گفتگوی اختصاصی با بازیگر سریال سرجوخه سامان صفاری
امیدوارم تلویزیون تیغ «سانسور» را کندتر کند
سامان صفاری، متولد ۳۰ شهریور ۱۳۶۶، در یزد، کارشناس مدیریت و فارغ التحصیل رشته بازیگری، بازیگر سینما و تلویزیون است که در کارنامه هنری او می توان به فیلم های سینمایی «شیار صد و چهل و سه»، «ننه هما»، «پارادایس»، «بی سایه»، «دعوتنامه»، «سامورایی در برلین»، «شهربانو» و «قطع فوری» و همچنین مجموعه های تلویزیونی «سقوط آزاد»، «روزهای بهتر»، «تنها در تهران»، «دلدادگان»، و «خانه امن» اشاره کرد. با سامان صفاری که این شب ها سریال «سرجوخه» را روی آنتن دارد، گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
*چرا بازی در سریال «سرجوخه» را پذیرفتید؟
انتخاب من در وهله اول فیلمنامه اثر و متفاوت بودن کاراکتر «کیان» در سریال سرجوخه بود و بعد از آن جذاب بودن همکاری با آقای احمد معظمی به عنوان کارگردان. موقعی که فیلمنامه را خواندم، متوجه شدم که با یک کاراکتر متفاوت روبه رو هستم و این چالش بسیار بزرگی برای من خواهد بود و امیدوارم بیننده هم با کاراکتر کیان و اتفاقاتش ارتباط برقرار کند. خودم استرس زیادی دارم، چون تلاش زیادی در رابطه با کاراکتر کیان انجام داده ام که البته این استرس، استرس جذابی برای من است، به این دلیل که منتظر هستم ببینم نتیجه این اتفاق چه می شود. البته هر اتفاقی هم رخ بدهد، برای من تجربه سخت و هیجان انگیزی بود.
*این مجموعه چه حرفی برای گفتن دارد؟
راجع به «سرجوخه» تنها و مهمترین چیزی که می توانم بگویم این است که شما با یک کار متفاوت مواجه هستید. اتفاق جذاب دیگر آن این است که بیننده با دو قشر بازیگر مواجه می شود؛ بازیگرهای جوان و چهره هایی که در تئاتر و کارهای قبلی بازی کرده اند و خیلی با استعداد هستند، و نسلی که پیشکسوت حرفه ای هستند و مردم آنها را می شناسند. این دو در کنار هم در این مجموعه قرار گرفته اند و من فکر می کنم سرجوخه بتواند با بیننده ها ارتباط برقرار کند. فکر می کنم انواع و اقسام ژانرها در این سریال وجود دارد و هر بیننده ای با هر قشری و هر سنی می تواند دنبال کننده این سریال باشد. بیننده با متفاوت ترین، به روزترین و تینیجرترین سریال مواجه خواهد شد و امیدوارم تلویزیون راجع به سریال سرجوخه، تیغ سانسورش را یک ذره کندتر کند.
*چه ویژگی هایی در یک نقش باعث می شود آن را بازی کنید؟
مهمترین ویژگی که من را ترغیب می کند یک نقش را انتخاب کنم، فیلمنامه است، کارگردان و گروهی که قرار است با آنها کار کنم و جدا از همه این حرف ها، خاص بودن و متفاوت بودن نقش نسبت به کاراکتر خودم مهم است که باعث می شود آن کار را قبول کنم.
*رسیدن به دنیای تصویر و دیده شدن، چه المان هایی می خواهد؟
دیده شدن شاید درکشورهای پیشرفته المان های خاصی داشته باشد یا بر اساس یک تعداد راه هایی که همه باید آن راه ها را طی کنند تا در دنیای تصویر دیده شوند، اما در کشور ما مثل تمام کارهای دیگر، خیلی مبنا و قانونی وجود ندارد. به نظر من بچه هایی که تئاتر کار می کنند و پشتکار دارند و در کلاس های بازیگری بیشتر به دنبال یادگیری هستند و نه اینکه صرفا در عرض شش ماه یا یک سال دیده شوند، موفق می شوند. به نظر من در کشور ما باید صبوری و پشتکار داشته باشید، ادامه بدهید و توکل به خدا کنید و شانس داشته باشید.
*شرایط مافیایی چقدر در دنیای نمایش وجود دارد؟
احساس می کنم در همه جای دنیا مافیا وجود دارد و در کشور ما هم وجود دارد. همه کارها مافیا دارد و رشته ما هم مافیا دارد. من خیلی به این چیزها فکر نمی کنم و راه خودم را می روم.
*چند شخصیت که دوست دارید از نزدیک ملاقات کنید؟
خیلی علاقه ای به اینکه شخصیتی را از نزدیک ببینم، ندارم. شاید اگر این سوال را پنجاه سال پیش از یک بازیگر جوان می کردید، پنجاه تا اسم برای شما می آورد، ولی الان در دنیایی که تکنولوژی و ارتباطات تا این حد وجود دارد، خیلی کسی راغب نیست که بخواهد کسی را از نزدیک ببیند. شما از طریق یک یا دو عامل می توانید به هر انسانی دسترسی پیدا کنید. من در این مسیر دارم زندگی می کنم و آدم ها را می بینم و در این مسیر نه به آینده و نه به گذشته فکر نمی کنم.
*چند شماره در گوشی تان که وقتی به اسم آنها می رسید، حالتان خوب می شود؟
من خیلی خانواده پر جمعیتی دارم و اصولا هر کسی از خانواده ام با من تماس می گیرد، حال من خوب می شود. اولویت اول و آخر من خانواده به خصوص پدر و مادرم هستند. قبلا پدربزرگ و مادربزرگم هم بودند که دیگر در قید حیات نیستند. الان پدر و مادر و برادرهایم هر وقت تماس می گیرند، حس خوبی است و حال من خوب می شود وقتی با آنها صحبت می کنم.
*اگر دوباره متولد شوید، دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی رخ بدهد؟
دوست دارم در همان روستای خودم اطراف یزد به دنیا بیایم و به همین شکل هم زندگی کنم. بالاخره محدودیت هایی که وجود داشته، باعث شده الان در جایگاهی قرار گرفته ام که خیلی بهتر از زندگی لذت ببرم و خیلی بهتر قدرشناس اتفاقاتی باشم که خدا برای من فراهم کرده است، ولی اصولا خودم به این اعتقاد دارم که آدم ها باید زندگی نرمال جوامع پیشرفته را داشته باشند. دوست دارم همه امکاناتی که برای بچه ها در همه کشورهای دنیا مثل تحصیل و فراگیری و یادگیری زبان، ورزش و تغذیه خوب وجود دارد، ما هم داشته باشیم. همین جا به دنیا بیایم، ولی امکانات رفاهی در حد نرمال وجود داشته باشد.
*هوادار استقلال هستید. امسال این تیم قهرمان می شود؟
بله، من هوادار استقلال هستم، مثل همه آدم هایی که در این دنیا زندگی می کنند و هوادار یک تیم هستند و یک تعداد هم هوادار یک تیم دیگر که این تبدیل به دربی و کل کل بین این طرفدارها و هیجان و جذابیت زندگی است. من طرفدار استقلال هستم، اما لذت می برم که تیم های ایرانی مثل پرسپولیس و سپاهان در مقاطعی که در آسیا بازی می کنند، موفق شوند و من هم در آنجا طرفدار آن تیم ها می شوم. استقلال سال های خوبی را در دولت قبلی سپری نکرد و برای تیم استقلال آرزوی موفقیت می کنم. من فکر می کنم هر وقت این دو تیم قوی بوده اند، ما در عرصه های فوتبالی موفق بوده ایم.
*خوش چهره بودن چقدر در پیشنهاد نقش تاثیر دارد؟
بالاخره تاثیرگذار است. مگر می شود تاثیرگذار نباشد؟ اما صرفا این نیست که شما خوش چهره باشید، پس بازیگر می شوید. اگر اینگونه بود، تمام مدل ها در دنیا باید بازیگر می شدند. تاثیرگذاری خودش را دارد، ولی همین الان که سوپراستارها را در کشور خودمان می بینیم، اصولا خوش چهره بودن تاثیر نداشته است. شاید چند هنرپیشه خوش چهره هم داشته باشیم.
*شما جزو بازیگران خوش چهره هستید؟
من که نباید از خودم تعریف کنم! به نظر من خوش چهره بودن نزد هر انسانی فرق می کند و هر انسانی می تواند بگوید که یک نفر خوش چهره یا جذاب است.
*از کار بازیگران و کارگردان های خارجی کدام را می پسندید؟
برای من در کارگردان های خارجی با فاصله «کریستوفر نولان» جذابیت دارد و بازیگر هم «متیو مک کانهی» جزو مورد علاقه های من است.
*چه توصیه ای برای علاقه مندان به «بازیگری» دارید؟
خیلی توصیه خاصی راجع به این اتفاق ندارم، ولی اصولا اگر کسی به من بگوید چگونه بازیگر شوم؟ به او می گویم شما از همین اول دارید راه را اشتباه می روید، چون کسی که بخواهد بازیگر شود، نمی رود سوال کند، و می رود راه خودش را پیدا می کند. یا وارد دانشگاه می شود یا به کلاس های بازیگری می رود. در تئاتر تلاش می کند و به هدفش می رسد. یک انسان با تلاش و پشتکار به هر هدفی در زندگی داشته باشد، می رسد و هیچ غیرممکنی در دنیا وجود ندارد.
*یک اتفاق ایده آل همین الان برای شما چه می تواند باشد؟
اصولا چون در حال خودم زندگی می کنم، پس اتفاق خوب برای سریال سرجوخه بیفتد و برای خودش موج خوبی راه بیندازد و مردم آن را دوست داشته باشند. این اتفاق خوبی می تواند برای من باشد و فیلم های سینمایی «شهربانو» و «قطع فوری» که بازی کرده ام هم به کارگردانی خانم بحرالعلومی اکران شود و به جشنواره و فستیوال های مختلفی برود. این می تواند حالِ خوب من باشد؛ حال خوب برای سریال سرجوخه و برای کارگردان آن آقای معظمی و تمام عوامل.
*یک رویای دست نیافتنی؟
رویای دست نیافتنی برای یک انسان، هنرمند، ورزشکار، دکتر و… کسانی که در حرفه خودشان تلاش می کنند، شکست می خورند و بلند می شوند و ادامه می دهند، در هر سنی و در هر جایگاهی قطع به یقین دست یافتنی می شود و وقتی دست یافتنی شد، به رویای دیگری و به مرحله دیگری از زندگی شان فکر می کنند. این دست نیافتنی شاید برای کسانی باشد که خیلی وارد گود نمی شوند و ترس نرسیدن به آن رویا را در ذهن خودشان پرورش می دهند.
*چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید، هستید؟
شاید به بیش از آنچه فکرش را می کردم، رسیده ام و الان از جایگاهی که به آن رسیده ام، خیلی راضی هستم و حالم هم خوب است. خیلی به سمت راست و چپ و بالا و پایین کار ندارم و در مسیری که راه را به من نشان می دهد، آرام آرام حرکت می کنم.
*یک سوال از خودتان بپرسید و پاسخ بدهید.
سوالی از خودم نمی پرسم و جای آن آرزو می کنم که هر چه زودتر کرونا از کشور ما که فکر می کنم تنها کشوری است که همچنان کرونا در آن وجود دارد، از بین برود و مردم به حالت نرمال زندگی برگردند. جدا از این اتفاقات، آرزوی دلی خوش، خوشبختی و حال خوب برای مردم می کنم که واقعا به آن نیاز دارند و حق آنها این اتفاق ها در بحث اقتصادی و زندگی نیست. ارزش مردم ما بیشتر از این حرف هاست.
*در پایان، یک بین شعر برای مخاطبان ما؟
ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما آن بشد و این آمد.
بیشتر بخوانید :
گفتگوی اختصاصی با امیرحسین فتحی بازیگر سریال جیران : می خواهم «ماندگار» بمانم