خلاصه داستان قسمت ۲۲۲ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۲۲ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۲۲ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۲۲۲ سریال ترکی شربت زغال اخته

آذرخش و عامر با هم قرار گذاشتن تا همدیگرو ببینن صحبت کنن. آذرخش و مری تو رستوران نشستن که عامر به اونجا میاد بعد از سلام و احوالپرسی مری میگه من باید برم سراغ بچه تو خونه تنهاست و میره. آنها باهم درباره مته خان حرف میزنن و عامر نمیدونه که چیکار باید بکنه، جمال از دور اونارو میبینه و میره داخل که آذرخش با دیدنش جا میخوره و صداش میزنه و میپرسه اینجا چیکار میکنی؟ جمال میگه اومدم بعد از کار یه نوشیدنی بخورم برم تو اینجا چیکار میکنی؟ آذرخش یاد روزهایی میوفته که هرجا میره همونجا پیداش میشه و بهش شک میکنه و میگه من اومدم با عامر درباره موضوعی حرف بزنم عامر میگه یه موضوع خانوادگیه جمال حرص میخوره و میگه باشه پس من مزاحم نشم برم دیگه و بعد از خوردن نوشیدنی با عصبانیت میره. نیلای تو اتاق با فاتح حرف میزنه و ازش تشکر میکنه به خاطر کمک کردنش به مصطفی سپس میگه که دوعا اونجا خوشبخت نیست تحت فشار گیرای و هوسه! باهاش خوب رفتار نمیکنن! فاتح عصبی میشه و زنگ میزنه به دوعا و باهاش تو کافه قرار میزاره. آذرخش به خونه میره و با گوشی مادرش به مری زنگ میزنه و ماجرای اومدن جمال را بهش میگه سپس میگه امکان داره گوشیم هک شده باشه؟

مری میگه نمیدونم شاید الان بهت یه پیام میده یه لوکیشن هم میفرستم اگه اونجا هم بیاد مطمئن میشیم دیگه او قبول میکنه. مری به آذرخش پیام میده و میگه اومدم یه بار با عامر بیا اینجا و لوکیشن میفرسته. آذرخش میره اونجا و بعد از چند دقیقه به خودش میگه من اینجا چیکار میکنم؟ چرا نمیتونم به آدم ها اعتماد کنم؟ و میخواد بره که جمال را میبینه با یه نفر داره صحبت میکنه که مطمئن میشه دیگه. فاتح رفته پیش دوعا که اونجا دوعا به خاطر دعوایی که با گیرای کرده بغض داره و گریه میکنه فاتح میگه چیشده؟ و اونو در آغوش میگیره و آرومش میکنه و میگه من همیشه اینجام دوعا به خودش میاد و میگه این اشتباهه نمیشه و با بچه از اونجا میره. فاتح میره دنبالش که یوسف بهش زنگ میزنه و میگه زنه همین الان اومد خونه فاتح میگه حواست باشه تا من بیام. اونا میرن داخل و فاتح میگه میریم خونه جلوی همه میگی کار کی بوده! وقتی به خانه میرن هاله به همه میگه که پنبه بهش پول داد تا نیلای را از خونه بیرون کنه و میندازه همه چیزو گردن پنبه همه باور میکنن و شروع میکنن به سرزنش کردن پنبه و به اتاق هاشون میرن پنبه سرجاش میشینه و گریه میکنه. بعد از خوابیدن همه وضوء میگیره و با گذاشتن حلقه اش از خونه میره. او سوار تاکسی میشه و میره سمت خونه مادر حلیمه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا