خلاصه داستان قسمت ۹۰ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۹۰ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۹۰ سریال ترکی شربت زغال اخته
عامر پیش دکتر رفته و او بهش میگه بعد از تصادف حبابی در مغزت ایجاد شده که اگه بخواهیم عملش کنیم خیلی ریسک داره ولی میتونی باهاش به زندگیت ادامه بدی اما باید بدونی مثل یک بمب میمونه و هر لحظه امکان داره بترکه عامر مدتی با خودش خلوت میکنه و تصمیم میگیره اینو به کسی نگه سپس به آذرخش و مته خان میگه همه چیز رو به راهه و جای نگرانی نیست. دوعا میخواد جمره را به مطب دکتر ببره برای معاینه شعله او را همراهی میکنه و با ماشین میرساندش فاتح که از قبل میدونست اون روز، روز معاینه دخترش هست خودشو به جلوی ساختمان پزشکان میرساند و به دوعا میگه من پدر این بچه هستم و میخوام بیام بالا. وقتی خبر سلامت بچه را میگیرند با همدیگه از مطب خارج میشن و دوعا به فاتح میگه دیگه تنهامون بزار و با شعله از اونجا میرن. فاتح که دوست داره زن و بچهاش پیش خودش باشند احساس میکنه شعله مانع برگشت دوعا به خانه میشه.
همان روز نورسما به دیدن ارطغرل خان میرود و او با مهربانی باهاش رفتار میکنه ازش میخواد متواضعانه روی آثارش کار کنه. نورسما پیش شعله میره و ماجرا را برایش تعریف میکنه سپس میگه امروز من تابلوهام فروش رفت ولی همیشه که اینجوری نیست! من برای اداره خونه به یک کار ثابت احتیاج دارم. چیمن در آزمون ورود به دانشگاه رتبه خوبی گرفته و مادرش بهش افتخار میکنه از طرفی مته خان رتبه خوبی نگرفته و تصمیم گرفته برای سال بعد بخونه. عامر هنوز با مریضیش کنار نیومده و تصمیم گرفته برای تغییر حال و هواش شب به خانه عبدالله خان برود سپس وقتی با او تنها میشه ازش میخواد در زمان نبودش از آذرخش و مته خان به خوبی مراقبت کنه و هواشونو داشته باشه عبدالله خان که ترس افتاده به جونش ازش میخواد این حرفارو نزنه.
سپس عامر پیش فاتح میره و ازش میخواد صبوری کنه فاتح میگه دلم میخواد زن و بچهام پیش خودم باشن سپس ازش میخواد با آذرخش خانم صحبت کنه تا راننده و ماشینی در اختیار دوعا بذارند که رفت و آمدش سخت نباشه عامر قبول میکنه که حرف بزنه. کایهان با لمان صحبت میکنه و با چرب زبانی بهش میگه در دوران جهالتم با دوستهای نابابی بودم که چند تا کار خلاف کردم اما از اون کارها مدارکی عمر داره که هر لحظه امکان دارد ازشون استفاده کنه سپس ازش میخواد تا اون مدارکو از چنگ عامر در بیاره لمان قبول میکنه…