خلاصه داستان قسمت ۵۲ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۵۲ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۵۲ سریال ترکی شربت زغال اخته
سر میز صبحانه پنبه از دوعا میپرسه امروز چیکاره ای؟ دوعا میگه عصر فقط کلاس دارم چطور؟ پنبه میگه هیچی همینجوری پرسیدم سپس یکدفعه بچه ها تو شکم دوعا تکون میخورن که پنبه میگه، میگن اولین باری که بچه تو شکم مادر تکون بخوره مادر به هرکی نگاه کنه شبیه اون میشه خداروشکر اینجا بودی دوعا لبخند میزنه و میگه این اولین بار نبوده اولین بار پیش مادرم بودم پنبه جا میخوره و میگه خدا بخیر کنه. نورسما با دوعا حرف میزنه و میگه انگاری اینا اصلا از چیزی خبر ندارن! دوعا میگه ما فکر میکردیم پخمه ست نگو چه مارمولکی بوده! نورسما دیگه قطع امید کرده و میگه دیگه تقدیر اینه ولش کن امیدم یه روزی منو فراموش میکنه امیدوارم خوشبخت بشه دوعا سعی میکنه آرومش کنه و میگه چجوری خوشبخت بشه آخه اون تورو دوست داره! تو مدرسه مته میره پیش هم کلاسیش و میپرسه لیستو پاک کردین یا نه؟ او میگه آره ولی واسه چند نفر دیگه ام لینکشو فرستاده بودم او اسم کسانی که لینکشو واسش فرستاده بودو به مته میده. عبداله خان پیش حمدی رفته و اونجا بهش میگه که فرداشب مراسم عقد نورسما و ابراهیمو بگیرن عبداله خان قبول میکنه و زنگ میزنه به پنبه خانم و بهش اطلاع میده نورسما حسابی میترسه و چشماش پر از اشک میشه.
تو مدرسه یه پسر با اسلحه میاد و یه دانش آموزو گروگان میگیره و ازشون میخواد کسانی که لیست بهترین دخترهای مدرسه را نوشتن و همه جا تو اینترنت پخش کردن را لو بدن تا اون دانش آموزو نکشته و داد میزنه و میگه کسی نمیتونه به دوست دختر من بد نگاه کنه! آذرخش متوجه میشه و سریع میره پیشش و سعی میکنه آرومش کنه و ازش میخواد اونو ول کنه و خودشو بگیره. خبر گروگانگیری تو اینترنت پخش میشه که دوعا تو فضای مجازی میبینه و استرس میگیره و سریع به فاتح زنگ میزنه و خبر میده آنها به اونجا میرن و فاتح سعی میکنه دوعارو آروم کنه. پلیس ها به موقع میرسن و اون پسرو بازداشت میکنن و میبرن دوعا و چیمن میرن تو بغل مادرشون و خیالشون راحت میشه. بعد از مدرسه کایهان با چیمن قرار داره که مته هم باهاش میره. اونجا کایهان درباره عامر و لمان از مته میپرسه و وقتی میفهمه مادرش پولداره و میخواد بره به دیدنش کایهان فکری به سرش میزنه و وقتی مته بلند میشه که بره کایهان به بهانه هتل سریع میره و اونو تعقیب میکنه.
سر میز شام پنبه به دوعا و فاتح میگه واستون سورپرایز دارم و میبرتشون به اتاقی که واسه بچه آماده کردن. آنها اونجارو میبینن که کاغذ دیواری چشم نظر آبی و صورتی زده به دیوارها و شوکه میشن. پنبه از اینکه اونا ازش تشکر نکردن و خوششون نیومده ناراحت میشه و میره سر میز نیلای میگه من برم ببینم چجوریه و به اتاق میره که میبینه دوعا و فاتح در حال کندن کاغذ دیواری هستن نیلای سریع میره و میگه بهشون که عبداله خان به پنبه میگه سرجات بشین تو هم این کارو باهاشون کرده بودی بزار هرکاری دلشون میخواد بکنن قرار اتاق بچه اونا بشه! آذرخش پیش فاطما رفته که اونجا ماجرای صبحو بهش میگه سولماز بهش زنگ میزنه و میگه چای ریخته رو پام دارم میسوزم بیا پیشم آذرخش با دستپاچگی به اونجا میره…..