خلاصه داستان قسمت ۲۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۲۶۳ سریال ترکی شربت زغال اخته
مادر نیلای رفته به بیمارستان برای عمل پیوند. نورسما به الهامی زنگ میزنه و باهاش قرار میزاره تا حرف بزنن باهمدیگه بعد از قطع تماس نورسما به خودش میگه آخه زوری تا کجا میخوای بری؟ از طرفی فاتح دوعارو میبره به دفترخانه و میگه میخوام سورپرایزت کنم و ازش میخواد امضاء کنه دوعا تعجب کرده و امضاء میکنه و دوعا میگه حالا چی بود؟ فاتح میگه حالا خودت میبینی و بهد از اونجا میرن به خونه ای که فاتح برای دوعا خریده و میگه به قولم عمل کردم گفته بودم که مستقل میشیم او حسابی خوشحال میشه و از خونه هم خیلی خوشش میاد و به فاتح میگه تو به قولت عمل کردی و یه قدم بزرگ به سمتم برداشتی منم میخوام یه قدم بردارم ازدواج کنیم باهم، فاتح حسابی خوشحال میشه. نورسما رفته پیش الهامی تو مسجد و واسش کیک برده که او تشکر میکنه و میگه که مسجد خیلی کار داره نمیتونم بیام نورسما میگه اشکالی نداره منم داشتم میرفتم خونه و بعد از کمی حرف زدن میره.
آذرخش با دوعا قرار گذاشته تو کافه و دوعا با خوشحالی واسش تعریف میکنه ماجرای خونه رو و آذرخش هم میگه که بارداره دوعا خوشحال میشه و بغلش میکنه. آذرخش میگه از ری اکشن تو میترسیدم که دوعا میگه چرا؟ من خیلی هم خوشحال شدم واست! آذرخش میگه که شب قرار بیایم خونه تون به همه بگیم دوعا میگه پس شب داستان داریم! نیلای آروم و قرار نداره او بیمارستان که خبر میدن عمل موفق آمیز بوده و جای هیچ نگرانی نیست او حسابی خوشحال میشه. ایشیل عبدالله خان را برای ناهار دعوت کرده و باهم رفتن به رستوران و باهم گرم صحبت شدن. شب دوعا و فاتح به همه ماجرای خونه را میگن که پنبه جا خورده و میگه ما رسم نداشتیم که بدون مشورت کاری کنیم! فاتح پشت دوعا درمیاد و میگه ما که گفت بودیم تصمیممونو گرفته بودیم من خوب میشدم اینجا نمیموندیم چون به دوعا قول مستقل شدن داده بودم. آذرخش و عامر هم میان و برای آنها ماجرای بچه دار شدنشونو میگن که پنبه دوباره شوکه میشه و یکسریا خوشحال میشن و تبریک میگن ولی پنبه و نیلای جا خوردن….
