خلاصه داستان قسمت ۵۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۵۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۵۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۵۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

فریس با محمت تو آژانس حرف میزنه که با ملکه ی سینمای ترکیه پریهان ملاقات کنه و درباره کار حرف بزنن که محمت قبول نمیکنه و میگه من با فیلم های پریهان بزرگ شدم ولی وقتی اولین فیلممو خواستم بسازم منو پس زد کل رویاهام داغون شد من افسرده شدم. سرکان به اتاق دستیارها میره و میگه چند دقیقه دیگه جلسه داریم شما هم باید باشین و میره. گولین و امراه استرس میگیرن و میگن نکنه اخراج شدیم؟ دجله میگه مثبت اندیش باشین بچه ها شاید حقوقمونو میخوان زیاد کنن گولین میگه نه بابا عمرا، همان موقع سرکان برمیگرده و میگه راستی درباره حقوقتون، حقوقتون کم نمیشه و همین امروزم عیدیاتون واریز میشه، همگی خوشحال میشن.

تو جلسه سرکان میگه میخوام از نیروی جوان استفاده کنم برای آژانس تا الان ۱۰ تا کاندید داریم برای مدیر برنامه و از امراه نظرشو میپرسه، امراه میگه منم دوست دارم تست بدم البته با اجازه ی آقا چینار، چینار قبول میکنه. از گولین میپرسه، گولین میگه من با کار کردن با آقا کراج راضیم، از دجله میپرسه که دجله هم میگه نه مرسی که فریس میگه البته دجله با امیر کار میکنه. بعد از جلسه چینار میره پیش فریس و میگه تو جلسه عصبی بودی؟ چرا؟ فریس میگه شماها عصبی نبودین؟ چینار درباره سرکان حرف میزنه و فریس نسبت بهش عصبی میشه، از رفتار های فریس چینار متوجه میشه که بینشون چیزیه و ازش میپرسه تو از سرکان خوشت میاد؟ فریس با جدیت انکار میکنه که چینار میگه با این رفتارت شکم به یقین تبدیل شد دیگه، فریس میگه خب آره یخورده خوشم میاد ولی هرچی بود تموم شد دیگه.

دجله و امیر پیش کارگردان سینان میره و به امیر میگه برای تعیین کاراکترها و فیلمیرداری باید بری آمریکا، دجله میگه خیلی خوبه ولی امیر یخورده دودل میشه که باید همه چیزو ول کنه و از دجله دور بشه و وقتی به آژانس میرن دجله و فریس بهش میگن که این موقعیت خیلی خوبه و میتونه زندگیتو از این رو به اون رو بکنه برای حرفه ات سکوی پرتابیه. کراج دجله را صدا میکنه تا باهاش حرف بزنه‌. دجله میپرسه چیشده؟ کراج میگه فقط میتونستم به تو اعتماد کنم و بهش میگه ۴ سال پیش محمت وقتی اولین سناریوشو نوشت فرستاد تا پریهان توش بازی کنه من چند صفحه اولشو خوندم دیدم جذبم نکرد خوشم نیومد به خاطر همین از طرف پریهان ایمیل دادم به محمت که تو این فیلمش بازی نمیکنم اونا الان همدیگرو ببینن میفهمن که کار من بوده دجله میگه اینجوری پریهان خانمو قطعا از دست میدین و آقا سرکان اخراجتون میکنه. ح

الا باید چیکار کنیم؟ کراج به دجله میگه نباید بزاری محمت راضی بشه که با پریهان ملاقات کنه دجله استرس میگیره و میگه فریس خانم منو اخراج میکنه کراج میگه آره ریسکه اصلا ولش کن انگار نه انگار چیزی شنیدی برو به کارت برس. فریس با محمت قرار گذاشته تا دوباره درباره قرار با پریهان باهاش حرف بزنه دجله تلاششو میکنه تا قید ملاقاتو بزنن ولی موفق نمیشه و محمت و پریهان باهم قرار میزارن. این خبرو دجله به کراج میده و میگه من همه تلاشمو کردم کراج میگه یاید ببینیم کاری میشه کرد یا نه. کراج با پریهان حرف میزنه تا قید کار با محمت را بزنه که همان موقع فریس زنگ میزنه به پریهان و باهاش برای قرار میزاره، کراج به دجله زنگ میزنه و جلوی پریهان وانمود میکنه که با گولین داره حرف میزنه و خبر میده که ما داریم میایم اونجا، دجله میگه الان یه کاری میکنم.

دجله به محمت زنگ میزنه و میگه پریهان خانم وقتشون پره بهشون زنگ زدم گفتن نمیتونن سر قرار بیان فریس خانمم یه قرار کاری داره امروز وقت نمیکنه باهاتون ملاقات کنه اگه کار داشتین بهشون زنگ نزنین، محمت عصبی میشه ولی تصمیم میگیره به آژانس بیاد. کراج به پریهان میگه محمت واسش کار پیش اومده امروز نمیتونه ببینتت. محمت به دفتر فریس میره و بهش ماجرارو میگه فریس کلافه میشه   میگه الان خودم بهش زنگ میزنم فریس با پریهان حرف میزنه و برای فردا ساعت ۱۱ قرار میزاره. دجله پیش کراج میره و میگه الان باید چیکار کنیم؟ کراج میگه کاری نمیتونیم بکنیم دیگه باید ببینیم چی میشه. کاندیدای مدیر برنامه ها به آژانس میان که گولتن و امراه و دجله با نقشه هایی که میکشن باعث رد شدنشان می شود. همسایه باریش سگش را به مدت ۲ روز پیش باریش میزاره ‌که ازس مراقبت کنه، باریش عکسشو برای دجله میفرسته و دجله با دیدنش ذوق میکنه.

باریش به دجله زنگ میزنه و میگه من باید برم بیمارستان دوستمو ببینم بستریه و به دجله میگه تو میای از این سگه ۲ ساعت نگهداری کنی تا بیام؟ دجله میگه من مشکلی ندارم ولی کار داریم باید ببینم فریس خانم مشکل نداره یا نه و میگه احتمال میدم که قبول کنه. دجله ماجرای سگ و نگهبانیو به فریس میگه، فریس قبول نمی‌کنه و میگه قرار داریم باید بریم به قرارمون برسیم موقع رفتن دجله میگه همه فکرم پیشه سگه هستش اگه اتفاقی واسش بیوفته چی؟ اگه دستشویی کنه یا فرار کنه چی؟ فریس قبول میکنه میگه خیلی خوب اول میریم دم در خونه باریش سگو میگیرم بعد میریم دنبال کارامون دجله خوشحال میشه‌. باریش که نگداری از سگ یه بهونه ای بیش نبوده تا دجله را به خانه اش بکشد و تمام خونه را با شمع تریین کرده و منتظر دجله میمونه.

بعد از مدتی متوجه میشه که یه نفر داره کلید میندازه تا بیاد تو که میره درو باز میکنه که با دجله روبرو میشه و لبخند بر روی لباش میشینه از پشت دجله باریش چشاش به فریس می افتد و جا میخوره. فریس با دیدن اونجا میگه آهان اینجوری میخواستی با دوستت تنها بشی اره؟ و فریس میپرسه که کی هست حالا؟ دجله سریعا میگه آسلیهان دیگه کی میتونه باشه، فریس میخنده و میگه خیلی خوبه بالاخره آسلیهان تونست دلتو ببره و تلفنش زنگ میخوره و میگه من دم در منتطرم و میره. دجله یواشکی به باریش میگه خیلی خوشگل شده اینجا و ازش خداحافظی میکنه. فردای ان روز، موعد قرار پریهان و محمت فرا میرسه . محمت به پریهان میگه قبل از هرچیزی میخوام تست بگیرم کراج عصبی میشه میگه از پریهان میخوای تست بگیری؟ پریهان میگه اشکالی نداره و فریس میگه کراج ما بهتره بیرون باشیم و میرن…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا