خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی پناهم ده + عکس

خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی پناهم ده را در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز،  تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.

قسمت ۱۸ سریال ترکی پناهم ده
قسمت ۱۸ سریال ترکی پناهم ده

قسمت ۱۸ سریال ترکی پناهم ده

مته اینجیلارو میکشه از صف بیرون که اوزان میگه چخبره؟ مگه خودش اراده نداره؟ واسه چی زورش میکنی؟ مته نازو بهونه میکنه و میگه فردا از خواب بیدار بشه بفهمه اینجیلا نیست فکر کردی چیکار میکنه چه بلایی سرش میاد؟ من قدرتشو ندارم آرومش کنم تا وقتیکه ناز با نبود اینجیلا کنار نیومده نمیتونه جایی بره و میخواد ببرتش که اینجیلا میگه خودم میرم خونه مون با تو جایی نمیام! مته پاسپورتشو میگیره و میره. اینجیلا به خانه رفته که عمه اش میپرسه تو کدوم گوری بودی؟ او میگه ناز زنگ زد مجبور شدم برم سپس به داخل خونه میره و با خواستگار روبرو میشه. او حسابی از اینجیلا خوشش اومده و در آخر به خودش میگه این خیلی خوشگله عجیبه که تا الان مجرد مونده نکنه مشکلی چیزی هست! سپس میسپاره تا درباره اش تحقیق کنن. ناز از رفتار ضیاء عصبیه و نمیدونه باید چیکار کنه که میره تو اتاقش. مته وقتی به خانه میره پیش ضیاء او میگه کجا بودی؟ مته میگه کاری پیش اومد باید میرفتم ضیاء دوبار پشت سرهم سیلی میزنه و میگه از خانواده مهمتر؟

سپس باهاش حرف میزنه تا حساب کار دستش بیاد بعد از رفتنش اوزان میره پیشش و میگه چیشده؟ بابابزرگ اصلا حتی منو نگاهم نکرد! سپس بهش میگه ببینم کتکت زد؟ مته بهم ریخته که اوزان میگه خوش بحالت انقدر حتی دوست داره منو که کلا رها کرده! مته مشتی تو صورتش میزنه و میگه بیا اینم یه گوشه از احساس بابابزرگ و میره. قدیر خواستگار اینجیلا با مادرش حلقه هم آوردن و همونجا باهم نامزد میکنن که اینجیلا حسابی بهم ریخته و بعد از بریدن ربان حالت تهوع میگیره و میره تو آشپزخانه. مادربزرگش شک کرده و میگه تو راضی به این ازدواج نیستی نه؟ عمه اش قضیه را جمع میکنه و میگه نه بابا از استرس و هیجانه. مته وقتی به خانه میره ناز باهاش دعوا میکنه و در آخر به اینجیلا زنگ میزنه و ازش میخواد برگرده. او میخواد بره که قدیر میگه این چه کاریه که ساعت کاری نداره ساعتو دیدی؟ سپس میگه خودم میرسونمت و میبرتش به خونه ضیاء. اینجیلا به داخل میره قدیر به اون خونه نگاه میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی پناهم ده + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا