خلاصه داستان قسمت ۲۲۱ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۲۱ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۲۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۲۲۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

گورکم به فراز زنگ میزنه و ازش میپرسه که چجوری پیش میره؟ فراز با کلافگی میگه که خیلی خشک و تو مخه یه قهقهه هم نمیزنه! گورکم میخنده و میگه قهقهه؟ اونم نورسما؟ از محالاته! سپس ازش میخواد یکم باهاش گرم بگیره. او پیش هاله میره و ازش میپرسه که چیشد؟ او ماجرارو تعریف میکنه در آخر گورکم میگه فاتح میوفته دنبال این قضیه باید بری از اینجا گم و گور بشی! هاله میخواد مخالفت کنه و همونجا بمونه که گورکم تهدیدش میکنه. نورسما و پنبه رفتن به دیدن نیلای و سعی میکنن باهاش حرف بزنن تا به خونه شون برگرده اما نیلای قبول نمیکنه و میگه تا مصطفی بهم ثابت نکنن برنمیگردم به اون خونه! از تو راهرو هوس میشنوه صداشونو و از اینکه نیلای نمیره و موندنی شده کلافه میشه. مری به شرکت رفته تا عبداله خان را با دخترش سورپرایز کنه تو راهرو عامر میبینتش و خوشحال میشه از دیدن شعله و کمی باهاش وقت میگذرونه.

اونجا درباره کدورتش با عبداله خان بهش میگه سپس مری میره پیش عبداله خان و او با دیدن دخترش خیلی خوشحال میشه. وقتی مری در حال رفتن به خونه ست تو مغازه ای ظرفی نظرشو جلب میکنه و میره داخل تا بخره. یوسف پیش فاتح و مصطفی میره و میگه که زنه تو خونه اش نیست تازه مدرسه ام رفتم بچه اش هم اونجا نیست رفته کلا! مصطفی کلافه میشه. شب مصطفی میره دم در خانه هوس تا با نیلای حرف بزنه اما نیلای وقتی میفهمه که مدرکی تو دستش نداره تا ثابت کنه ازش میخواد بره. گورکم جلوی پنبه و فاتح به نیلای زنگ میزنه و میگه میام دوتایی باهم بریم یکم هوا بخوریم حرف بزنیم نیلای قبول میکنه. وقتی گورکم به اونجا میره تقصیرهارو میندازه گردن پنبه و نیلای را علیه پنبه پر میکنه و میگه اون اصلا ناراحت نیست واسه رفتنت فقط میخواد عبداله برگرده پیشش اگه ادامه بدی این روندو میبینی واسه مصطفی زن گرفته! سپس بهش میگه بیا باهم دست به یکی کنیم جلوش وایسیم و دستشو به طرفش دراز میکنه نیلای میگه قبول و دست میده…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا