خلاصه داستان قسمت ۲۳۹ سریال ترکی قضاوت + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۳۹ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.

قسمت ۲۳۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۳۹ سریال ترکی قضاوت

گل خانم مادر جیلین وقتی میبینه بچه ها از اتاق متین اومدن بیرون میره اونجا و یه پیرهن از لباس های متین برمیداره و به خانه شان میرن که بقیه با دیدن اون لباس دستش تعجب میکنن. آخر شب چینار که گوشیشو درست کرده روشن میکنه که پیام صوتی پدرشو گوش میده و حسابی بهم میریزه جوری که نمیتونه نفس بکشه سپس میره پیش ایلگاز و سرزنشش میکنه که چرا به من دروغ گفتی؟ تو که بهم گفته بودی چیزی نمیدونسته! بیا این پیام صوتیشو گوش کن! ببین چقدر از دستم عاجزه! نفرت و نا امیدی از تو صداش مشخصه! ایلگاز آرومش میکنه و میگه معلوم هست چی داری میگی؟ مگه یه پدر میشه از بچه اش متنفر باشه؟ و سعی میکنه آرومش کنه که چینار با ناراحتی و درماندگی از خونه میره بیرون. فردای آن روز ایلگاز با پارلا حرف میزنه و ازش میپرسه میدونه کجا رفته یا نه او میگه یه جایی هست میرم ببینم اونجاست یا نه. پارلا میره به همون جایگاه قدیمی که تو دوران نوجوانی میرفتن اونجا تا تنها باشن که میبینه چینار اونجاست او باهاش حرف میزنه و میگهاین چه وضعیه که داری!؟ به نظرت خیلی بزرگ نشدی برای این کارها؟

بعد از کمی بحث کردن پارلا میگه قبل از اومدنم به اینجا یه ذره امید داشتم بهت الان دیگه هیچی ندارم! دیگه چه برگردی چه نه من دیگه نیستم! و میره. جیلین و یکتا رفتن به بیمارستان تا باهاشون درباره پرونده ای که دارن حرف بزنن آنها تو جلسه شکایت و طلب خسارت موکلشونو درمیان میزارن که اونا بی مورد میدونن و میگن خودشون رفتن همه ی اموالشونو فروختن جیلین میگه به واسطه اینکه گفته بودین میخواد بمیره این کارو کرده اما اونا زیربار نمیرن که جیلین میگه باشه پس توافقی نتونستیم حلش کنیم پس پرونده تشکیل میدیم. سپس به سمت کلانتری میرن تا با ایلگاز و ارن از پسر مردی که کشته شده بازجویی میکنن که ارن از بی غیرتی اون پسر عصبی میشه و میخواد بزنتش که ایلگاز میبرتش بیرون، جیلین و یکتا هم به اون پسر میگن ما هم وکالتتو قبول نمیکنیم بگو از کانون وکلا یکی دیگه بیاد و میرن. جیلین بیرون با ایلگاز حرف میزنه و ایلگاز از حرفاش چیزی میفهمه و میگه تو قاتلو میدونی کیه؟! جیلین جا میخوره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا