خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی پناهم ده + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی پناهم ده را قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز،  تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.

قسمت ۴۳ سریال ترکی پناهم ده
قسمت ۴۳ سریال ترکی پناهم ده

قسمت ۴۳ سریال ترکی پناهم ده

ناز با عصبانیت امینه را صدا میزنه و بهش میگه که به ذهنت نمیرسه که باید واسم آب بیاری؟ سپس میپرسه حال پدربزرگش چجوریه؟ امینه میگه هنوز عصبانین و آروم نشدن، ناز بهم میریزه و میگه چجوری باید از دلش دربیارم! او به در اتاق پدربزرگش میزنه و اجازه میخواد بره داخل که هاتف درو روش قفل میکنه ناز بغض میکنه و از اونجا میره. مته و اینیجلا بالاسر جمیل هستن و به اون رسیدگی میکنن. صبح از خواب بیدار میشن و اینیجلا تب جمیل را چک میکنه و میبینه اومده پایین سپس به مته میگه من برم پیش مامان گولتن باید غذا هم واسش بیارم و میره. اینیجلا سعی میکنه گولتن را بیدار کنه اما بیدار نمیشه بقیه اونجا جمع میشن و میگن چیشده؟ اینیجلا میگه انگار دوز داروهایی که خورده زیاد بوده هنوز بیدار نشده! بعد از چند دقیقه گولتن بیدار میشه و با دیدن اینیجلا ازش میخواد بره جلو و ازش میپرسه جمیل چیشد؟ پیداش کردی؟ فخرالنساء میگه هنوز یادشه فراموش نکرده! و حرف از دکتر و بیمارستان رفتنش میشه که گولتن میگه من جایی نمیرم! مته میگه مادر من جایی نمیره همینجا میمونه اینیجلا ازشون میخواد تنهاشون بزارن.

اینجیلا به گولتن میگه شما دیوونه نشده بودین اومده بود ولی باید خودتونو کنترل کنین که کسی نفهمه اگه بلند به همه بگین و بقیه بفهمن باور نمیکنن و میبرن شمارو به بیمارستان و دکتر میاد من نمیخوام اینجوری بشه جوری وانمود کنین که قبول کردین جمیل نیومده ولی خودم میبرمتون پیشش او خوشحال میشه و قبول میکنه سپس میره دوش بگیره و آماده بشه. ناز وقتی میبینه جو خانه متشنجه نمیدونه چیکار کنه تا پدربزرگش اونو ببخشه واسه همین یه تصمیمی میگیره و به قدیر زنگ میزنه سپس باهاش تو رستوران قرار میزاره. اونجا ازش کمک میخواد و میگه که به پدربزرگ ضیاء بگه بیاد اونجا تا باهاش حرف بزنه قدیر هم همینکارو میکنه. مبرا به دستور فیلیس رفته خونه هاتف تا ببینه چیکارش داره که حرفای فیلیس با شوهرشو میشنوه که درباره عفیفه حرف میزنن که با هاتف رابطه داشته او جا میخوره ولی خودشو جمع و جور میکنه و میره داخل. فیلیس ازش میخواد به کارش برگرده که او قبول میکنه و میگه یکم به کارهام رسیدگی کنم میام و میره. او تو مسیر رفتن به خانه به حرفای فیلیس مدام فکر میکنه و بهم ریخته. قدیر با ضیاء حرف میزنه و میگه ناز خواسته ازش که ناز میاد و ازش میخواد تا اجازه بده پدربزرگش با بلکین ازدواج کنه و بهش میگه که از ماجرای اینجیلا خبر دارم او بهش میگه تو الان داری منو تهدید میکنی و باج میخوای؟ و باهاش دعوا میکنه. مته و اینیجلا کمک میکنن گولتن را پیش جمیل میبرن اونجا بعد از چند دقیقه فخرالنساء میره تا مچ اینیجلا و مته را بگیره که با دیدن گولتن و جمیل اونجا جا میخوره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی پناهم ده + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا