و گیرای هستش که گورکم عصبی میشه. چیمن با امید و مدیر برنامه اش رفته سر تست بازیگری. پنبه وقتی میبینه نورسما و روزگار پیش همن میره اونجا و از قصد میگه با دوست دخترت نیومدی؟ او میگه نه دیگه دیدگاهم عوض شده میخوایم یکی باشه واسه همیشه. روزگار تو یه فرصت میره پیش نورسما و بهش میگه بزار خودمو بهت ثابت کنم و برای صبحانه قرار میزارن نورسما از کارهای او خنده اش میگیره. وقتی به خانه برمی گردن پنبه به گورکم میگه پدرت تاس کباب دوست داره؟ میخوام درست کنم او میگه لازم نیست من خودم با آشپز هماهنگ کردم میاد درست میکنه ظرف هم از جهیزیه خودم برمیدارم پنبه بهش برمیخوره و میگه تو آشپزخانه خودم نمیتونم کار کنم نورسما و نیلای آرومش میکنن و میگن ولش کن بهتر بشین استراحت کن. آذرخش از چیمن درباره تست میپرسه گه او میگه زیاد خوب نبود آذرخش میگه بهتر تو قرار دستیار خودم بشی عامر بگه با حقوقتم به کلاس بازیگری مینویسی چیمن خوشحال میشه…..