خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی پناهم ده + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی پناهم ده را قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز،  تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.

قسمت ۴۲ سریال ترکی پناهم ده
قسمت ۴۲ سریال ترکی پناهم ده

قسمت ۴۲ سریال ترکی پناهم ده

آینده، ضیاء یه مهمونی ترتیب داده تو خونه اش و خانواده هاتف را هم دعوت کرده سر میز شام میگه که یه مهمون ویژه دارم و بعد از چند دقیقه عفیفه به اونجا میاد. هاتف با دیدنش جا میخوره و عفیفه شروع میکنه به تعریف کردن خاطرات گذشته و بهش میگه که وقتی رفتم حامله بودم هاتف با خوشحالی میگه یعنی الان یه پسرم دارم؟ او میگه نه با عروست تصادف کردن و از دست دادیشون ولی فقط یه یادگاری گذاشتن واسمون ناز عصبی میشه و بلند میشه و میگه این چرت و پرتا چیه دیگه؟ تموم نمیکنین؟ ضیاء بهش میگه بشین سرجات و ساکت شو سپس عفیفه به هاتف میگه که اینجیلا نوه توعه همگی شوکه میشن. زمان حال، مته با پدربزرگش شباء در حال بگو مگو و بحث کردنن که گولتن جمیل را تو حیاط میبینه و صداش میزنه جمیل پنهان میشه و همه فکر میکنن دوباره توهم زده و سعی میکنن آرومش کنن. گولتن میره تو اتاقش و لباسشو عوض میکنه و موهاشو باز میکنه سپس میره پاشو از تو خونه بیرون میزاره که همه تعجب میکنن و خوشحال میشن. گولتن جمیل را صدا میزنه و فکر میکنه اومده دنبالش تا ببرتش او میخواد همه جارو بگرده، ضیاء و بقیه ازش میخوان آروم باشه و برگرده خونه ولی زورشون بهش نمیرسه.

اینجیلا میره جلو و بهش میگه که من باورت دارم و باهاش حرف میزنه سپس راضیش میکنه برگرده تو خونه تا خودش بره همه جارو بگرده. بعد از رفتن همه اینیجلا میره پیش جمیل و بهش میگه باید بری سریع بیرون اما او میگه نمیشه منو میکشن سپس اینیجلا او را به واحد سرایداری ته حیاط میبره. داداش ممتاز اینیجلارو میبینه و شک میکنه او اتاق سرایداری میبینه و با دیدن جمیل میخواد همه رو خبر کنه که او میگه به خاطر گولتن نگو حالشو ندیدی؟ ممتاز قبول میکنه. ناز و مته بعد از خوابیدن و آروم شدن گولتن میرن که اینیجلا میگه من چند روز میمونم اینجا گولتن خانم بیدار بشن سراغ منو میگیرن حتما مته میگه باشه ما میریم بعدا میام تو با مامانمو میبرم و میرن. آنها به خانه هاتف میرن و اونجا ماجرای گردنبند و نقشه های ناز با آوران برملا میشه هاتف باهاشون دعوا میکنه. آخرشب اینیجلا وسایل پانسمان میبره پیش جمیل که میبینه از حال رفته ممتاز به اونجا میره و اینیجلا ازش میخواد کمک کنه او میگه بابد به مته خبر بدم اگه پدرش بمیره باید بدونه واسمون دردسر میشه و زنگ میزنه به مته که مته بهش میگه الان میام. هاتف با ناز دعوا میکنه و میگه از چشمم افتادی دیگه پدربزرگی نداری الانم برو تو اتاقت نبینمت و ازش میخواد از اون خونه بره. مته رفته پیش اینیجلا و ممتاز و بهشون میگه باید دکتر خبر کنیم ممتاز میگه یکیو میشناسم میرم بیارمش…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی پناهم ده + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا