خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت فصل سوم

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت هستید همراه ما باشید. یکی از محبوب‌ترین سریال‌های ترکی (که هنوز درحال نمایش است) سریال ترکی قضاوت در ژانر جنایی و درام است. سریال ترکی قضاوت ماجرایی عاشقانه، درام و جنایی دارد. این سریال داستان دادستان ایلگاز، وکیل جیلین و نقطه تلاقی آن‌ها را نشان می‌دهد. آن دو در راه بررسی یک جنایت با هم آشنا می‌شوند. ایلگاز از جیلین می‌خواهد تا وکالت برادرش را برعهده بگیرد. دو فصل اول و دوم سریال قضاوت، در مجموع متشکل از ۶۳ قسمت زبان اصلی است.

خلاصه داستان سریال ترکی قضاوت

ایلگاز (کان اورگانجی‌اوغلو) که دادستانی درستکار است‌ برای برادرش که متهم به قتل است، جیلین (پینار دنیز) را که یک وکیل جوان بسیار سرکش و موفق است، به عنوان وکیل انتخاب می‌کند. آن دو در مسیر حل این پرونده با اتفاقات عجیب و گاهی تلخ و شیرینی که زندگی برایشان رقم زده، رو‌به‌رو می‌شوند و موجب به وجود آمدن احساساتی در آن‌ها می‌شود که فکرش را نمی‌کردند.


قسمت ۲۳۶ سریال ترکی قضاوت

چینار رفته پیش ایلگاز و بهش میگه بریم حرف بزنیم یکم؟ آنها میرن به حیاط کلانتری و اونجا چینار با گریه میگه اصلا هرچی فکر میکنم یادم نیست آخرین بار کجا دیدمش چیا میگفتیم به هم! خیلی میترسم که با دلخوری و ناراحتی از دستم رفته باشه چیزی نگفت بهت؟ ایلگاز میگه نه فقط حدس زده بود….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳۵ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز بعد از حرف زدن با دفنه باهمدیگه میرن به خونه. آنها با دیدن قیافه درهمشون جا میخورن و میگن چه اتفاقی افتاده؟ توچه گریه میکنه که چینار میپرسه چرا گریه میکنی؟ بابام کجاست داداش؟ جیلین به بابابزرگ مردان یه لیوان آب میده و ایلگاز میگه تسلیت میگم اونا شوکه شدن و مردان لیوان آب از دستش میوفته….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳۴ سریال ترکی قضاوت

از تو بیسیم اعلام میکنن که دو تا از مأمورین پلیس تیر خوردن احتمالا رئیس متین و دادستان افه باشن. توچه میترسه و سریع میخواد بره اونجا که جیلین میگه کجا؟ او ماجرارو میگه که جیلین میگه خوب مجوز نداری که! بیا باهم بریم و راه میوفتن. ایلگاز به مأمورین که زخمی شدن سر میزنه و سراغ پدرشو از افه میگیره….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳۳ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۳۳ سریال ترکی قضاوت

چینار و عثمان پیش جیلین و یکتا و مردان رفتن و اونجا بهشون میگن که باید برین پیش ایلگاز و به همه چیز اعتراف کنین و حقایقو بگین! آنها جا میخورن و میگن یعنی چی؟ چینار میگه یعنی من برم جلوی داداشم بشینم حرف بزنم؟ باز مثل یه مگس بهم نگاه میکنه! مردان میگه دقیقا. یکتا میگه چاره دیگه ای ندارین فهمیدین؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳۲ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۳۲ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز رفته دنبال مرجان دم مهدکودک که با آیلین روبرو میشه و باهم حرف میزنن درباره عثمان و پیشنهاد طلاقش آیلین میگه اومد بهم گفت ورشکست شده الانم جان گم و گور شده و یکسری اراجیف بافت که من هیچکدومشو باور ندارم من اون عثمانو می‌شناسم حتماً دوباره پای یه دختر دیگه در میونه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۳۱ سریال ترکی قضاوت

جیلین شوکه شده که به رئیس متین میگه من حالم خوبه و لوکیشن میده تا به اونجا بیان. بعد از چند دقیقه جیلین هنوز از شوک بیرون نیومده که پسربچه ای میره سراغش و بهش میگه میگه یه آقاعه این پاکتو بهم داد بدم بهتون و از اونجا میره. جیلین پاکتو باز میکنه که میبینه رو یه برگه نوشته از این ماجرا فاصله بگیر….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳۰ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۳۰ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز و جیلین بعد از انجام ماموریتشون تو مرکز لقاح مصنوعی از اونجا بیرون میان و ایلگاز سریعا زنگ می‌زنه و درخواست مجوز ردیاب و شنود می‌کنه سپس به سمت اداره میرن. یکتا در حال آماده شدنه که لاجین با دیدنش جا می‌خوره و ازش می‌پرسه کجا به سلامتی؟ داری چیکار می‌کنی؟ یکتا میگه دارم آماده میشم برم….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۲۹ سریال ترکی قضاوت

یکتا وقتی به خونه منتقل می‌شه چینار و عثمان به اونجا میرن برای عیادتش و درباره اتفاق‌های اخیر باهاش صحبت می‌کنند. یکتا به چینار میگه چی شد که یهو خواستی اون دخترو نجات بدی از بیمارستان؟ چینار میگه آخه گفتین می‌خوان جونشو بگیرن و بکشنش یکتا بهش میگه یکم دیر از این ماجرا می‌خواستی بکشی کنار….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۸ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۲۸ سریال ترکی قضاوت

عثمان جعبه پیتزایی که روش علامت داره را وقتی می‌بینه می‌خوان ازش بخورن از جلوشون برمی‌داره به بهونه اینکه خودش می‌خواد اینو بخوره به کسی نمیده در آخر مجبور میشه برای عادی جلوه دادن از همون پیتزا خودش بخوره و بقیه‌اشو می‌بره بیرون می‌ندازه دور. غدیر بهش زنگ می‌زنه و ازش می‌پرسه که چیکار کرد عثمان میگه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۷ سریال ترکی قضاوت

جیلین رفته به ملاقات یکتا و بهش میگه که یه تصمیمی گرفتم تا زمانی که حالت کامل خوب بشه و برگردی دفتر خیالت راحت باشه من اونجا به همه کارها رسیدگی می‌کنم یکتا خوشحال میشه و میگه اونجا متعلق به خودته شریک سپس نقاشی که مرجان واسش کشیده را بهش نشون میده و میگه اینو مرجان واسه تو کشیده بهم گفت….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۶ سریال ترکی قضاوت

یکتارو به بخش منتقل میکنن که جیلین و لاجین خیالشون راحت میشه. ایلگاز میره پیششون و بهشون میگه چشمتون روشن سپس جیلین به لاجین میگه من با ایلگاز میرم خونه یه دوشی بگیرم مرجانو ببینم بعد دوباره میام لاجین میگه آره برو من اینجا هستم خیالت راحت. زنی با هویتی نامعلوم آوردن به بیمارستان که وضعیتش هم زیاد خوب نیست….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۵ سریال ترکی قضاوت

همه هول کردن و جیلین و لاجین بالاسر یکتا گریه میکنن و ازش میخوان تا زنده بمونه و تحمل کنه گروگانگیر وقتی میبینه جو متشنج شده ازشون میخواد تا برن سر جاهاشون وایسن و میگه مقصر خودتون بودین دستاتونو باز کردین میخواستین فرار کنین! جیلین میگه چی میگی تو؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۴ سریال ترکی قضاوت

جیلین با گروگانگیر حرف میزنه تا اجازه بده دخترشو ببره تو اون یکی اتاق چون ترسیده حداقل مردن یشیم را نبینه او قبول میکنه و مرجان میره پیش یکتا و لاجین. رئیس متین با امید دم در اورژانس هستن تا بفهمن اوضاع مریض چجوریه. وقتی دکتر اورژانس بیرون میاد رئیس متین ازش میپرسه که اوضاعش چجوریه؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۳ سریال ترکی قضاوت

اورن و رئیس متین میرن دم در خونه گروگانگیر تا کارهای انتقال پسرشونو به بیمارستان برای پیوند قلب انجام بدن. اونجا توچه متوجه میشه که اون زن و مرد یه دختر هم دارن و به ایلگاز زنگ میزنه میگه. عثمان و چینار رفتن پیش قدیر تا پولو بدن او به آدم هاش میگه تا بشمارن و وقتی میبینه مبلغ کامله خوشحال میشه و میگه خوبه ولی میدونین چیه؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۲ سریال ترکی قضاوت

راننده آمبولانس به جیلین میگه تلفنو بزن رو اسپیکر سپس ایلگاز ازش میخواد تابه خودش مسلط باشه.  با آرامش بهش بگه که چی میخواد مشکلش چیه؟ او به ایلگاز میگه هیچکی نباید وارد این دفتر بشه وگرنه همشونو میکشم! سپس میگه ۴ ساعت فقط وقت داری تا بگردی یه قلب خوب برای پسرم پیدا کنی و تا ۴ ساعت دیگه باید کارهای عملش انجام بشه!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۱ سریال ترکی قضاوت

فیلم دوربین های سوپرمارکت به کلانتری میرسه و اونا میرن که فیلمو ببینن که تو فیلم متوجه میشن یکی میره از قصد چیزی میریزه تو غذای تولین اونا جا میخورن. یکتا با خواهر ثروت قرار گذاشته و باهاش صحبت میکنه و درباره بچه تولین و برادرش میپرسه که او میگه خبری ازش ندارم یکتا میگه باید پس خبر گیر بیاری بگی بهم وگرنه اخباری به تیمور گفته میشه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲۰ سریال ترکی قضاوت

همه به خانه هاشون رفتن و یکتا با عثمان و چینار تو حیاط میشینن و حرف میزنن درباره وضعیت پیش اومده یکتا به چینار میگه تو پاشو برو خودتو درگیر این قضیه نکن عثمان میخواد جلوشو بگیره و میگه یعنی چی؟ کجا بره؟ یکتا میگه این پسر هنوز جوونه! قراره با دخترت ازدواج کنه میخوای از همون اول بدبخت بشه؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۹ سریال ترکی قضاوت

جیلین وقتی میبینه تولین نمیتونه نفس بکشه استرس میگیره و تنها چیزی که به ذهنش میرسه فرو کردن لوله خودکار تو گلوش بود. این کار باعث میشه نفسش برگرده. جیلین سریعا زنگ میزنه به آمبولانس و به ایلگاز هم خبر میده. عثمان و چینار هم با دیدن اون پا متوجه میشن….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۸ سریال ترکی قضاوت

جیلین با مرجان بعد از مدرسه میرن به مغازه و شروع میکنن به خریدن لباس هایی که مرجان دوست داره اونجا وقتی مرجان تو اتاق پرو هست دوتا زن درباره مرجان حرف میزنن که جیلین ازشون میپرسه شما از کجا میشناسین دخترمو؟ آنها میگن که آیلین خانم خواهرتون تو فضای مجازی زیاد از مرجان و شما گفته از اونجا میشناسیمش جیلین کلافه میشه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۷ سریال ترکی قضاوت

جیلین با مرجان به محل کارش تو دفتر یکتا رفته که تو پارکینگ با پارلا روبرو میشن او از دیدنشون خوشحال میشه و میگه ولی الان باید برم دفترخانه جیلین میگه باشه برو ما میریم بالا حالا تو خونه همو میبینیم و از اونجا میره. جیلین با مرجان وقتی به داخل میرن همه از دیدن مرجان خوشحال میشن و سلام و احوالپرسی می‌کنند باهاشون.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۶ سریال ترکی قضاوت

جیلین و ایلگاز وقتی از خواب بیدار میشن حین درست کردن صبحانه جیلین ماجرایی را از گذشته در دوران دانشجو بودنش برای ایلگاز تعریف می‌کنه. “جیلین وقتی به دانشگاه میره پیش انگین میره و بهش میگه که تو یه دنیای دیگه‌ای هستی چی شده؟ انگین بهش دختری را به نام تولین نشون میده و میگه داره شکمش میاد بالا….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۵ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز و جیلین رفتن دنبال مرجان و باهمدیگه به سمت خانه راهی میشن. ایلگاز وقتی میره در ماشینو واسه مرجان باز کنه با دیدن آیلین تو حیاط جا میخوره و از جیلین و مرجان میخواد تا یکم تو ماشین منتظر باشن. سپس میره تو حیاط و میبینه اونجارو حسابی تزیین کردن و میز چیدن که ایلگاز میگه خیلی قشنگه ولی هنوز مرجان آشنا نیست….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۴ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز و جیلین رفتن به سالن عقد و منتظرن تا ارن و یکتا به اونجا بیان برای شاهدهای عقد. وقتی از راه میرسن مراسم شروع میشه و باهم ازدواج میکنن و ارن حسابی خوشحال میشه و بهشون تبریک میگه و بغلشون میکنه. آنها به خونه شون میرن و شروع میکنن به تمیز کردن و آماده کردن اتاق مرجان آنها حسابی خوشحالن….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۳ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز وارد اتاق میشه که میبینه آنها باهم درگیر شدن و تیر هوایی زده شده فیلیس جیلینو پرت میکنه که سرش میخوره به دیوار و با اسلحه تهدید میکنه و میخواد بهش شلیک کنه که میبینه همون یه گلوله تو اسلحه بوده و خشاب خالیه ایلگاز سریع دستگیرش میکنه و مأمورها اونو میان میبرن از اونجا و ایلگاز میره…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۲ سریال ترکی قضاوت

لاجین تو کتابفروشی نشسته و کتابی که نوشته را برای طرفدارانش امضاء میکنه یکتا وقتی اونجا میره قدیر را میبینه که با لاجین داره حرف میزنه و شوکه میشه و میترسه و بعد از رفتن قدیر میره پیش لاجین و میگه باید حرف بزنیم او میگه شرم شلوغه مگه نمیبینی؟ صبر کن!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۱ سریال ترکی قضاوت

دیلک به خاطر همکاریش آزاد شده و رفته به سمت خونه اش که اورن میره اونجا و بهش میگه ازت یه جیزی میخوام دیلک میگه چی؟ حلقه رو؟ او میگه نه ازت میخوام بیای با مرجان حرف بزنی تنها کسی که میشناستش تویی الانم خیلی ترسیده نمیتونه فیلیسو هم ببینه میخوام بیای اونجا باهاش حرف بزنی تا کمی آروم بشه راضیش کنی….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱۰ سریال ترکی قضاوت

خانواده جیلین و ایلگاز به اونجا اومدن و میخوان برن سمت مرجان که جیلین و ایلگاز اشاره میکنن جلو نیان الان وقتش نیست سپس سوار ماشین میشن و میرن سمت کلانتری. تو مسیر جیلین پشت کنار مرجان میشینه اما او تمام وقت پشتش به جیلینه و بیرونو نگاه میکنه جیلین یاد بچگیاش آهنگ ماهی را واسش میخونه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۹ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز و ارن پلاک اون یکی ماشینو هم تو فیلم درمیارن و توچه میره استعلام بگیره که متوجه میشن پلاک ماشین متعلق به یه شرکت بزرگ توریستیه اونا میگن احتمالا دارن از کسی که پشت فرمون بوده محافظت میکنن باید بفهمیم چی به چیه. یکتا به اونجا اومده که جیلین بهش میگه ماجرارو و ازش میخواد….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۸ سریال ترکی قضاوت

مادر شخصی که با فیلیس و دوعا تصادف کرده از تو کیف فیلیس کارت شناسایی آنهارو میبینه و از سن دوعا که اسمش دوعاست جا میخوره و میگه اینجا زده ۷ ساله ولی بهش میخوره ۳٫۴ سال باشه! او وقتی با دکتر مشورت میکنه میگه حتما تغذیه اش درست نبوده! گل وقتی میفهمه که مرجان را فیلیس دزدیده بوده جا میخوره و به لاجین و آیلین هم میگه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۷ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۷ سریال ترکی قضاوت

جیلین نقاشی های دخترشو میبینه و گریه میکنه و با ایلگاز حرف میزنه و میگه ببین نقاشی خودشو با زنی که بزرگش کرده کشیده دست همو گرفتن و قلبم کشیده!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۶ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۶ سریال ترکی قضاوت

ارن میره با توچه حرف بزنه و میپرسه چیزی پیدا کردی یا نه؟ او میگه آره یه چیزهایی پیدا کردم، گفته بود خاله اش بزرگ کرده بوده ولی ۲۰ سال پیش فوت کرده یعنی دروغ گفته با خواهرش فیلیس باجی زندگی کرده و بزرگ شده ارن بهم میریزه و با خودش میگه چه ربطی به جیلین میتونه داشته باشه؟ او اسم شوهرشو میپرسه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۵ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۵ سریال ترکی قضاوت

توچه فیلم دوربین یکی از مغازه هارو میبینه که دادستان ارشد رفته اونجا و داره از همون تیشرت دخترونه میخره. توچه میره پیش جیلین و فیلمو بهش نشون میده و میگه اینو ببین جیلین جا میخوره و فیلمو میگیره و میره به ایلگاز نشون میده و میگه این زنه همه چیش مشکوکه اصلا درباره نوه و بچه ای حرف نزده واسه چی این تیشرتو خریده؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۴ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۴ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز با دیدن افه اونجا میره یقه شو میگیره و میگه کار تو بود آره؟ مرجانو تو برداشتی؟ مرجان کجاست؟ او جا خورده و میگه من نمیفهمم چی دارین میگین دادستان! سپس میبرنش بیرون تا ازش بازجویی کنن. سپس بهش میگن خوب توضیح بده او بهشون میگه که من همینجا بزرگ شدم زیاد میام اینجا یعنی حقوقمو واسشون خرج میکنم ایلگاز میکه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۳ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۳ سریال ترکی قضاوت

جیلین و ایلگاز با متین و ارن در حال بررسی کردن دوباره پرونده مرجان هستن و اون روزو دوباره مرور میکنن و تمام اظهاراتو دوباره بررسی میکنن. یکتا که رفته بوده پیش قدیر برای گرفتن فیلم دوربین های جلوی خانه اش او بهش گفته بوده باید در ازاش واسم یه کاری کنی یه مقدار پولو واسم تمیز کنی او قبول میکنه ناچارا به خاطر مرجان.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۰۲ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۲ سریال ترکی قضاوت

جیلین و ایلگاز حسابی خوشحالن جیلین با گریه خداروشکر میکنه و میگه میدونستم دخترم زنده ست. خبر اینکه مو متعلق به مرجان بوده به همه میرسه ارن وقتی میفهمه تو کلانتری به متین میگه و همگی دست میزنن و متین از خوشحالی ارن را بغل میکنه. جیلین به ایلگاز میگه بیا بریم دیگه باید بریم دنبال پرونده ها دوباره بازشون کنیم!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۱ سریال ترکی قضاوت

آنها با دیدن تیشرت جا خوردن و جیلین به ایلگاز میگه به نظرت میتونه یه نشونه باشه؟ ایلگاز تأیید میکنه و میگه دست نزن بهش زیاد شاید اثر انگشتی چیزی روش باشه سپس سریعا به ارن زنگ میزنه که میبینه برنمیداره. ارن تو اتاق بازجوییه و در حال سوال کردن از نیل هستش. وقتی تموم میشه به ایلگاز زنگ میزنه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰۰ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۰ سریال ترکی قضاوت

ارن از بین مردم تو ساحل با تحقیق به زن و مردی میرسه که بچه دار نمیشن واسه همین اونارو میبرن برای بازجویی از طرفی یه مرد دیگه ام هست که به خاطر تجاوز به کودک حبس کشیده بوده. آنها از این سه نفر بازجویی میکنن و میبینن چیزی دستگیرشون نمیشه جیلین به ایلگاز میگه من مطمئنم که گم نشده کسی دزدیدتش!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۹ سریال ترکی قضاوت

همه کنار دریا در حال جستجو هستن نیروهای پلیس از راه رسیدن و تمام سواحل و تو دریارو و تمام اطراف را میگردن اما مرجان را پیدا نمیکنن. ارن و بچه ها از تمام مردم تو ساحل سوال میکنن و اظهاراتشونو ثبت میکنن. دادستان پرونده به اسم افه و دادستان ارشد به اونجا میرن و به کارها رسیدگی میکنن.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۸ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۸ سریال ترکی قضاوت

۶ ماه گذشته و مرجان پیدا نشده. جشن تولد برای الیف گرفتن که جیلین از دورمیبینه و حسرت بچه شو میخوره و میره تو حیاط میشینه که مادرش میره پیشش و سعی میکنه بهش کیک بده بخوره و به خودش مسلط باشه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۷ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۷ سریال ترکی قضاوت

جیلین به آیلین زنگ میزنه که الیف حاضره بیام دنبالش؟ تو راهم آیلین که نمیدونه چجوری بهش بگه دکتر گفته نباید از این خونه به خونه بشه به بهونه اینکه عثمان بردتش تولد دوستش و اونجا هم میمونه اومدنشو کنسل میکنه و میگه فردا بیا نمیشه؟ جیلین ناچارا قبول میکنه. گل با متین به خانه رفتن که اونجا گل از متین بابت گردنبدنی که برای پارلا خریده بودن تشکر میکنه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۶ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۶ سریال ترکی قضاوت

جیلین میره دم در خانه دادستان ارشد میره و ازش گلگی میکنه نسبت به ایلگاز او بهش میگه قرار اینجوری پیش بره؟ همش بیاین بپرسین حق با این بود؟ حق با من بود؟ یه راهی پیدا کنین باهم کنار بیاین وگرنه ازتون پرونده را میگیرم میدم به یکی دیگه جیلین قبول میکنه و میره. یکتا با دیدن نیل جلوی دفتر وکالت بهش میگه چیشد چقدر زود آزاد شدی؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۵ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۵ سریال ترکی قضاوت

آیلین الیف را بغل کرده و ازش میپرسه چیشده مامانی؟ همان موقع عثمان هم میاد و میپرسه چیشده؟ الیف از پدرش میخواد اونو از اونجا ببره بعد از رفتنشون جیلین به آیلین میگه داشتیم بحث میکردیم که مارو دید ایلگاز میگه البته ندید فقط شنید و بهم ریخت آیلین میره تو اتاق پیش الیف. ایلگاز و جیلین به دادستان ارشد زنگ میزنن و ماجرارو میگن.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۴ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۴ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز تصمیم گرفته تا دوباره از اون مرد که متهمه به کشتن اون دختر جوان بازجویی کنه اورن یادش رفته به جیلین خبر بده که او میاد و باهاشون دعوا میکنه که چرا خبر نداره؟ و میره تو اتاق شنود بازجویی اورن از ایلگاز معذرت میخواد و میگه من یادم رفته بود الانم برم بهش بگم باور نمیکنه او میگه ولش کن بزار عصبانی بشه اگه اینجوری خالی میشه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۳ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۹۳ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۳ سریال ترکی قضاوت

جیلین آخر شب میره به خونه آیلین و الیف را که خوابیده برمیداره تا برن خونه خودشون آیلین میگه حالا خوابیده دیگه چیکارش داری؟ جیلین میگه نمیخواد بهش قول دادم و میرن از اونجا. ایلگاز تو خونه اش تنهایی دراز کشیده و به قاب عکس جیلین نگاه میکنه و میگه تولدت مبارک عشقم سپس به عروسک دخترش که کنارشه نگاه میکنه و گریه میکنه و میخوابه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۲ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۲ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز رفته سر صحنه جرم تو اتاق یه هتل که زنی به اسم لاله خودشو از پنجره اتاق بیرون انداخته. ایلگاز از مردی که تو اون اتاق بوده بازجویی میکنه و ازش میخواد بگه اونجا چه اتفاقی افتاده بوده و ریز به ریز سوال میپرسه درباره عملکرد اون زن تا بفهمه خودش خودشو انداخته یا اون مرد که پیشش بوده پرتش کرده پایین..….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۱ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۹۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۱ سریال ترکی قضاوت

یکتا با جیلین تو ظاهری شبیه پدر و دختر میرن به همان هتلی که تورگوت اونجا اتاق داشته. تو پذیرش جیلین به یکتا میگه انگاری تورگوت هم اینجاست عکس گذاشته! یکتا از پذیرش میپرسه که او میگه بله تو اتاق ۳۲۲ ولی الان نیستن رفتن بیرون یکتا میگه باشه ما بریم اتاقمون سر فرصت میریم یه سلامی میکنیم و میرن.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت

چینار رفته پیش پدربزرگش خونه و بهش کشته شدن ایلگازو میگه مردان گریه میکنه سپس به چینار زنگ میزنن و خبر میدن که کالبد شکافی تموم شده میتونن بیان تحویلش بگیرن چینار گریه میکنه و به مردان میگه که هنوز بابام تو بیمارستانه آخه چجوری؟ مردان میگه ولی باید زودتر دفن بشه رو زمین نمونه. لباسی از ایلگاز را برای جیلین میبرن….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸۹ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۸۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۸۹ سریال ترکی قضاوت

ارن با جیلین حرف میزنه و بهش میگه که تو مطمئنی اون یعقوب مرده بوده؟ چک کردی؟ او میگه نه دست نزدم همونجوری افتاده بود رو زمین ارن میگه حتما نمرده زخمی شده عمر رفته سراغش اونجارو تمیز کرده تا نقشه اش خراب نشه. جیلین میگه از کجا فهمیده؟ اوزجان؟ ارن میگه نه کسی که همیشه پیشمون بوده دادستان تورگوت جیلین جا میخوره….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸۸ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۸۸ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۸۸ سریال ترکی قضاوت

بچه ها رفتن پیش پارلا و حالشو میپرسن سپس بعد از کمی حرف زدن از اونجا میخوان برن که چنار از پارلا میپرسه پارلا تو که چیزیو از ما مخفی نمیکنی نه؟ او میگه نه بابا چیو مخفی کنم؟ فقط خسته ام میخوام تنها باشم ماجرای آتش سوزی هم بهمم ریخت سپس از اونجا میرن. یکتا میره پیش ارن و ازش سراغ ایلگاز و جیلین را میگیره….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

خلاصه داستان قسمت ۱۸۷ سریال ترکی قضاوت
خلاصه داستان قسمت ۱۸۷ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۸۷ سریال ترکی قضاوت

مأمور میره پیش یکتا و بهش میگه بیا بیرون یکتا میگه آزاد شدم دیگه؟ او میگه نه باید بری زندان یکتا جا میخوره و میگه چرا؟ و ازش میخواد تا تماس بگیره با کسی او قبول میکنه. یکتا اول به یکتا بعد به جیلین زنگ میزنه که میبینه کسی برنمیداره گوشیو سپس به لاجین زنگ میزنه و میپرسه که جیلین و ایلگاز کجان دارن منو میبرن زندان!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

خلاصه داستان قسمت ۱۸۶ سریال ترکی قضاوت
خلاصه داستان قسمت ۱۸۶ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۸۶ سریال ترکی قضاوت

پسری که پارلا را دزدیده با خودش تو مسیر آهنگ میخونه و دهن پارلارو بسته و انداخته رو صندلی عقب ماشین سپس کوله شو از ماشین پرت میکنه بیرون. دادستان ارشد تورگوت ایلگاز را به جایی خلوت برده و بهش مبگه تو چجوری فهمیدی؟ ایلگاز میگه عمر رفته بود پیش هالوک تو زندان تو هم رفتی….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸۵ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۸۵ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۸۵ سریال ترکی قضاوت

ارن و دریا با ایلگاز و جیلین به جایی که با مأمورین تجسس قرار داشتن رسیدن اونجا بهشون میگن که یکم طول میکشه ایلگاز میگه پس ما بریم یه جایی اینجاها یه آبشار داشت! مأمورین بهش آدرس میدن و آنها به اونجا میرن. دریا و ارن میگن ما همین دور رو نیمکت میشینیم جلوتر نمیایم….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸۴ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۸۴ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۸۴ سریال ترکی قضاوت

جیلین درحال آشپزی کردنه که ایلگاز میرسه خونه و ازش تشکر میکنه بابت میزی که چیده همان موقع ارن و دریا از راه میرسن و ارن بهشون میگه که من دیگه کمیسر ارشدم اونا بهش تبریک میگن و جیلین میگه خوب باید دوتا جشنو باهم بگیریم. سر میز شام ارن کارت شناسایی و کارت بانکی با هویت جدیدشونو بهشون میده.… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱۸۳ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۸۳ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۸۳ سریال ترکی قضاوت

دادگاه تشکیل شده و ایلگاز کایا تبرئه و عمر به زندان راهی میشه همه خوشحال میشن و از جیلین هم تشکر میکنن. دادستان ارشد با ایلگاز حرف میزنه و میگه من هرچیزی گفتم و دستور دادم طبق چیزهایی بود که تو خونه پیدا شده بود شواهد اینو نشون میداد ایلگاز میگه نقشه شون بود به راحتی گولتون زدن… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا