ریشه اصلی ضرب المثل ها از کجاست؟

کوتاه، ضربه‌زننده و مؤثر؛ این‌ها سه ویژگی جملات و عباراتی به نام ضرب المثل است. زبان و ادبیات فارسی، بخشی از شیرینی و روانی‌اش را مدیون همین ضرب‌المثل‌هاست که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

 

استفاده از ضرب‌المثل کمک می‌کند به جای این‌که منظورمان را در چند جمله بیان کنیم، خیلی کوتاه و مؤثر، مفهوم مد نظرمان را به طرف مقابل انتقال دهیم. ضرب‌المثل‌ها انواع مختلفی دارند؛ بعضی‌هایشان یک بیت یا مصرع از یک شعر هستند؛ تعدادی از آن‌ها هم عبارت یا بخشی از یک جمله است؛ مانند «گربه را دم حجله کشتن». به بهانه حضور یک کودک شش ساله در برنامه عصر جدید که تعداد زیادی از ضرب‌المثل‌های فارسی را آموخته بود، در ادامه بیشتر از ضرب‌المثل‌ها می‌خوانید.

 

ضرب المثل‌ها از کجا می‌آیند؟
منشأ اصلی خیلی از ضرب‌المثل‌ها مشخص نیست؛ به عبارت بهتر، اولین کسی که یک عبارت مثلی را به کار برده، به همان اندازه ناشناس است که شاعران و نویسندگان ادبیات فولکلور و عامیانه. معلوم نیست اولین بار چه کسی «هر که بامش بیش برفش بیشتر» را به کار برده یا چه کسی اولین بار «جوجه‌هایش را آخر پاییز شمرده» است. دکتر حسن ذوالفقاری در کتاب «داستان‌های امثال»، داستان حدود ۲۵۰۰ ضرب المثل را از ۱۳۰ منبع، گرد آورده است. تعدادی از مثل‌ها، ریشه در متون ادبی نظم و نثر فارسی دارند. متونی که در دوره‌های آغازین شعر و نثر فارسی تا قرن هفتم هجری نوشته شده‌، بیشترین مثل‌ها را در خود جای داده‌است.

 

بهره‌گیری سعدی از شعر فردوسی
گلستان سعدی، شاهکار نثر سعدی شیرازی، منبع حدود ۴۰۰ ضرب المثل فارسی است؛ اما جالب است بدانید بسیاری از ضرب‌المثل‌های این کتاب، ریشه در آثاری مانند شاهنامه فردوسی، کلیله و دمنه، مرزبان‌نامه و… دارند. حتماً این بیت معروف سعدی را شنیده‌اید که «نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد». دو قرن پیش از سعدی، فردوسی در شاهنامه این‌طور سروده: «به رنج اندر است ای خردمند گنج/ نیابد کسی گنج، نابرده رنج». سعدی همچنین بیت مشهور «میازار موری که دانه‌کش است/ که جان دارد و جان شیرین خوش است» را از فردوسی وام گرفته است. از دیگر اشعار فردوسی در شاهنامه که ضرب‌المثل شده‌اند، می‌توان به «توانا بود هر که دانا بود»، «جوان است و جویای نام آمده است» و «دو صد گفته چون نیم کردار نیست» اشاره کرد.

 

خنده یا گریه، کدام یک؟
گاهی افراد بعضی از ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات رایج در زبان فارسی را اشتباه می‎‌نویسند یا اشتباه معنا می‌کنند؛ برای نمونه، بعضی‌ها اصطلاح «کج‌دار و مریز» را که به معنای احتیاط کردن است، این‌طور می‌نویسند: «کج‌دار و مریض». «پیشِ غازی و معلّق‌بازی» هم ضرب‌المثل دیگری است که بعضی‌ها این‌طور می‌نویسند: «پیش قاضی و معلّق‌بازی». غازی به معنای بندباز است و این مثل کنایه از کسانی است که پیش یک فرد ماهر، قصد خودنمایی و ابراز وجود دارند. نمونه دیگر این مثل‌ها، این مصرع مشهور است که خیلی‌ها آن را به عنوان یک اصل روان‌شناسی تعبیر و توصیه می‌کنند: «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست»؛ در حالی که این مصرع، تحریف شده بیتی از مولانا جلال الدین محمد بلخی است: «گریه بر هر درد بی‌درمان دواست/ چشم گریان چشمۀ فیض خداست».

 

چند ذهن نزدیک
بعضی از مثل‌ها و سخنان مشهور ممکن است بین چند فرهنگ مشترک باشند. دکتر مهدی محقق، استاد برجسته ادبیات فارسی، در مقاله‌ای، به ۵۰ ضرب‌المثل مشترک در سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی اشاره کرده است. ایشان معتقد است که می‌توان این مضامین مشترک را از نزدیکی ذهن‌ها دانست؛ یعنی دو نفر در دو زمان و در دو مکان، تحت تاثیر یک موضوع قرار گرفته و سخنی گفته باشند. مثل‌های معروفی مانند «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، «خواهی نشوی رسوا هم‌رنگ جماعت شو»، «تو نیکی می‌کُن و در دجله انداز»، «عذر بدتر از گناه»، «دوست آن باشد که گیرد دست دوست/ در پریشان‌حالی و درماندگی»، «به مرگ بگیر تا به تب راضی شود»، «لقمان را گفتند ادب از که آموختی، گفت از بی‌ادبان»، «صبر تلخ است ولیکن برِ شیرین دارد»، «دیوار گوش دارد»، «صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم اند/ بر اثر صبر نوبت ظفر آید» و… در زبان‌های عربی و انگلیسی هم مثل و مانندهایی دارد.

منبع: خراسان

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا