خلاصه داستان قسمت ۲۹ سریال ترکی بهار + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۹ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز بهعنوان تهیهکننده این مجموعه شناخته میشود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روزهای فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش میشود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانهدار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی میشود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و میگوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!
قسمت ۲۹ سریال ترکی بهار
تو بیمارستان فیلمبرداریه و دکتر رها با دستیارهاش طبق گفته کارگردان که خواسته بود طبیعی رفتار کنن عمل میکنن و بعد از ضبط فیلم از اونجا میرن، کارگردان و گروه فیلمبرداری از رفتار غیر طبیعی دکتر رها جا میخورن و جلوی خنده شونو میگیرن. آراز تو آسانسور با رنگین روبرو میشه و رنگین ازش معذرت میخواد که آراز سرزنشش میکنه به خاطر کاری که کرده و میگه اگه به خاطر شما مادر من مریض بشه یا چیزیش بشه من میدونم با شماها! بهار به اتاق تیمور رفته و در نبوده اونجارو میگرده. بهار دنبال جمع کردن مدرکه وبا هرچیزی که میفهمه بغضش میگیره و گریه میکنه. بهار به چاعلا زنگ میزنه و چاعلا با شنیدن صداش میگه خوبی؟ چیشده؟ او میگه خوبم یعنی خوب میشم واست تعریف میکنم چیشده ولی ازت یه چیزی میخوام! بهار به طلافروشی میره و دستبندی که تو کشو اتاق تیمور پیدا کرده بود برداشته و بهشون میده تا تعمیرش کنن سپس به بیمارستان برمیگرده و اینبار گروه فیلمبرداری از تیمور و بهار فیلم میگیرن که کارگردان از غیر طبیعی بودن تیمور خوشش نمیاد و از بهار تنهایی فیلم میگیره و میگه عالی بود.
تیمور میره به بخش جراحی پیش رنگین و ازش میخواد باهم حرف بزنن که وقتی حرف میزنن یکی از گروه فیلمبرداری از اون محوطه فیلم میگیره و آنها تو فیلم میوفتن. دوروک میره پیش تیمور تو اتاقش و ازش معذرت خواهی میکنه بابت اینکه از بهار خوشش میومده و نمیدونسته همسرشه تیمور میگه عیب نداره. دوروک میگه فیلمی از گروه فیلمبرداری فرستادن به ایمیلتون گفتن یه نگاه بندازین او تو فیلم میبینه خودش و رنگینو که دارن حرف میزنن و استرس میگیره واسه همین میره پیش دکتر اورن و ازش میخواد تا اون فیلمو پاک کنه تا بهار نبینه با حالی که داره اورن میگه اگه نگران حالشی پس درست رفتار کن و با اومدن گروه فیلمبرداری میره. کارگردان با تیمور و بهار مصاحبه میکنه درباره چجوری آشنا شدنشون و چیشد که بهار بعد از سالها برگشت به شغلش. بهار دست و پا شکسته از زمان آشناییش با تیمور تو دانشگاه حرف میزنه تا زمان حال. تیمور از اعتماد و دوست داشتن بی قید و شرط حرف میزنه که بهار خودرو کنترل میکنه تا نه گریه کنه و نه چیزی بروز بده که میدونه…