خلاصه داستان قسمت ۲۱۲ سریال ترکی قضاوت + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۱۲ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.
قسمت ۲۱۲ سریال ترکی قضاوت
لاجین تو کتابفروشی نشسته و کتابی که نوشته را برای طرفدارانش امضاء میکنه یکتا وقتی اونجا میره قدیر را میبینه که با لاجین داره حرف میزنه و شوکه میشه و میترسه و بعد از رفتن قدیر میره پیش لاجین و میگه باید حرف بزنیم او میگه شرم شلوغه مگه نمیبینی؟ صبر کن! تو دادسرا فیلیس را میبرن تو اتاق و بهش میگن که آزمایشات نشون میده مرجان دختر جیلین و ایلگازه و باید شما اینو به مرجان بگین که شما مادرش نیستین که بتونه به جیلین و ایلگاز اعتماد کنه چون اینجوری واسه خود مرجان بهتره از نظر روحی کمتر آسیب میبینه او قبول میکنه که ایلگاز از اینکه انقد زود قبول کرده جا میخوره. اونا میرن به اتاق مرجان که فیلیس میاد و بهش میخواد بگه که اینا میخوان مارو از هم جدا کنن ایلگاز جلوی حرف زدنشو میگیره و با مرجان شروع میکنه به حرف زدن و میگه درسته فیلیس بزرگت کرده ولی جیلین تورو به دنیا آورده مرجان با شنیدن این حرف دست فیلیسو ول میکنه سپس اونو از اونجا میبرن و مرجان با ایلگاز و جیلین کمی حرف میزنه. مرجان طبق قانون به پرورشگاه منتقل میشه و جیلین و ایلگاز میرن تو حیاط پرورشگاه میشینن مرجان هرازگاهی میاد دم پنجره و اونارو نگاه میکنه و میره.
طبق قانون مأمور میره برای بازدید اتاق بچه تو خونه ی جیلین و ایلگاز تا محل زندگی مرجان در آینده را ببینن. چند روز گذشته و ایلگاز و جیلین میرن دنبال مرجان و باهمدیگه برای خوردن پیتزا میرن به رستوران روانشناس هم باهاشون میره. موقع برگشت وسط خیابون مرجان میترسه و سرجاش میشینه اونا سعی میکنن مجابش کنن تا بلند بشه و برن که در آخر روانشناس میاد و بغلش میکنه و میبرتش و به ایلگاز و جیلین میگه واسه امروز بسه من میبرمش که حس بدی نگیره ازتون. دادستان افه به جیلین زنگ میزنه و خبر میده که فیلیس داره حکم عدم صلاحیت عقلیشو میگیره اینجوری امکان داره حتی آزاد بشه جیلین عصبی میشه و میره ایلگاز تو ماشین میره که متوجه میشه جیلین اسلحه شو برداشته همان موقع افه بهش زنگ میزنه و به اونم میگه ماجرارو ایلگاز سریع خودشو میرسونه به اونجا، جیلین رفته به اتاق فیلیس و باهاش صحبت میکنه و میگه که فکر کردی میزارم اون گواهی بگیری و آزاد بشی؟ او کری میخونه که میام بیرون دوعارو هم پس میگیرم یعنی خودش میاد پیشم جیلین میگه نمیزارم باید از رو جنازه ام رد بشی! همزمان جفتشون به اسلحه تو کیف جیلین نگاه میکنن ایلگاز تو راهروعه که صدای شلیک اسلحه میشنوه و با سرعت میدوعه و جیلین را صدا میزنه…