ضرب المثل های قدیمی
از این امامزاده کسی معجز نمی بینه
از این دم بریده هر چی بگی بر میاد
از این ستون به آن ستون فرجه
از بی کفنی زنده ایم
آب از آب تکان نخوردن
آب از آسیاب افتادن
آب از سر گذشتن
آب آمد و تیمم باطل شد
آب توی دلش تکان نمی خورد
آب خوش از گلو پایین نرفتن
آب در کوزه ماتشنه لبان می گردیم
آب را از سرچشمه باید بست
آب زیر پوستش رفته است
آبشان در یک جوی نمی رود
اجاره نشین خوش نشینه
ارزان خری، انبان خری
از اسب افتاده ایم، اما از نسل نیفتاده ایم
از اونجا مونده، از اینجا رونده
از اون نترس که های و هوی داره، از اون بترس که سر به تو داره
از دست پس میزنه، با پا پیش میکشه
از تنگی چشم پیل معلومم شد — آنانکه غنی ترند محتاج ترند
از تو حرکت، از خدا برکت
از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است
از خر افتاده، خرما پیدا کرده
از خرس موئی، غنیمته
