خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۴۶ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۴۶ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۴۶ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۴۶ سریال ترکی شربت زغال اخته

بعد از رفتن دوعا از پیش آنها نورسما میگه که من میخوام برم پیش امینه پنبه با طعنه میگه برو عزیزم بالاخره امینه صمیمی ترین دوستته، نیلای میگه منم میام نورسما میگه ای بابا ما میخوایم تنها باشیم سری بعدی باهم میریم. عبداله خان با عامر حرف میزنه و به خاطر کارش سرزنشش میکنه که عامر میگه مگه ما چیکار کردیم؟ چرا همش باید به بایدها و نبایدهای شماها توجه کنم پس خودم چی؟ چرا به من فکر نمیکنین؟ همان موقع فاتح وارد اتاق میشه و با عامر دعوا و بحث میکنه و میگه از مقحط بود؟ وقتی اینکارو میکردی میخواستی با آذرخش خانم شروع کنی به این فکر کردی که به ما چه لطمه ای میخوره؟ عامر باهاش دعوا و بحث میکنه و میگه که وقتی آذرخش فهمید که هنوز متعهلم رابطه شو قطع کرد تا وقتیکه جدا شدم قانونی! فاتح میگه چقدرم که واسش مهمه عامر با شنیدن این حرف حسابی عصبی میشه و بهش میگه الان نه تنها به من و آذرخش بلکه به همسرتم داری بی احترامیم میکنی! همچین حرف میزنی انگار رابطه ات با زنت گل و بلبل بوده که الان ناراحتی واسه این وضعیت! سپس بعد از کمی تند صحبت کردن ازش فاتح از اونجا میره که بعد از رفتنش عبداله خان میگه میدونم بد حرف زد ولی حقیقت بود و میره.

او پیش فاتح میره و سرزنشش میکنه و میگه با چه حقی اینجوری باهاش حرف زدی! منم اینجوری باهاش حرف نزدم که تو زدی، یکم بد که آروم شدی برو ازش معذرت خواهی کن. پنبه از اینکه نورسما بهش دروغ میگه و میخواد بره پیش امید بهم ریخته ست به خاطر همین به عبداله خان زنگ میزنه و میگه ماجرارو که با امید رابطه داره عبداله جا میخوره و میگه بهش چیزی نگو بزار بره من الان میام خونه سپس به دستیارش زنگ میزنه و ازش میخواد نورسمارو تعقیب کنه و ازش عکس و فیلم بگیره اگه با پسر بود. نورسما با امید تو ساحل قرار میزاره و همدیگرو بغل کردن که دستیار عبداله خان فیلم میگیره و واسش میفرسته. پنبه و عبداله خان تو خونه این فیلمو میبینن و پنبه مدام میگه این چه بلایی بود دیگه و با ترس و نگرانی مدام پشت دستش میزنه عبداله خلن میگه بسپار به من برو به کارت برس. آذرخش و عامر باهم تو کافه قرار گذاشتن و کایهان آذرخش تعقیب کرده که اونار وباهم میبینه کایهان عصبی میشه و با خودش میگه پس با عموی دامادت سختی روهم میدونم چیکار کنم و میره.

عبدلله خان پیش یکی از دوستاش میره و باهمدیگه صحبت میکنن درباره قراری که قبلا برای بچه هاشون بهم داده بودن سپس بهش میگه که امشب بعد از شام بیان خونشون او هم قبول میکنه و میگه مبارکه. عبدلله خان به پنبه زنگ میزنه و میگه امشب بعد شام مهمون داریم شیرینی و میوه وسایل پذیرایی آماده کنین پنبه میپرسه کیه که عبداله خان میگه میفهمی حالا و قطع میکنه. شب سر میز شام عبداهل میگه بعد شام مهمون داریم دوستمه، قبلا باهم یه قراری گذاشته بودیم الانم میخوایم عملی کنیم آنها میپرسن ماجرا چیه؟ او میگه قرار بیان خواستگاری برای نورسما همگی جا میخورن و نورسما میخواد باهاش حرف بزنه که میگه برن اتاق کار. بعد از رفتنشون پنبه بهشون میگه که با امید رابطه داشته که دوباره تعجب میکنن. نورسما به پدرش میگه چرا این تصمیم  گرفته که پدرش فیلمو بهش نشون میده او از حق خودش دفاع میکه و میگه که همدیگرو میخوان پدرش بهش سیلی میزنه و میگه برو حاضرشو قراره بیان. اونا آماده شدن که دوعا از نورسما طرفداری میکنه و میگه چرا کسی نظرشو نمیپرسه سپس میگه من نمیتونم تو همچین مراسمی باشم و میره اتاقش. عامر با دسته گل میره به خانه آذرخش تا با سولماز خانم حرف بزنه و میگه که میخواد باهاش ازدواج کنه سولماز میگه با بزرگ‌ترت نیومدی پس اونا هم موافق نیستن منم موافق نیستم عامر بعد از کمی حرف زدن باهمدیگه از اونجا میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا