خلاصه داستان قسمت ۷ سریال ترکی بهار + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۷ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز به‌عنوان تهیه‌کننده این مجموعه شناخته می‌شود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روز‌های فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش می‌شود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانه‌دار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی می‌شود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و می‌گوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!

قسمت ۷ سریال ترکی بهار
قسمت ۷ سریال ترکی بهار

قسمت ۷ سریال ترکی بهار

بهار وقتی تو مصاحبه قبول شده همه بهش تبریک میگن و او حسابی خوشحال شده. بهاز از بیمارستان بیرون میزنه که تیمور دنبالش میره. تو لابی تیمور ماجرای بهارو میگه و ازش میخواد که جوری رفتار نکنه که اونو میشناسه چون مادرش فامیلیشو عوض کرده و میره که آراد جا خورده. تو ماشین بهار با چاعلا در حال حرف زدنه و او خیلی واسه بهار خوشحاله آنها در حال ذوق کردنن که بهار میگه بعدا میام پیشت و تلفنو قطع میکنه که تیمور با ماشین جلوی راه تاکسیو میگیره و بهار پیاده میشه سپس تاکسی را راهی میکنن تا بره. تیمور با بهار بحث میکنه و ازش میخواد تا منصرف بشه و به خاطر عوض کردن اسمش دعوا میکنن بهار میگه مگه تو نگفتی تو این راه تنهام؟ خوب منم همین کارو کردم سپس بعد از کمی بحث و دعوا راهشونو از هم جدا میکنن و میرن. تیمور به بیمارستان برگشته و با رنگین میرن جای همیشگیشون که باهم حرف بزنن اونجا رنگین بهش میگه که شنیدم دکتری که تازه اومده کارهای مصاحبه اش را انجام داده سپس بعد از کمی حرف زدن میرن سر کارشون. نورا رفته پیش دوستش که اونجا دوستش بهش میگه کیفی که دستته تقلبیه و بهت انداختن نورا حسابی بهم میریزه و از اونجا میره. بهار به خانه رفته که نورا باهاش دعوا میکنه.

بهار میگه چیشده؟ او میگه که خیلی سرخود شدی! هم میری فامیلیتو عوض میکنی، دستیار میشی و به دکتریت برگشتی! کیف منم دزدیدی؟ سپس به خاطر خانواده اش که از کجا به این زندگی رسیده بحث میکنه و سرکوفت میزنه بهار جوابشو میده و مثل همیشه ساکت نمیمونه و با عصبانیت از خونه بیرون میره. او پیش مادرش میره تا باهمدیگه کمی حرف بزنن. نورا استرس گرفته و هرچی به بهار زنگ میزنه میبینه جوابشو نمیده او به تیمور زنگ میزنه و میگه گند زدم بیا سریع خونه. او ماجرارو واسش تعریف میکنه و میگه که اگه میخوایم به این زندگی راحتمون ادامه بدیم باید بهار برگرده خودش نمیدونه ولی ما میدونیم که این خونه و اموال واسه اونه و پدرت به اون بخشیده! اگه بخواد طلاق بگیره چی؟ تیمور میگه فکرشم حالمو بد میکنه سپس میره سمت خونه مادر بهار. او با یه جعبه شکلات میره اونجا و ازش معذرت خواهی میکنه و میگه که از کارش حمایت میکنه او خوشحال میشه و بغلش میکنه سپس به خانه برمیگردن که به محض ورودش به سالن اونا سورپرایزش میکنن و دکتر شدنشو جشن میگیرن نورا هم معذرت میخواد و همو بغل میکنن…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا