خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۹۷ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۹۷ سریال ترکی شربت زغال اخته
شعله به رستوران رفته اما هرچی منتظر میمونه روزگار به آنجا نمیاد سپس از رستوران بیرون میاد. اونالها با ارطغرل قرارداد تجاری بستند به خاطر همین عامر با ارطغرل قراره شام گذاشته و حین غذا خوردن بهش میگه چند هتل در آلمان دارند که قرار است فردا به آنجا برود برای سرکشی ارطغرل میگه اتفاقاً منم آلمان زیاد میرم و میام تازگیا با یک کارخانه شکلات و بیسکویت قرارداد بستم عامر ازش دعوت میکنه تا با همدیگه به آلمان برن ارطغرل قبول میکنه و میگه خوب میشه منم یک سر به فرانکفورت میرم. عامر به آذرخش زنگ میزنه و باهاش صحبت میکنه سپس از دلتنگی بهش میگه که آذرخش میگه منم دلم واست تنگ شده اما نمیتونم دخترمو ول کنم باید بهم زمان بدی عامر میگه وضعیتو درک میکنم. فردای آن روز دوعا و آذرخش به بیمارستان پیش دکتر میرن که در پارکینگ یک زن با دوعا بحث و دعوا میکنه و بیدلیل از پشت به ماشین او میزند دوعا حسابی عصبانی میشه آذرخش او را کنترل میکنه.
بعد از رفتنشان اون زن به فاتح زنگ میزنه و میگه که حسابی عصبانیش کردم میرم برای مرحله بعدی نقشه. دوعا و آذرخش حین عبور از گیت بیمارستان برای دوعا برای چندمین بار صدای اخطار در میاد که نگهبان ازش میخواد هرچی فلز داره در بیاره اون زن پشت سرش ایستاده و به دوستش جوری که دوعا بشنوه میگه نه رانندگی بلده نه نمیدونه حتی که نباید فلز با خودش همراه داشته باشه! دوعا از کوره در میره و دیگه نمیتونه خودشو کنترل کنه و میخواد به طرفش حمله کنه که آذرخش جلوشو میگیره و بهش میگه کارهای واجبتری داریم و به بالا میرن. بعد از معاینه دکتر آذرخش بهش میگه دختر من دانشجوی پزشکی اونم با بورسیه کامله اما بهش تهمت عدم صلاحیت روانی زدن! دوعا به دکتر میگه من یه زنیام که به خاطر عشقم با همه خانوادهام با تمام مخالفتها ایستادم اما همسرم بهم خیانت کرد یه بچهام حین زایمان مرد و اون یکیو ازم گرفتن و بهم میگن که روانی!
و ازش کمک میخواد که دکتر میگه من نمیتونم از روی احساسات قضاوت کنم چون پای یک نوزاد در میونه چندی قبل با یه زن دعواتون شده برین و هفته بعد بیاین. آنها از مطب بیرون میان و دوعا با کلافگی رو نیمکت میشینه و میگه احساس میکنم عمدی در کاره نمیشه همه این اتفاقها پشت سر هم بیفته دارم کم میارم! آذرخش سرش داد میزنه و میگه تو حق نداری به خاطر همه سختیهایی که کشیدی، خانوادت و حتی بچهات و من نباید کم بیاری هرچی شد دوباره باید سر پا بشی! جشن حجاب نیلای در رستوران شروع شده و سولماز به خاطر دلخوری که بین آنها هست ترجیح میده در آشپزخانه بماند…