خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۳۳ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۳۳ سریال ترکی شربت زغال اخته
آذرخش بعد از سیلی که از لمان خورد به سرویس رفته و از اونجا میره. عامر وقتی میبینه آذرخش اونجا نیست مدام بهش زنگ میزنه که میبینه گوشیشو خاموش کرده او کلافه و نگران میشه. آذرخش به خونه رفته و بعد از دوش گرفتن هنوز تو شوکه و اتفاقی که واسش افتاده را مرور میکنه او با چشمانی گریان و بغض به دستاش نگاه میکنه و میگه من چیکار کردم؟ و روی تخت دراز میکشه و گریه میکنه. عامر هرچی ار تو خونه بهش زنگ میزنه میبینه خاموشه خیلی نگرانشه. مته پیشش میره برای خوردن شام که به عامر میگه من بعد از شام میرم بیرون با جیلان زود میام. سولماز میره به اتاق آذرخش و میگه شام دارهآماده میشه حالت خوبه دخترم؟ آذرخش میگه یکم بی حالم منتظر من نباشین واسه شام میخوام بخوابم سولماز قبول میکنه. نورسما که در اتاق روش قفله به در میزنه و به پنبه میگه من مثلا دخترتم و ازش میخواد درو باز کنه. بعد از چند دقیقه نیلای به پشت در میزه و میبینه در قفله او از نورسما میپرسه چرا در قفله آبجی؟ نورسما میگه چیزی نیست یکم کار دارم بعد میام پیشتون مصطفی میاد و میگه درو باز کن نورسما. نورسما میگه نمیتونم کلید دست مامانه مصطفی جا میخوره و میگه چی؟ و با عصبانیت میره سر میز شام.
مصطفی از پنبه میپرسه چرا نورسما تو اتاقش زندانی شده؟ در روش قفله! آنها جا میخورن و میگن چی؟ عبداله خان به پنبه نگاه میکنه و میگه چیشده؟ پنبه میگه هیچی بزارین برم ببینم چی به چیه شما بشینین سر میز شام. پنبه پیش نورسما میره و میگه خجالت نمیکشی از من پیش داداشت گلگی میکنی؟ نورسما میگه من چیزی نگفتم پنبه ازش میخواد قیافه اش را درست کنه فردا باهم حرف میزنن. نورسما میره سر میز شام که ازش میپرسن حالش خوبه یا نه؟ او تایید میکنه که نیلای میگه در روت قفل شده بود یا زندونی شده بودی؟ نورسما میگه چیز خاصی نشده. آذرخش به بهونه اینکه قرص بگیره میره پیش فاطما و ماجرارو واسش تعریف میکنه فاطما شوکه شده و اونو سعی میکنه آروم کنه آذرخش میگه بهم از متعهل بودنش چیزی نگفته بود! فاطما به جان وکیل عامر زنگ میزنه و میپرسه که مجرده یا متعهل او میگه متعهل ولی در حال طلاقن خیلی وقته کلنجار میرن باهم واسه طلاق. آذرخش عصبی میشه و میگه اینجوری من آروم نمیشم سپس حاضر میشه و میره دم در خانه عامر.
آذرخش باهاش حرف میزنه و به خاطر اتفاق هایی که واسش افتاده اونو هم مقصر میدونه و ازش میپرسه که چرا وضعیت مجرد نبودنشو بهش نگفته بوده در آخر آذرخش میگه دیگه قرار گذاشتن و دیدارمون امکانش ۰٪ هستش و خداحافظی میکنه و میره. عامر با حالی داغون و ناراحت به تراس میره. فردای آن روز پنبه به اتاق نورسما میره و ازش میپرسه ماجرا چیه نورسما میگه با امید کافه رفتم واسه نمایشگاه حرف میزدیم سپس از مادرش گلگی میکنه که پنبه میگه این خونه آداب خودشو داره نمیتونی هرکاری میخوای بکنی سپس بهش میفهمونه که با امید اصلا نمیشه و نمیخواد دیگه ببینتش و نمایشگاه هم دیگه تعطیله نورسما گریه میکنه. پنبه آماده شده بره ماجرای نمایشگاهو از بیخ حل کنه که نورسما پیشش میره و گوشیشو میگیره ازش. آذرخش شاهد اذیت شدن دختری به اسم پلین تو دستشویی مدرسه ست که ازش هرچی میپرسه چرا گریه میکنه چیشده چیزی نمیگه. مادر محمد به مدرسه میاد و به آذرخش میگه محمد تو خونه درباره دوستش پلین حرف میزنه انگاری تو مدرسه اذیتش میکنن آذرخش یاد پلین میوفته که صبح تو سرویس دیده بودتش و میگه من رسیدگی میکنم. او وقتی پلینو میگه بره اتاقش ازش میخواد مشکلشو بگه اما او چیزی نمیگه و ربطش میده به خانواده و بعد از رفتنش آذرخش به منشیش میگه به خانواده پلین زنگ بزنه و باهاشون قرار بزاره…..