خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی پناهم ده + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی پناهم ده را قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز، تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.
قسمت ۴۸ سریال ترکی پناهم ده
هاتف بهش میگه که اتاقتو آماده کردیم ناز با خوشحالی بهش میگه آره دیگه اینجا اتاق داری اینجیلا او بهشون میگه ممنون ولی من نمیتونم اینجا بمونم قدیر ازش میخواد زود تصمیم نگیره یکم فکر کنه هاتف تأیید میکنه و میگه آره دخترم اینجا دیگه خونه خودته زود تصمیم نگیر ناز بهش میگه بیا بریم تا فکر میکنی اتاقتو نشون بدم واست یه هدیه هم گرفتم سپس میبرتش اتاقشو نشون بده که اینیجلا میگه خیلی خوشگله خودت اینجارو آماده کردی؟ او تأیید میکنه و میگه خوشت اومد؟ اینیجلا میگه آره سپس هدیه شورباز میکنه که میبینه تو یه دستمال گردگیری یه گردنبند گذاشته اینیجلا جا میخوره و ناز میگه بیارش به همه نشونش بده اینجیلا که بهش برخورده میره سر میز شام و به هاتف میگه بابابزرگ تصمیمو گرفتم اینجا میمونم ولی سه تا شرط دارم هاتف میگه چه شرطی دخترم؟ اینیجلا میگه اولیش اینه که جمیله خانم با امینه برگردن سرکارشون هاتف قبول میکنه اینیجلا میگه دومیش اینه که هنوز کسی ازم به خاطر کارهایی که باهام کردن معذرت نخواسته هاتف میگه راست میگی دخترم سپس تک تک همه‌شون از اینجیلا معذرت میخوان که وقتی به ناز میرسه او میگه من چیکار کردم که بخوام معذرت بخوام؟ هاتف میگه تو از همه بیشتر باید معذرت خواهی کنی او آروم میگه که اینیجلا میگه نشنیدم او بلند ازش معذرت میخواد که اینیجلا رو برمیگردونه و به هاتف میگه آخریش اینه که اتاق نازو میخوام.
همه جا میخورن که هاتف قبول میکنه ولی ناز میره تو اتاقش درو میبنده و میگه تونستی بیا بگیر مته میره پیش ناز تا باهاش حرف بزنه که اینیجلا به اونجا میره و اونجا باهم دعواشون میشه که هاتف میره جداشون میکنه. مته میره پیش اینجیلا تا آرومش کنه و کوتاه بیاد از طرفی قدیر هم پیش ناز میره تا راضیش کنه کوتاه بیاد. اینیجلا پیش هاتف میره و او بهش میگه مطمئنی میخوای جمیله و امینه بیان؟ او تأیید میکنه و میگه خیلیا اینجا مقصرن نباید فقط مظلوما مجازات بشن که! سپس با قدیر میرن دم خونه مادربزرگش عفیفه و به جمیله و امینه میگه وسایلتونو جمع کنین باید بیاین با من تو اون خونه جمیله میگه من روی روبرو شدن مخصوصا با تورو ندارم! اینیجلا میگه این کارت یعنی منو تنها میزارین تو چاهی که واسم کندین! اگه میخواین ببخشمتون باهام میاین و شاهد اتفاق هایی که میوفته اونجا هستین اونا قبول میکنن…
