خلاصه داستان قسمت ۶۲ سریال ترکی قهرمان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶۲ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.

قسمت ۶۲ سریال ترکی قهرمان

خلاصه داستان سریال ترکی قهرمان

فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…

قسمت ۶۲ سریال ترکی قهرمان

موجلا یامان را گوشه ای می برد و می گوید که حامله است. یامان می پرسد که اینبار واقعیت دارد یا نه؟ موجلا هم با خوشحالی تایید می کند. الیف به ملاقات روزگار می رود و از او می خواهد آدرس صندوق را به او بدهد چون به پول نیاز دارد. اما روزگار می گوید به شرطی که او را از زندان بیرون بیاورد این کار را خواهد کرد. الیف می گوید که این کار غیرممکن است اما روزگار حرف آخرش را می زند و می رود. تانسل خوشحال از این که همه اطرافیان فیرات کم کم به سمت او می آیند خوشحال است. او تصمیم می گیرد ظفر را هم از او دور کند. به دیدن ظفر می رود و می گوید که می خواهد مربی کرم برای مقابله با استایگر او باشد و در ضمن فرصت مناسبی است که ظفر دوباره به چشم بیاید. ظفر به او اعتمادی ندارد چیزی نمی گوید اما به فکر فرو می رود. سونا وقتی متوجه می شود که کرم واقعا قرار است با استایگر مسابقه بدهد به او زنگ می زند تا از این کار منصرفش کند اما کرم به او توجهی نمی کند و سونا در تصمیمش برای رفتن به ازمیر مصمم تر می شود چون دیگر کسی در استانبول به او احتیاجی ندارد. او استعفا نامه اش را می نویسد و اشک می ریزد.

در نبود ظفر، یامان دوباره تمرین به بچه ها را شروع می کند. از طرفی همان شب نسلی با یاداوری لحظاتش با کرم، یکی یکی عکس ها و نامه هایی که در نوجوانی برای فیرات نوشته بود را می سوزاند و از این کارش خوشحال می شود. وقتی خبر مسابقه ی کرم با استایگر به گوش او هم می رسد، او پیش کرم می رود و با دیدن او به سمتش می رود و محکم در آغوشش می گیرد. کرم از اینکه نسلی کنارش است خوشحال می شود. نسلی به او می گوید: «اومدم بهت بگم که هر تصمیمی بگیری باهاتم… » کمی بعد هم می گوید که علاقه اش به فیرات علاقه ای بچگانه بوده و از او می خواهد گذشته را دور بریزند چون واقعا دوستش دارد. کرم هم خوشحال می شود و قبول می کند. ظفر همان شب به تانسل زنگ می زند و می پرسد: «با قبول پیشنهادت همه بدهی هام صاف میشه؟ » تتانسل این قول را می دهد و ظفر قبول می کند. صبح جلوی مغازه ی سلوی می رود تا ناراحتی ای که بوجود امده را از دل او دربیاورد. اما سلوی خیلی ناراحت است و معذرت خواهی او را قبول نمی کند و می گوید: «از این به بعد هرکی به کار خودش! » ظفر از این حرف او به شدت ناراحت و عصبانی می شود و فریاد می زند: «تو فکر میکنی من خوشم میاد مشکل پشت مشکل رو سر من میریزه؟! » سلوی می گوید: «من فقط بهت میگم که باید مجادله کنی و پشت مشکلاتت قایم نشی! » ظفر از او می خواهد که بیشتر از این حرفی نزند چون آخر این دعوا خوب تمام نمی شود و می رود. سلوی هم گریه می کند.

یامان به سرهات می گوید که موجلا اینبار واقعا حامله است. سرهات باور نمی کند اما یامان او را قانع می کند. فیرات نگران حال کرم است و سعی می کند به او زنگ بزند تا از این کار منصرفش کند اما یامان به او می گوید که این تصمیم کرم است و هیچ کاری نمی توانند بکنند تا او منصرف بشود و باید خودش تجربه کند. کادو به سرعت خودش را به باشگاه می رساند و خبر اینکه ظفر برای تانسل کار می کند را می دهد. همه از این تصمیم ظفر متعجب می شوند و فیرات سعی می کند به او زنگ بزند تا از زبان خودش بشنود. از طرفی ظفر سراغ کرم می رود و می گوید: «من باید با تو چیکار کنم؟ باید برای بردن مقابل استایگر معجزه کنیم! » کرم می گوید باور دارد که به کمک ظفر می تواند در این مسابقه برنده بشود… تا چند روز دیگر، کرم همه مسابقات قبل از استایگرش را برنده می شود و بالاخره روی کنفرانس خبری با استایگر فرا می رسد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا