ضرب المثل های محلی گناوه با معادل فارسی و کاربرد آنها
هرگاه به دنبال واژه هایی برای رساندن بیانمان هستیم بی شک استعاره ها و ضرب المثل هایی به زبانمان می آید که خیلی مختصر می توانیم منظورمان را به شنونده برسانیم . ضرب المثل ها مانند دیگررسوم رایج در هر منطقه ای کاربرد چشمگیری دارد . بیان کردن عقیده وبیان خودبه صورت سرپوشیده ازدیگرعادتهای رایج مردم می باشد . هنگامی که کسی کاری انجام می دهدکه ناهنجارهای اجتماعی رایج سازگارنیست . افراد دیگر سعی می کنند به او بفهمانند که حرکت و اعمال و سخنان ( حرفهای ) او برخلاف سنّت و عرف عامیانه دربین مردم است . ضرب المثل های هرمنطقه ، نشان دهنده ی افکار و روحیات آن منطقه و ناحیه است وجامعه شناسان ازاین رهگذر میتوانند به ویژهگیهای روحی و اخلاقی یک جامعه پی ببرید . در اینجا ضرب المثل هلی رایج در گناوه را عنوان کردیم .
۱_ آردبیز سی قیلون ایگه : تو دوسمه داری .
معنای فارسی : آردبیز به قلیان می گوید : تو دو سوراخ داری .
مفهوم و کاربرد : وقتی که عیب دیگران را ببنیم و عیب های خود را فراموش کنیم .
۲_ وختی که نگبت ایگرت ، سوار خری سگ ایگرت .
معنای فارسی : وقتی که نگبت می گیردت ، سوار خری سگ می گیردت .
مفهوم وکاربرد : بدبختی روی بدختی آمدن . وقتی که مصیبت و بدبختی پشت سرهم برای انسان پیش بیاید .
۳_ شّرِ ، ایا زنگله ناشه .
معنای فارسی : شر می آید و زنگل ( زنگوله ) بر گردنش است .
مفهوم و کاربرد : آمدن شر و شرهای دیگر باهم . وقتی که یک شر وبلا با سروصدا و شرهای دیگر پشت سرهم می آیند .
۴_ ایخاس مفش بسره ، تیش درآوه .
معنای فارسی : می خواست آب بینی اش را بگیرد ، زد چشمش را درآورد .
مفهوم و کاربرد : کار رااز چیزی که بود ، خرا تر کرئن . اوضاع را بدتر از قبل کردن .
۵_ نون کُن نه نون کنه ، تیروخون چه کنه .
معادل فارسی : نان پز ، نان پز نیست ، مشکل از تیروخون نیست .
مفهوم و کاربرد : وقتی که چیزی نباشی و بهانه بیوری و دلیل بتراشی .
۶_ جاری خر نیکنه ، پی کرخره ایکشکنه .
معادل فارسی : زورش به خر نمی رسد ف پای کُره خر می شکند .
مفهوم وکاربرد :تلافی کاری رااز کسی که مقصر نیست در آوردن . قدرت برخورد با مقصر رانداشتن و تلافی آنرااز نزدیکانش در آوردن .
۷_ فِی نَر نِی ، غیر نرکاه جمال .
معادل فارسی : مگر الاغ نر نیست ، غیراز الاغ نر آقاجمال .
مفهوم و کاربرد : در مورد اشتباه گرفتن دو چیز باهم به کار می رود.