خلاصه داستان قسمت ۶۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدیها، جنگها و تلاشهای کارکنان صنعت سینما را به تصویر میکشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۶۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
تو اون تاریکی دجله متوجه میشه یک نفر توی خانه اش اومده، دجله چند دقیقه بعد با سرکان مواجه میشه. سرکان بهش میگه فکر کردی میتونی از دست من فرار کنی؟ من اصلا با تو کاری نداشتم ! طرف حساب من تو نبودی باریش بود ولی تو خودتو انداختی وسط و همه چیزو خراب کردی. دجله سعی میکنه که از پنجره فرار کنه ولی سرکان جلوشو میگیره و باهاش درگیر میشه که تو اون لحظه باریش از راه میرسه و پشت سر هم به سرکان مشت میزند و بعد از بیهوش کردن او دجله را در آغوش گرفته و مطمئن میشه که حالش خوبه. باریش و دجله، سرکان را به کلانتری میبرند و از آن طرف به فریس و برن و کراج خبر می دهند. کراج با عجله وارد اتاق می شه تا از خوب بودن حال دجله مطمئن بشه. برن وقتی پدرش را باد دجلا میبینه کمی حسودی میکنه ولی سرکان شکایت میکنه و هر چه اتفاق افتاده را روی برگه مینویسه تا شکایتش ثبت بشه از آن طرف برن میاد و میگه من می خوام ازش شکایت کنم.
جلوی در کلانتری همه ایستادن. کراج به دجله میگه باید از این خونه بری خودم میگردم دنبال یه خونه ای که نگهبان داره، دجله میگه احتیاجی نیست قفل در را عوض می کنیم ولی کراج حرف خودشو میزنه، دجله که میبینه پدرش گیر داده بهش میگع درباره عوض کردن خونه بعدا با صحبت میکنیم، کراج قبول میکنه و بهش میگه پس لااقل امشب تنها نمون من میام اونجا. دجله خوشحال میشه و میگه باشه بیا. همان موقع سرکان به همه مدیر برنامه ها و دستیار ها پیام میفرسته که یک جلسه فوری داریم سریع همه توی اتاق جلسه جمع بشوند. دجله به باریش پیام میده و میگه نگرانم نباش امشب پدرم میاد پیشم و الانم یه جلسه فوری سرکان گذاشته و باید بریم آژانس. وقتی همه تو اتاق جلسه جمع شدن، سرکان وارد میشه و میگه تا دو روز آینده هر کاری که دارین بذارین کنار چون یه کار واجب تر. داریم و همان لحظه گلبن وارد اتاق میشه و همگی از دیدنش ذوق می کنند گلبن یک سوپر استار ترکیه است. گلبن به همه آنها میگه همتون میدونین که من یک سال است که هیچ منیجری ندارم بیست سال بود که با یه نفر کار میکردم و وقتی به هم خورد دیگه با هیچکس دیگه ای قرارداد نبستم.
دوتا منشی داشتم که یکیشون نقل مکان کرد به یه شهر دیگه و اون یکی حامله ست تا ۶،۷ ماه دیگه خبری ازش نیست، فکر میکردم میتونم تنهایی از پس کارها بر میام ولی الان دو روز است که همه کارها به هم گره خورده. ازتون میخوام که کمکم کنید. چیزهایی درباره اینجا شنیدم، از کارهایی که از پسش بر اومدین اگه بتونید بهم کمک کنین و من به همه کارهایم تو دو روز آینده برسم و هیچ مشکلی پیش نیاد با همین آژانس شروع به کار می کنم. کراج ازش فهرست کارها و برنامه های روز آینده اش را می خواد و با دیدن لیست بلند و طولانیش همه آنها شوکه میشن و فریس با تعجب میگه این فقط برنامههای دو روز آیندته؟ گلبن تایید می کنه و میگه بله الان به صورت خلاصه براتون توضیح میدم. گلبن بعد از توضیح دادن برنامه هایش از آژانس میره. سرکان میاد و میگه فعلاً برین استراحت کنید فردا پنج و نیم صبح باید استارت کار را بزنیم. یکسری بسته های جدید برای کراش و فریس میاد و جولیده آنها را به اتاق شان می برد و با مرتب کردن اتاق شان پاکتی که سرکان برای شان فرستاده بود و حاوی عکس های دجله و باریش بود، به صورت اتفاقی زیر تمام بسته ها قرار می گیرد.
فردای آن روز همه آنها تو اتاق جلسه جمع می شوند و برنامه ها رو بین خودشان تقسیم می کنند.دجله و گولین و امراه کارهایشان را با هم مرور می کند و هر کی به یک سمتی میره. برنامه دجله به این صورت است که باید همراه گلبن خانوم به کلاس پیلاتسش بره و هم زمان مصاحبه اینترنتی او را هم هندل کنه جوری که مربیش نفهمه. گولین باید بره از عایشه سوال هایی که قرار است در مصاحبه ازش پرسیده بشه را بگیرد و به گلبن تحویل بده، به خاطر همین به دم در خانه اش میره ولی هرچی در میزنه کسی در را باز نمیکنه تا اینکه نگهبان ساختمان بهش میگه عایشه خانم آنقدر خوابش سنگینه که به راحتی در را باز نمیکند حتی یکبار به پلیس زنگ زدیم تا تونستیم وارد خانه اش بشیم و او را از خواب بیدار کنیم. امراه به لوکیشنی باید بره تا خریدهای گلبن خانم را انجام بده ولی چون مسیر روستایی است خیلی سخته و کلبه عمه حمیده را پیدا نمیکند. دجله بعد از تمام شدن کارش گلبن را به برنامه بعدیش میبرد. گولین هرچی سر و صدا میکنه عایشه بیدار نمیشه و از امراه میپرسه چی کار کنه؟ امراه که به خاطر راه پر گل و سخت عصبیه بهش میگه چه میدونم با سنجاق سر باز کن. گولین بهش میگه که در ضد سرقت نمیشه با سنجاق باز کرد امراه کلافه میشه و میگه به قفل ساز زنگ بزن. بعد از آمدن قفل ساز گولین وارد خانه میشه و هر صدایی که میتواند در میاره ولی او از خواب بیدار نمیشه و در آخر با یه عطسه کوچولو از خواب میپره. امراه بالاخره کلبه عمه حلیمه را پیدا میکنه ولی وقتی بهش میگه سفارش های گلبن خانم را بده بهش بی اعتنایی میکنه و میره. دجله و گلبن به خاطر کم بودن وقت به سرعت به طرف لوکیشن مصاحبه میرند و تو مسیر دجله موهای گلبن را بابلیس میکنه و از طرفی به گولبن زنگ میزنه تا ببینه سوال های مصاحبه را گرفته یا نه گولین بهش میگه تا ده دقیقه دیگه بهتون میرسونم. تو مسیر گلبن به دجله میگه دستبندم نیست تو خونه جا گذاشتم اونو چیکار کنیم؟ دجله بهش میگه من الان پیاده میشم و میرم دستبند تو را بر می دارم و بهتون میرسونم همان موقع امراه به دجله زنگ میزنه و با عصبانیت میگه عمه حمید خرید های گلبن را به من نمیده از گلبن بپرسه باید چیکار کنم گلبن میگه فقط یه راهی هست و تلفن و میگیره و به امراه میگه خودتو برای یک روزه رنگارنگ آماده کن…