خلاصه داستان قسمت ۳۰ سریال ترکی بهار + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۰ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز به‌عنوان تهیه‌کننده این مجموعه شناخته می‌شود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روز‌های فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش می‌شود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانه‌دار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی می‌شود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و می‌گوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!

قسمت ۳۰ سریال ترکی بهار
قسمت ۳۰ سریال ترکی بهار

قسمت ۳۰ سریال ترکی بهار

تو اتاق عمل دکتر تیمور در حال عمل کردنه که یهو کتفش میگیره و نمیتونه ادامه بده و به دکتر آوردن میگه تا بیاد عملو تموم کنه. گروه فیلمبرداری روی دکتر اورن زوم میکنن و بعد از عمل از اون فیلم تکی میگیرن که تیمور حسادت میکنه. هما با عصبانیت به خونه میره که نورا باهاش دعوا میکنه و میگه این چه وضع اومدن به داخل خونه ست! بعد از کمی بحث کردن باهم هما بهش میگه که بابا داره با رنگین به مامانم خیانت میکنه و بعد با گریه از خونه بیرون میره که نورا شوکه شده و به خودش میگه چطور میدونی همچین کاری کنی تیمور! سپس ازش می‌خواد بره خونه تا باهم حرف بزنن. همان موقع سلن برای تیمور برگه ای میاره که به درخواست داوطلبش برای خدمت به مردم مناطق محروم موافقت شده تیمور جا میخوره و میگه من که همچین درخواستی نداده بودم! او پیش اوئور میره و بهش میگه تو به جای من امضاء کردی؟ او میگه نه استاد من فقط یکبار به خواسته خودتون امضاءتونو جعل کردم شاید بین پرونده ها بوده حواستون نبوده امضاء کردین! تیمور با کلافگی به خانه میره تا ببینه چیشده. مادرش باهاش درباره خیانتش حرف میزنه و بهش میگه چطور همچین کاری کردی؟ اون زن ۲۵ سالته! سپس به تراس میره و گریه میکنه و ازش می‌خواد که هرکاری میتونی بکن تا بهار چیزی نفهمه این زندگی بهم نخوره از رنگینم دیگه فاصله میگیری!

سپس شب نورا میز مفصلی آماده کرده و با تیمور با بچه ها صحبت میکنن که به بهار چیزی نگن و تیمور ازشون معذرت خواهی میکنه و میگه من نه تنها به بهار بلکه به همه ی خانواده ام خیانت و بدی کردم دیگه رابطه ام با رنگین تموم شده. بهار میاد و آنها خودشونن جمع و جور میکنن تا چیزی نفهمه. بهار مدام از کارها و خاطراتی که تیمور از گذشته تعریف میکنه بغض میکنه که با خوردن آب قورتشون میده. رنگین با پارسا و جان به بیرون رفته بودن و شب خوبی را باهم گذرونده بودن پارلا خوشحاله ولی نمیدونه که آمریکا رفتنشون منتفیه چون رنگین قراردادشو تو بیمارستان تمدید کرده. فردای آن روز تیمور پیش بهار میره و ابراز دلتنگی میکنه و می‌خواد بهش نزدیک بشه که بهار بهش میگه شب باهم تنها باشیم خونه تیمور خوشحال میشه و قبول میکنه. تو بیمارستان گل چیچک پیش رنگین رفته و آزمایشاتشو بهش نشون میده و اونم میگه باید نمونه برداری بکنیم نگران نباشین چیزی نیست. نورا هم رفته پیش اورن برای جواب آزمایشش که اونم میگه تیروئیدتون بزرگ شده باید نمونه برداری بشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا