خلاصه داستان قسمت ۶۷ سریال ترکی قهرمان + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶۷ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.
خلاصه داستان سریال ترکی قهرمان
فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…
قسمت ۶۷ سریال ترکی قهرمان
حلیم و افرادش بعد از اینکه حسابی ظفر را کتک می زنند به او فرصت ۴۸ ساعته می دهند که پول ها جور کند وگرنه این بار خانواده اش را اذیت خواهند کرد. فیرات هرچقدر سعی می کند یامان را به هوش بیاورد نمی تواند و با نگرانی به الیف می گوید که به امبولانس زنگ بزند و انها استاد را فورا به بیمارستان می رسانند. دکتر او را معاینه می کند و می گوید که احتمالا به خاطر فشار هوا و اکسیژن حالش بد شده اما باید برای دیدن نتیجه آزمایش ها تا ۴۸ ساعت در بیمارستان بمانند. یامان اصرار می کند که حالش خوب است و می خواهد مرخص بشود اما فیرات این اجازه را به او نمی دهد و می گوید که سلامتی او از همه چیز مهم تر است. وقتی فیرات در اتاق نیست، یامان به الیف می گوید: «من میدونم حالم بده. بیماری قلبی دارم ولی وقتی دکتر فردا نتایجو به تو گفت، تو به فیرات بگو که حالم خوبه. من باید تو این مسابقه پیش پسرم باشم الیف. » الیف با اینکه برایش سخت است این کار را بکند اما قبول می کند. نسلی وقتی ظفر را زخمی و خونین می بیند با نگرانی سعی می کند بپرسد که چه شده اما ظفر که عصبانی است جوابی نمی دهد. کمی بعد سلوی هم به خانه ی انها می آید و با سر و وضع زخمی ظفر روبرو می شود و با نگرانی از او می پرسد که قضیه چیست؟ و بعد یادداشت و کدی که ظفر قبل از مسابقه به او داده بود را روی میز می گذارد و دلیلش را می پرسد. ظفر می گوید: «مگه بهم نگفتی اگه دوستم داری به خاطرم بجنگ؟ منم دارم همین کارو میکنم. تو بهم اعتماد کن و نگران چیزی هم نباش.»
سونا وقتی متوجه تمرینات سبک کرم می شود از او می خواهد که این کار را دیگر تا وقتی که حالش بهتر نشده انجام ندهد چون برایش خطرناک است. از طرفی هم نسلی به کرم می گوید که بهتر است سونا را هم در جریان این تمرینات بگذارند اما کرم می گوید که لازم نیست. سونا که به ان دو شک کرده، نسلی را کنار می کشد و می گوید که مراقب کرم باشد و نگذارد این تمرین ها را سرخود انجام بدهد چون ممکن است خطرات جبران ناپذیری برایش داشته باشد. سونا در اخبار در مورد مسابقه ی قفقاز و مدیر برنامه ی جدید او الیف که مدام کنارش است می شنود و اعصابش بهم می ریزد. او به تانسل زنگ می زند و از او می خواهد که فورا اطلاعاتی در مورد الیف به دست بیاورد چون نمی خواهد او بیشتر از این نزدیک عزیزانش باشد. فیرات برای اینکه به تمریناش ادامه بدهد و عقب نماند، وسایل تمرین را به اتاق یامان می آورد و با کمک او همه تمریناتش را هرچند سخت انجام می دهد. ظفر به کادو می گوید که می خواهد دوباره وارد مسابقات قفس بشود چون هرطور شده باید پول حلیم نزول خور را جور کند.
یامان وقتی می بیند که الیف در اتاق نیست، به فیرات می گوید: «یه چیزی هست که میخوام بهت بگم. دوست نسلی که وکیله بعد از مرگ درویش بهم زنگ زد و یکم باهم حرف زدیم…یه نامه بهم داد. » همان موقع الیف وارد اتاق می شود و یامان حرفش را قطع می کند. یامان قصد داشت بگوید که وکیل به او نامه ای داده بود که درویش در آن اعلام کرده بود که همه اموال و دارایی اش را به اسم گونش کرده است. کادو و ظفر پیش بکیر می روند تا مسابقه ی دیگری برای ظفر جور کنند. بکیر می گوید که این بار حریف جوانی برای او در نظر گرفته و همین فردا هم مسابقه است. کادو به این پیشنهاد اعتراض می کند اما ظفر فورا قبول می کند و به حرف های کادو هم توجهی نشان نمی دهد. بکیر می گوید که اگر این مسابقه را برنده بشود ۱۰۰ هزار لیره به او خواهد داد. کادو برای اینکه ظفر را منصرف کند می گوید: «لقب این یارو کوهه! هرسال برای این یارو یه رقیب پیدا میکنن که اونم یا میکشه یا میبره تو کما. » ظفر می گوید که خودش خوب میداند چطور او را شکست بدهد.
وقتی یامان خواب است، فیرات پیش او می رود و می گوید: «خوشحالم که اینجایی و کنارمی… به خاطر همه چی ممنونم بابا… به هیچ وجه منو ول نکن و جایی نرو. » دکتر به الیف می گوید که یامان باید زودتر عمل بشود اما وقتی یامان می گوید که نمی تواند فیرات را به خاطر این موضوع در مسابقه تنها بگذارد، دکتر میگوید پس باید رژیم غذایی مناسبی داشته باشد اما بلافاصله بعد از مسابقه باید عمل کند. یامان هم قبول می کند الیف همانطور که به یامان قول داده به فیرات می گوید که استاد یامان می تواند مرخص بشود. وقتی آنها به کلبه شان در جنگل برمی گردند، الیف از یامان می پرسد که آیا درویش را قبل از مرگش دیده یا درویش به او حرفی زده بوده یا نه؟ یامان هم می گوید نه.