زیبایی های آسمان شب خلاصه شده در انشاهای کوتاه
انشا نویسی با موضوع آسمان در شب
وقتی میخواهید درباره آسمان شب انشا بنویسید، باید این موضوع کلی را در ذهنتان به موضوعهای کوچکتر تقسیم کنید. بعد ببینید که به کدام موضوع علاقه بیشتر و البته اطلاعات بیشتری درباره آن دارید. سپس یکی از این موضوعات را انتخاب کنید و نوشتن را آغاز کنید.
تأکید در نگارش انشا توجه به «طبقه بندی کردن اجزای نوشته» است؛ به این معنا که نوشته حتماً بند مقدمه، بندهای بدنه اصلی و بند نتیجهگیری یا جمعبندی داشته باشد. توجه به این نکته باعث انسجام نوشته میشود.
در مطلبی که میخوانید، سه انشا درباره آسمان شب برای شما نوشتهایم که میتوانید از این انشاها استفاده کنید و یا با ایده گرفتن از آنها انشاهای زیبا بنویسید.
۱. انشا درباره آسمان شب به شیوه عینی و توصیفی
شب به خاطر تاریکی آن را اسرار آمیز جلوه میدهد ولی با وجود سیاهی و تاریکی زیباییهای خاص خود را دارد. یکی از زیباییهای شب، آسمان شب است.
آسمان شب بر خلاف روز که آبی است، تیره و تار است، چون دلیل رنگ آبی آسمان در روز بازتاباندن نور خورشید توسط جو زمین است. اما در شب نور خورشید به آسمان نمیرسد تا آسمان به رنگ آبی به چشم زمینیان به نظر برسد و تقریبا همان رنگ واقعی خودش را میبینیم.
ماه مهمترین جزء در آسمان شب است. ماه تنها قمر سیاره زمین است که با بازتاباندن نور خورشید شبهای زمین را روشن میسازد. دریانوردان و مسافران در قدیم از جایگاه ماه در آسمان برای جهتیابی استفاده میکردند. همچنین چرخش منظم ماه در ایجاد تقویم قمری نقش اساسی داشته است. چون ماه گاهی قرص کامل است، گاهی هلالی است و گاهی هم اصلاً در آسمان پیدا نیست.
ستارگان دومین جزء مهم آسمان شب هستند. ستارگان انواع و اندازههای مختلف دارند و علاوه بر خصوصیات خودشان، فاصله آنها با زمین تعیین کننده بزرگ و کوچکی آنها در چشم ما و میزان نوری است که از آنها به چشم ما میرسد. این خصوصیات باعث شکلگیری علم نجوم و هیئت شده است. نجوم یا اخترشناسی از روزگاران اولیه وجود داشته و در اتفاقات و وقایع مختلف (علمی یا خرافی) از آن استفاده میشده است. با پیشرفت دستگاههای ستارهشناسی این علم پیشرفت زیادی کرده است و همچنان در زندگی انسان کاربرد دارد.
جزء دیگر آسمان شب که البته برخی مواقع دیده میشود شهاب است. اجسامی سنگین متشکل از فلزات و سنگ در فضا وجود دارند که به آنها شهابواره میگویند. شهابوارهها اگر از جو زمین عبور کنند و وارد اتمسفر شوند، شهابسنگ نام میگیرند که وزن و اندازههای مختلفی دارند. تعدادی از آنها بسیار ریز و گرد و غبار به زمین میرسند اما برخی شهابهای بزرگ هم به زمین میرسند. بعضی از آنها باعث ایجاد حفره در سطح زمین میشوند.
جزئی از آسمان شب که همانند پردهای در جلوی چشم است، ابرها هستند. شبهای ابری دیدن اجزای حقیقی آسمان شب یعنی ماه و ستارگان مشکل است و موقع مناسبی برای کار رصدگران و منجمها نیست. البته ماه از پشت ابرهای رقیق هم خود را نشان میدهد.
شناخت آسمان شب و مطالعه در مورد آن علم ما را زیاد و با قدرت خدا و آفرینش او آشنایمان میکند.
۲. انشا در مورد آسمان شب به سبک تخیلی و ادبی
آسمان شب محل پرواز خیالات شاعرانه است. میتوان به آسمان نگاه کرد و زیباییهای فراوانی را مشاهده نمود. شاید اگر خوب نگاه کنیم، چیزهایی را ببینیم که دیگران نمیبینند. مثلاً یک مجلس عروسی!
از صبح که خورشید طلوع میکند تا شب از این سو تا آن سوی آسمان را زیر پا میگذارد، انگار دنبال کسی یا چیزی میگردد. شب که میشود، خورشید چهره در نقاب میکشد، آنگاه ماه و ستارگان روی دلاویز خویش را آشکار میسازند.
با آمدن ماه گویا در آسمان جشن عروسی برپا میشود. یک عروسی باشکوه که عروس آن و مهمانها یکی یکی خود را به آسمان میرسانند. عروس این طرف و آن طرف دامن میکشد و با لبخند خود به مهمانها خوشامد میگوید.
تالار عروسی «آسمان شب» نام دارد و ماه از سر شب تا پایان میان آن میدرخشد و این تالار را روشنی و جلا میبخشد.
ستارگان ریز و درشت چون زیبارویانی هستند که گرداگرد این عروس به شادی و پایکوبی میپردازند. گاهی نیز شهابسنگی هوس رقصیدن میکند و تند و سریع از این طرف تالار به آن طرف حرکت میکند و رقص زیبا و منحصر به فرد از خود به نمایش میگذارد. رقصی آنچنان زیبا که زمینیان برای دیدن آن صف میکشند.
صحنه عروسی مخملی آراسته است. مخملی که با دستانی هنرمند پولک دوزی شده؛ آن چنان لطیف که هر زمینی دوست دارد بر آن دست بکشد؛ آن چنان نرم که پاهای ظریف و زیبای عروس را رنجور نسازد.
اما عروس زیبا از چیزی دلخور است و آن این است که خانم ماه منتظر آقای داماد یعنی خورشید است. نه اینکه خورشید او را فراموش کرده باشد، خورشید هم دنبال عروس میگردد اما تا میآید خود را برساند، ماه به جستجوی او رفته است. و سالهاست این چرخه تکرار میشود.
گاهی باید با نگاهی دیگرگون به آسمان شب بنگریم و از این زیبایی بینظیر استفاده نماییم، دیدن یک عروسی بینظیر که در آن عروس دلنگران دیدار داماد است، واقعاً تماشایی است.
۳. انشا در مورد آسمان شب با ریز موضوع ستارهها
آنچه آسمان شب را زیبا میکند، ستارهها هستند. ستارهها نقش بسیار زیادی در زندگی انسان و در ادبیات فارسی داشتهاند.
ستارگان اسامی و انواع مختلف دارند. یکی از ستارگان مشهور «ستاره سهیل» است که در ادبیات و فرهنگ عامه حضور پررنگ دارد. «سهیل» مهمترین ستاره درخشان آسمان شب است. گرچه سهیل پس از شباهنگ دومین ستاره پرنور آسمان شب است اما معروفیت آن از شباهنگ بیشتر است چراکه در مدارهای شمالی قابل دیدن نیست. سنایی غزنوی در مصراع «در دیار تو نتابد آسمان هرگز سهیل» به این نکته اشاره میکند.
برای دیدن سهیل باید به مناطق با عرضهای جغرافیایی پایینتر سفر کرد. به همین دلیل در زبان فارسی عبارت «ستاره سهیل» به صورت ضرب المثل برای فرد کم پیدا درآمده است.
روشنایی سهیل را ده هزار برابر خورشید تخمین زدهاند و این روشنایی باعث نمادین شدن این ستاره در اشعار شاعران شده است، فردوسی از این ستاره در استعاره رخساره زیبا بهره برده است:
ز سر تا به پایش گُل است و سمن
به سرو سهی بر سهیل یمن
یکی دیگر از ستارگان مشهور البته در نزد قدما «عیوق» است. عیوق علاوه بر آنکه جزو ستارگان درخشان است، البته نه به درخشندگی سهیل، خصوصیت مشخصه آن ارتفاع بالا در آسمان شب است و در ادبیات کنایه از دوری مسافت است. سعدی در شعری میگوید:
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
سعدی رسیدن مهر و محبت به دل و جانش را باعث بلندمرتبه شدن خویش میداند.
منجمان صور فلکی و خوشههای مختلف را در آسمان تشخیص داده و این ستارگان را با توجه به شکل ظاهری آنها نامگذاری کردهاند؛ «خوشه پروین» از این جمله است. خوشه پروین از ۲۰۰ ستاره تشکیل شده که آرایش خاصی به خود گرفتهاند؛ البته از میان ستارگان خوشه پروین هفت ستاره از بقیه پرنورتر و عامل شناسایی این خوشه هستند. خوشه پروین در ادبیات از ارزشمندی حکایت دارد. حافظ در بیتی میگوید:
آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
منظور حافظ بالا بردن ارزش و مقام عشق در برابر خوشهای از ستارگان است که مظهر عظمت آسمان شب شناخته میشوند.
دستگاههای نجومی همانند «اسطرلاب» از موضوعات مرتبط با آسمان شب هستند. اسطرلاب صفحه دایره فلزی است که برای مطالعات و محاسبات نجومی مثل پیدا کردن ارتفاع و زاویه آفتاب، محل ستارگان و سیارات و… در تمام مدت شبانه روز و فصلهای مختلف سال استفاده میشود. مولانا در یکی از شعرهای خود به این وسیله اشاره میکند:
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست
یعنی عشق تنها وسیلهای است که توسط آن میتوان به اسرار خداوند پی برد. مولانا در این تشبیه، جایگاه عشق را در پی بردن به اسرار خدا، همانند جایگاه اسطرلاب برای پی بردن به اسرار آسمانها و علم ستارهشناسی میداند.
ستارههای بیشماری در آسمان شب وجود دارند که آشنا شدن با آنها به ما کمک میکند به درک بهتری از شعر و ادبیات کهن دست پیدا کنیم.