خلاصه داستان قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.

قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت
قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت

چینار رفته پیش پدربزرگش خونه و بهش کشته شدن ایلگازو میگه مردان گریه میکنه سپس به چینار زنگ میزنن و خبر میدن که کالبد شکافی تموم شده میتونن بیان تحویلش بگیرن چینار گریه میکنه و به مردان میگه که هنوز بابام تو بیمارستانه آخه چجوری؟ مردان میگه ولی باید زودتر دفن بشه رو زمین نمونه. لباسی از ایلگاز را برای جیلین میبرن که او با بوییدنش یاد ایلگاز میوفته و خاطراتشو مرور و گریه میکنه. یکتا پیش مامور کلانتری میره و باهاش سر و کله میزنه که یهو خبر میدن که لباس های جیلین که گم شده بود پیدا شده یکتا میخنده و میگه به نظرتون چرا یهو گم شد یهو پیدا شد؟ حتما باروتیش کردن دیگه! او بهش میگه نمیدونم اول بگو چرا منو به کمیسر ارشد لو دادی؟ و باهم بحث میکنن. به خاطر اینکه قبل از مرگ ایلگاز دادستان ارشد باهاش بوده ازش میپرسن که کجا بوده کجا رفتن او بهشون توضیح میده و تمام دوربینارو هم چک میکنن سپس کمیسر ارشد ازش میپرسه که میتونه جیلین فردا تو مراسم تشییع جنازه ایلگاز شرکت کنه؟

تورگوت میگه فکر میکنم و میره که ارن به دریا میگه قبول نمیکنه! دریا واسه جیلین غذا میبره. یکتا به تورگوت میگه من این لباسو قبول ندارم شاید رو دیوار و زمین کشیده شده باشه معلوم نیست کجا بوده! تورگوت میگه اصلا شاید چیزی رو لباس نباشه الکی بزرگش نکن! سپس بهشون میگه که اگه رو لباس رد باروت باشه نمیتونه تو مراسم فردا شرکت کنه اما اگه نباشه میتونه مأمور کلانتری بهش میگه چرا؟ مراسم شوهرشو اجازه داره میتونه که! اما او حرف خودشو میزنه که یکتا با طعنه میگه وجدان چیزیه که سخت تو کسی پیدا میشه و میره. جواب آزمایش میاد و ارن میگه همونجوری که فکرشو میکردیم شد رد باروت رو لباسه اونا کلافه میشن و یکتا میگه پس نمیتونه تو مراسم باشه من میگم این خبرو بهش ولی بهتر نیست یکی از شماها بهش بگه؟ چینار میره پیش جیلین و بهش میگه که فردا میخوان دفن کنن ایلگازو جیلین گریه میکنه و چینار هم با ناراحتی از اونجا میره.

یکتا خبر اجازه ندادن تورگوت را میده که نمیتونه بره مراسم او بهم میریزه و داد میزنه که من باید برم ایلگاز تنهاست! یکتا از اونجا میره. مراسم شروع شده و همه تو قبرستان جمع شدن و ایلگازو خاک میکنن. نگهبان میره داخل بازداشتگاه که میبینه جیلین رو زمین افتاده انها منتقلش میکنن به بیمارستان. جیلین از تو اورژانس فرار میکنه یکتا جلوشو میگیره و میگه چیکار میکنی؟ الان اگه فرار کنی فردا بعد از دادگاه یکراست میری زندان منم کاری نمیتونم بکنم! فرار کردنت بی فایده ست دفنش کردن! جیلین گریه میکنه که یکتا میبرتش به اورژانس سرجاش. فردای آن روز دادگاه جیلین برگزار شده و یکتا موفق میشه آزادی مشروط واسش جور کنه و خانواده اش خوشحال میشن. بعد از اونجا به همراه ارن و دریا و یکتا میرن به سرخاک ایلگاز و جیلین تا تاریک شدن هوا همونجا میمونه و دراز میکشه رو قبر و گریه میکنه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا