خلاصه داستان قسمت ۶ سریال ترکی بهار + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز به‌عنوان تهیه‌کننده این مجموعه شناخته می‌شود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روز‌های فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش می‌شود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانه‌دار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی می‌شود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و می‌گوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!

قسمت ۶ سریال ترکی بهار
قسمت ۶ سریال ترکی بهار

قسمت ۶ سریال ترکی بهار

بهار تو فضای مجازی متوجه میشه که رنگین دوست دختر سابق تیمور هم تو همون بیمارستانی کار میکنه که تیمور اونجاست اونم ۳ ساله! بهار جا میخوره و تصمیم میگیره برای رفتن به اون بیمارستان واسه کار تو بخش رنگین درخواست بده. بهار به اداره ثبت احوال میره و با جوازی که از دادگستری گرفته درخواست میکنه که با فامیلی خودش بهش کارت شناسایی بدن. سپس بعد از ثبت شدن فامیلیش میره برای آزمون ورودی به بیمارستان درخواست میده. هما به بهار و برادرش خبر خوشحال کننده ای میده و میگه که تو مسابقه برنده  شدم و با بهار خوشحال میشن و همدیگرو بغل میکنن. سپس به مادرش زمان اهداء جایزه را میگه و ازش میخواد که حتما بیاد. از شانس بهار روز اهداء جایزه با آزمونش یکیه و نمیتونه بره هما هرچی منتظرش میمونه میبینه نمیاد و ناراحت میشه. نمره آزمون بهار میاد و او با دیدن نمره اش حسابی خوشحال میشه و به خودش میگه بهت افتخار میکنم بهار! تو بیمارستان پرونده درخواست دستیاری بهار میره زیر دست دکترهای بخش و با دیدن نمره اش خوششون میاد که رنگین با دیدن اسم بهار جا میخوره و با گفتن بیماریش سعی میکنه اجازه نده اونجا استخدام بشه.

سپس رنگین با تیمور حرف میزنه درباره این تیمور هم شوکه میشه. بعد از چند ساعت به بهار زنگ میزنن و میگن به خاطر پیوند کلیه و دوره نقاهت نمیتونیم قبولتون کنیم بهار ناراحت میشه و بهم میریزه. تیمور چون خبر داره که قبول نشده با انرژی و خوشحالی به خونه میره. شب هما وقتی به خونه رفته از اتاقش بیرون نمیاد و مادرش میره پشت در تا باهاش آشتی کنه اما او قبول نمیکنه و میگه برو هیچی نمیخوام دیگه. فردای آن روز بهار میره پیش دکترش و بهش میگه که نمره خوبی گرفتم ولی به خاطر عملم قبول نکردم دکتر میگه به منم پیشنهاد همکاری داده بودن بهار میگه چه باحال باهم همکار میشدیم ولی نشد دیگه. دکتر میره بیمارستان و درباره پیشنهادی که بهش داده بودن حرف میزنه و میگه شرط دارم تیم خودمو خودم انتخاب میکنم و به پرونده بهار نگاه میندازه. بهار با چاعلا در حال رفتن به مسافرت برای استراحت هست که تو فرودگاه میگه بهش رنگین هم تو اون بیمارستان بود و چاعلا میفهمه اصرارش واسه اون بیمارستان به خاطر رنگینه. از بیمارستان زنگ میزنن و میگن برای مصاحبه کاری بره او خوشحال میشه و سریعا میره سمت بیمارستان. اونجا درباره بهار ازش میپرسن که او مبگه شوهرم چند وقت پیش مرده تو تصادف تیمور سرفه میکنه سپس درباره بیماریش کنی حرف میزنه و سپس رأی گیری میکنن که سه به سه میشن و  رأی نهاییو رنگین باید بده که بهش میگه خوشحال میشیم به جمعمون بپیوندی بهار خوشحال میشه که تیمور جا میخوره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا