خلاصه داستان قسمت ۲۵۸ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۵۸ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۵۸ سریال ترکی شربت زغال اخته

عامر رفته خونه آذرخش و اونجا باهمدیگه صبحانه میخورن دوعا و جمره هم به اونجا میرن و باهم سر میز نشستن که عامر جمره را در آغوش میگیره و بحث بچه میاد وسط که عامر از علاقه اش به یه بچه داشتن میگه که آذرخش رنگش میپره و سعی میکنه رو خودش مسلط بشه. پنبه میره پیش مری و بهش میگه بیا بریم هتل جدید تا هم من اونجارو ببینم هم دوستت اونجاست تو ببینیش او قبول میکنه و راهی میشن. قبل از آنها آسوده با هاکان رفتن اونجا و از هتل حسابی خوششون اومده آسوده با دیدن ایشیل به هاکان میگه عروسمو پیدا کردم و به فراز زنگ میزنه تا بیاد با مدیریت جدید هتل آشنا بشه. نورسما داره میره پیش حاج آقا تا ازش معذرت خواهی کنه که فراز با دسته گل جلوی در خانه شان رفته و ازش معذرت خواهی میکنه اما نورسما ازش میخواد بره کنار. او میره پیش حاج آقا و ازش معذرت خواهی میکنه حاج آقا میگه تو کاری نکردی و بعد از کمی حرف زدن از فراز میگه که نورسما بهش میگه ولی من دلم جای دیگه گیره و از اونجا میره. فراز داره و ورزشگاهی برای بچه ها میسازه که حاجی میره اونجا و به فراز تبریک میگه سپس فراز بهش میگه نورسما نیومد! فدا سرش! حاجی میگه حالش زیاد خوب نبود مدام ازم معذرت میخواست فراز بهش میگه اگه باهاش ازدواج نکنی مادرش اونو به زور شوهرش میده و حاجی بهم میریزه.

آذرخش رفته به بیمارستان برای سقط بچه و قبلش با مری حرف میزنه و مری میخواد باهاش همراه بشه که او میگه نه میخوام تنهایی تمومش کنم. یه نفر به عامر زنگ میزنه و از آذرخش خبر میده که او سریعا از اونجا میره سمت بیمارستان و اونجا با آذرخش روبرو میشه. اسکندر و آدم هاش که مافیا پارکینگ هستن رفتن پیش فاتح و او باهاش دعوا میکنه و میگه که ما به امثال شماها باج نمیدیم برو و دیگه هم اینجاها نبینمت او میگه باشه خودت خواستی و میره. شب سر میز شام پنبه ماجرای نورسمارو وسط میکشه و نورسما باهاش دعوا میکنه و در آخر از خونه میزنه بیرون که همه به پنبه میگن زیادی بهش فشار میاری! او کلید خونه خیراتو میده و میگه حتما رفته اونجا جای دیگه ای نداره بره! نورسما به همان خونه رفته و حاجی میبینتش که میره دم در و نورسما تعارفش میکنه بره داخل. فاتح به خونه رفته و برای جمره بادکنک و واسه دوعا گل خریده جلوی ساختمان از آدم های اسکندر رفته اونجا و به فاتحح سه بار شلیک میکنه و میگه اسکندر آقا سلام رسوند و میره. از صدا دوعا میره دم پنجره و با دیدن فاتح و اون صحنه شوکه میشه و با گریه میره سریع پیشش. نورسما از مادرش و دعوایی که کردن میگه و حاجی دلداریش میده و بغلش میکنه همان لحظه عبداله خان میره داخل و با دیدن اونا جا میخوره و میگه اینجا چخبره؟….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا