خلاصه داستان قسمت ۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته
آذرخش که فولدرهای تو اون فلش مته خان را دیده به چیمن میگه تو میدونستی؟ خبر داشتی از محتویاتش؟ چیمن میگه نه نمیدونستم قسم میخورم آذرخش میگه تو اون فلش پر از فیلم های غیر اخلاقی از دخترهای مختلفه این جرمه! آذرخش ازش میخواد تا خودش با مته خان صحبت کنه. پنبه تو خونه در حال دعا کردنه که عبداله خان با خبر بدی از دخترش نیاد که نورسما با پدرش وارد خانه میشه و پنبه با خوشحالی بغلش میکنه. بعد از خوش آمد گفتن همه به نورسما عبداله خان میگه میشه تنهامون بزارین؟ با مادرتون و نورسما حرف دارم اونا قبول میکنن و میرن. آذرخش پیش فاطما میره تا درباره موضوع جدید باهاش درد و دل کنه. نورسما با پدر و مادرش بحث میکنه و از حسش میگه که چه بلایی سرش آوردن سپس عبداله خان میخواد حرفی که قول داده بود به پنبه بزنه را بگه که نورسما میگه نمیخواد مامانو بیشتر از این ناراحت کنیم. آذرخش به فاطما میگه نمیدونم باید چیکار کنم از هر طرف بهش نگاه میکنم نمیدونم باید چیکار کنم فاطما میگه اول مطمئن شو بعد تصمیم بگیر. شعله به خانه میره که میبینه نورسما برگشته به خونه اش سپس پیش امید میره و بهش خبر میده که نورسما رفته امید اول نگران میشه که شعله میگه نترس حالش خوبه فردا زنگ میزنیم.
چیمن فردای آن روز به مادرش میگه که نمیخواد بیاد مدرسه چون میدونه مته خان بی گناهه و نمیتونه تو چشماش نگاه کنه آذرخش میگه تو همه چیزو واسم تعریف کردی دیگه بقیه اش با منه و ازش میخواد واسه سریع حاضر بشه. نورسما به شعله زنگ میزنه و ازش تشکر میکنه و میگه که حالش خوبه و باهم درد و دل میکنن. عبداله خان پیش عامر میره که او بهش میگه داشتم با دکتر لمان حرف میزدم انگار درمانش تموم شده و مرخص شده عبداله خان خوشحال میشه که او میگه آره بیشتر برای مته خان خوشحالم دیگه مادرشو تو خونه میبینه به جای کلینیک سپس عبداله خان میگه که نورسما هم برگشت به خانه که عامر خوشحال میشه. تو مدرسه چیمن و مته خان میرن پیش آذرخش و آذرخش درباره فلش ازش میپرسه که مته خان میگه واسه من نیست فقط دیدم تو کیفمه دادم به چیمن. آذرخش ازش میخواد فکر کنه و ببینه صاحب این فلش کیه آنها در این مورد باهم بحث میکنن که در آخر آذرخش میگه این موضوع باید تو شورا مطرح بشه مته خان عصبی میشه و میگه من میگم مال من نیست بعد شما میخواین تو شورا مطرح کنین؟ اصلا خودم میرم پیداش میکنم و از اتاق میره.
مته خان عصبیه که چیمن رفته پیشش و میگه انقدر خودخوری نکن! مته خان میگه ندیدی مامانت چیکار میخواد بکنه؟ چیمن میگه نترس من پیشتم اگه مال تو نیست پس اتفاقی نمیوفته سپس ازش میخواد تا بلند بشه که برن پرسجو کنن که بفهمن مال کی بوده سرنخی پیدا میکنن یا نه. دوعا میره پیش نورسما و بهش میگه خوشحاله که میخواد دوباره خطاطیشو ادامه بده سپس نورسما میگه خوشحالم که رابطه ات با فاتح به خاطر من خراب نشده دوعا میگه احتیاجی به تو نیست اون خودش به تنه خراب میکنه سپس ماجرای کارآموزیشو بهش میگه که نورسما هم حق میده هم نمیده. دوعا میگه فاتح واسم سورپرایز داره اومده دنبالم و میره. فاتح دوعارو برده به نمایشگاه ماشین و میگه میخوام ماشینی که دوست داشتی واست بخرم به عنوان هدیه دوعا خوشحال میشه و به داخل میرن. زنی که تو نمایشگاه هست از فاتح خوشش اومده و بهش زل زده که دوعا متوجه میشه. عبداله خان به نورسما زنگ زده و میگه باهم تو ساحل قدم بزنیم؟ نورسما قبول میکنه….