خلاصه داستان قسمت ۵ سریال ترکی پناهم ده + عکس
خلاصه داستان قسمت ۵ سریال ترکی پناهم ده را در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز، تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.
قسمت ۵ سریال ترکی پناهم ده
مته پشت ماشین از اینجیلا میپرسه که تو چرا اون شب یهو غیبت زد منو تو اون حال تنها گذاشتی! الان یهو جلوم دوباره سبز شدی! اینجا چیکار میکنی؟ اینجیلا میگه رفتم چون گفتی نمیخوای مسئولیت قبول کنی غیر از اینه؟ مته میگه تو چرا جاهامونو جابه جا کردی! مگه پسرها نباید فرار میکردن دخترها دنبالشون! تو چرا برعکسی! یه شماره ای چیزیم ازت ندارم والا که بتونم پیدات کنم! اینجیلا میگه من باید برم مته میگه فردا باید بیای سر همون قرارمون اگه نیای کل استانبولو زیر و رو میکنم تا پیدات کنم! ناز به پدرش میگه مته رفت نیست هرچی زنگ میزنم نیست! پدرش میگه پیداش میکنیم همان موقع از حرص خوردن زیاد غش میکنه. مته از اینجیلا جدا میشه و میره سراغ ناز که دارن سوار ماشینش میکنن و میرن بیمارستان. شب وقتی برمیگردن ناز از مته میخواد همونجا پیشش باشه که مته قبول میکنه. سپس اینجیلا در نبود مته میره پیش ناز و ناز بهش میگه که حواست باشه مته امشب تو اتاق مهمان مونده نه اینجا. صدای پای مته میاد که ماز ازش میخواد مخفی بشه اینجیلا میره زیر تخت. مته میخواد بخوابه که ناز میگه واقعا میخوای بخوابی؟ دلم واست تنگ شده مته میگه آره خسته ام و میخوابه.
نازخاتون رفته پیش شوهرش و باهاش حرف میزنه و راضیش میکنه تا قرارداد ازدواج بدن به ناز تا امضاء کنه. فردای آن روز اینجیلا بیدار میشه و حواسش نیست میخواد بلند بشه که سرش میخوره محکم به کف تخت مته از صدا و لرزش بیدار میشه و میگه نکنه سونامی داره میشه کنار دریاییم خطرناکه و سریع اخبارو چک میکنه و وقتی میره مسواک بزنه اینجیلا سریع از زیر تخت میره بیرون. عمه اش میبینتش و میگه چرا هنوز با لباس های دیشبتی! او میگه دیشب پیش ناز بودم مته اتاق مهمان دیگه عوض نکردم. سر میز صبحانه وقتی پدر مته میفهمه که شب گذشته نیومده به خونه عصبی میشه و از قرارداد ازدواج حرف میزنه که همه شوکه میشن و استرس میگیرن از اتفاق های احتمالی بعد از رو شدن قرارداد. ناز با اینجیلا حرف میزنه و بهش میگه که مته اینجا میمونه اینجیلا استرس میگیره و نمیدونه باید چیکار کنه. مته سر میز صبحانه میره با ناز که پدربزرگ ناز باهاش به خاطر دیر اومدنش و مونده اونجا سرزنشش میکنه….