خلاصه داستان قسمت ۲۵۶ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۵۶ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۵۶ سریال ترکی شربت زغال اخته

نورسما میزنه تو صورت فراز و میگه داری چیکار میکنی؟ من باهات درد و دل کردم تورو دوست خودم دونستم دلت سوخته میای میگی دوستم داری و میبوسی منو؟ و با گریه از اونجا میره. آذرخش سر قرار با عامر رفته که اونجا عامر میگه رنگت پریده حالت خوبه؟ او میگه آره فقط صبحانه نخوردم یکم بی حالم. نورسما میره خونه و با پنبه مادرش دعوا میکنه و بهش میگه که دیگه تو کار من دخالت نمیکنی! و با گریه سرش داد میزنه و کارهایی که کرده را به روش میاره و میگه دیگهدخالت نکن تو زندگی من! و میره تو اتاقش که پنبه بهم ریخته و به خودش میگه این دختر کلا زده به سرش جلوشو نگیری منو میخوره! فراز رفته شرکت که به مادرش ماجرارو میگه آسوده خوشحال میشه که نورسما سیلی زده تو صورتش و قبول نکرده و به فراز میگه مهره های بیخود شرکتو پیدا کن او میگه باشه اینجوری سرمم گرم میشه خوبه و میره پیش کایهان و بهش میگه میخوام پرسنل شرکتو شام دعوت کنم که خودمونو تو دلشون جا کنیم بالاخره تازه اومدیم اینجا کایهان میگه پیش خوب کسی اومدی بهت کمک میکنم. آذرخش به عامر چیزی نگفته و وقتی میره خونه، مادرش ازش می‌پرسه که چی شد؟ آزمایش چی بود؟ حدس من درست بود؟ آذرخش میگه نه انگاری به خاطر استرس‌های اخیر بدنم خسته شده بوده چیز خاصی نبود.

دوعا موقع رفتن به دانشگاه متوجه میشه که یه نفر تعقیبش می‌کنه او برای خرید قهوه کنار می‌زنه که اون مرد سریعاً برای گزارش دادن تلفنشو برمی‌داره و شروع می‌کنه به زنگ زدن دوعا پیشش میره و گوشیو ازش می‌گیره و می‌بینه که پشت خط داداش یوسفه. یوسف سعی می‌کنه خودشو مقصر نشون بده و میگه فاتح خبر نداره ما دوعا میگه من که اونو خوب می‌شناسم حالا ما اونو بازی میدیم تو هم باید کمکم کنی یوسف قبول می‌کنه. دو نفر گردن کلفت میرن به هتل جدید و با ایشیل صحبت می‌کنند و ازش می‌خوان تا امنیت پارکینگشونو به اونا بسپاره وگرنه اتفاق‌های خوبی نمی‌افته او قبول نمی‌کنه و همون موقع عامر با مته خان هم به اونجا میرن. عامر وقتی موضوع را می‌فهمه اونارو راهی می‌کنه تا از اونجا برن و میگه مسئولیت پارکینگمونو خودمون بر عهده می‌گیریم. فردی که دوعا را تعقیب می‌کرد برای فاتح عکس و لوکیشنی می‌فرسته و میگه دوعا خانم به دانشگاه نرفت و با دوستاش اینجا جمعن او سریعاً به اونجا میره که دوعا منتظرشه و باهاش دعوا می‌کنه. نورسما با مری تو اتاقش درد و دل می‌کنه و ماجراها رو تعریف می‌کنه مری شوکه شده از کار پنبه خانم و سعی می‌کنه آرومش کنه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا