خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی پناهم ده + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی پناهم ده را قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز، تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.
قسمت ۳۳ سریال ترکی پناهم ده
اینجیلا تو خونه در حال آماده کردن دمنوش گلتن هست که حالش بد میشه و رو زمین میوفته فخرالنساء بالاسرشه و مدام صداش میزنه. وقتی به هوش میاد میره تو اتاق گلتن که مته به اونجا میره و حالشو میپرسه که چیشده انگار فشارت افتاده بوده آره؟ اینجیلا میگه چیزی نیست حتما از گرسنگی بوده. سپس مته با اینجیلا وقتی از اتاق بیرون میرن مته میگه که باید باهم حرف بزنیم دارم دیوونه میشم! سپس میرن خونه مته. اینجیلا با دیدن خونه یاد شبی میوفته که میخواستن فرار کنن ولی نشد سپس چشماش اشکی میشه که مته از پشت سر بغلش میکنه و با هم کمی حرف میزنن. در آخر اینجیلا بهش میگن سرنوشت ما باهم یکی نیست مته اینو باید قبول کنیم! نمیتونی بچه تو همینجوری ول کنی بری! اصلا این خبر فرار شاید بلایی سر بچه اش بیاد! مته با یادآوری بلایی که سر مادرش اومده بود تو نوجوانیشبه اینجیلا میگه نه منم نمیتونم همچین کاری بکنم که ناز دختر نرمالی نیست یهو بلاییسر خودش و بجه اش میاره! سپس همدیگرو بغل میکنن و مته میگه من یه راهی پیدا میکنم ولی تو ترکم نکن فقط تو حالمو تو این روزها خوب میکنی! ناز به مادرش زنگ میزنه و میگه شب قرار همه بریم بیرون رستوران و باهم غذا بخوریم.
مته و اینجیلا باهم به خانه میرسن که فخرالنساء از پنجره اونارو میبینه و میبینه اینجیلا ساک دستش بوده. وقتی ناز از آرایشگاه برمیگرده با مته خونه، فخرالنساءدر قالب شوخی بهش میگه که اینجیلا اینبار میخواستی با مته فرار کنی! و میخنده که ناز با عصبانیت اینیجلارو از اونجا میبره و تو اتاق باهاش دعوا میکنه و میگه کجا میخواستی بری؟ با مته میخواستی بری؟ اینجیلا بهش میگه که نه منو از خونه انداختن بیرون وقتی فهمیدن با قدیر بهم زدم دیشب هتل بودم! سپس سر کار کردن اینجیلا در اون خونه باهم بحث میکنن و اینجیلا میگه می‌خوام استعفا بدم و برم اما ناز قبول نمیکنه و میگه دیگه چرت نگو بدو کمک کن حاضر بشم واسه شب. شب همگی حاضر شدن و به سمت رستورانی که مته و ناز رزرو کردن میرن و منتظر میمونن که همه بیان….
