خلاصه داستان قسمت ۱۹۰ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۹۰ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۹۰ سریال ترکی شربت زغال اخته
شعله که از چیمن فهمیده بود خانواده پنبه رفتن خونه آذرخش که آذرخش و عامر با دیدنش جا میخورن وقتی پنبه اونو میبینه باهاش دعوا میکنه و میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ باز تا فهمیدی اینجاییم اومدی اینجا؟ و آنها باهم دعوا و بحث میکنن سپس پنبه به بچه هاش و عبداله خان میگه پاشین بریم دیگه و با طعنه از آذرخش تشکر میکنه و میرن. آذرخش با شعله دعوا میکنه و میگه تو نباید قبلش به من زنگ بزنی؟ ببینی خونه ام نیستم؟ شعله میگه چیکار کنم یهو دلم خواست ببینمتون سپس بعد از خوردن قهوه میگه من برم دیگه انگاری مزاحمتون شدم. بعد از رفتنش آذرخش به عامر میگه باور کن من نمیدونستم من بهش خبر نداده بودم عامر میگه تو تقصیری نداری عزیزم خودتو اذیت نکن. شب نورسما تو اتاقشه که روزگار بهش زنگ میزنه و میگه بهترین مدیر هنری برگزیده شده و قراره بهت هدیه بدن فرداشبم هست مراسم او خوشحال میشه. گورکم و فاتح تو اتاقشونن که دوباره دعواشون میشه و گورکم میگه با اون مرتیکه قطع رابطه میکنی شماره شو هم پاک میکنی! فاتح از دستورهاش خسته شده و میگه نمیکنم میخوای چیکار کنی؟ او گوشی فاتح از پنجره به بیرون پرت میکنه که فاتح از عصبانیت میخنده.
فردای آن روز سر میز صبحانه نورسما میگه که شب مراسم اهداء جوایزه و میخواد بره پنبه مخالفت میکنه اما عبداله خان میگه باشه میریم ولی تنها نه اصلا همگی میریم نورسما قبول میکنه. تو شرکت برای آذرخش اسپرسو ساز هدیه آوردن که هالوک عصبی میشه و بهش تذکر میده که اون دستگاهو از اونجا ببره و آذرخش اعتنا نمیکنه. تو خونه پنبه مراسم دعاست که گورکم میگه منم هدیه ای واستون درنظر گرفتم و بهشون میده که آنها میبینن واسه هرکدومشون یه تیکه طلاست و نیلای. پنبه شوکه میشن. بعد از رفتن مهمونا پنبه با گورکم دعوا میکنه و میگه یعنی چی؟ میخوای منو کوچیک کنی؟ بعد از کمی توهین کردن گورکم از اونجا میره که نیلای حرفاشو شنیده و وقتی میشنوه به مصطفی توهین کرده میخواد بره به حسابش برسه که طرفی جلوشو میگیره. فاتح سراغ جمره رفته که دوعا میگه خوب چیشد؟ امشب میریم پیش خانواده ات؟ فاتح میگه خونه بهم ریخته ست یکم وقت میخوام دوعا میگه چون میدونستم نمیتونی همچین چیزی گفتم تو هنوز همون آدم بزدلی که از خودت اراده نداری! و ازش میخواد بره از اونجا فاتح میگه فردا بیاره جمره را خونه شون دوعا قبول میکنه. آذرخش وقتی به اتاقش میره میبینه قهوه سازش اونجا نیست و بهم میریزه سپس میره پیش عبداله خان و از رفتارهای هالوک بهش میگه عبداله خان میگه من باهاش حرف میزنم. نیلای به کارخانه گیرای میره اما اونو به داخل راه نمیدن که نیلای عصبی میشه و به مدیر پژوهشی زنگ میزنه که او میگه الان میام اونجا مشکلو حل میکنم…..
