خلاصه داستان قسمت ۲۴۰ سریال ترکی قضاوت + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۴۰ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.
قسمت ۲۴۰ سریال ترکی قضاوت
ایلگاز هرچی از جیلین میپرسه او بهش میگه من چیزی نمیدونم و از اونجا میره. جیلین وقتی پیش اون دختر، موکلش میره او ازش میپرسه که قاتلو پیدا میکنن؟ جیلین میگه آره حتما دادستان های خبره ای بالاسر این پرونده هستن نگران نباش قاتل پدرت مشخص میشه او یهو دردش میگیره و گریه میکنه که میفهمه خود اون دختر قاتل پدرش بوده جیلین آرومش میکنه. سپس میره پیش یکتا و بهش ماجرارو میگه و ازش میخواد تا بهش کمک کنه اون دختر تبرعه بشه و نزارن بیوفته زندان یکتا قبول میکنه. آنها میرن به خونه موکلشون تا باهاشون صحبت کنن و بهشون بگن که چیا باید به دادستان بگه. ایلگاز به ارن میگه جیلین میدونه قاتل کیه ولی داره ازش محافظت میکنه! سپس بعد از کمی حرف زدن میرن به بازجویی دوباره از پسر مقتول. او بهشون میگه من اصلا از مرگ پدرم خبر نداشتم و چیزی نمیدونم وقتی اومدم اینجا اون وکیلا بهم گفتن تازه منم فهمیدم!
من اون شب وقتی اون مرده اومده بود و پول داده بود منم از فرصت استفاده کردم و با پولا رفتم تا یه حالی بکنم موادی گرفتم و خودمو ساختم بعدش خواستم بقیه پولارو نقد بردارم از تو کارت که منو آوردین اینجا! ارن عصبی میشه به شدت که ایلگاز ازش میخواد ببرتش بازداشتگاه. یکتا و جیلین به اون دختر میگن که چیا باید بگه و چیکار باید بکنه سپس میگه دادستان وقتی بیاد میخواد وضعیتتو بهش بگی که اون لحظه کجا بودی تو چه حالتی همونجوری که باهم حرف زدیم بگو جایی هم کم آوردی به یکتا علامت بده اون میدونه چیکار کنه. توچه و افه رفتن به تراس پاتوقشون تا با چینار حرف بزنه که حالش بهتر بشه اما وقتی میرن میبینن اونجا نیست و از بچه های اونجا میپرسن که یکیشون میگه من دیدمش با یه پسر دیگه چند دقیقه پیش رفتن توچه به ایلگاز خبر میده. ایلگاز با ارن رفتن به خونه مقتول تا اظهارات دختر مقتول را بگیرن….